مشکلات تبعیت از سَلَف صالح

  • 1395/06/02 - 11:21
سلفی‌ها می‌گویند معیار حق و باطل، سه قرن ابتدایی اسلام است، و باید از صحابه، تابعین و تابعینِ تابعین تبعیت کنیم، سلفی‌ها غالباً روی «سلف صالح» تکیه می‌کنند؛ اما طبق اسناد تاریخی نمی‌توان تمام مسلمانان سه قرن اول را صالح دانست، حتی تمام صحابه را نمی‌توان به سلف صالح تعبیر کرد، و هم‌چنین نمی‌توان در مورد عملکردشان سکوت نمود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سلفی‌ها می‌گویند معیار حق و باطل، سه قرن ابتدایی اسلام است، و باید از صحابه، تابعین و تابعینِ تابعین تبعیت کنیم،[1] سلفی‌ها غالباً روی «سلف صالح» تکیه می‌کنند. حال باید ببینیم منظور از قید «صالح»، به چه معناست؟
آیا «صالح» قید احترازی است که سلف را به دو گروه صالح و غیر صالح تقسیم می‌کند؟ اگر این‌طور باشد، این مشکل پیش می‌آید، که چگونه صالح را از غیر صالح تشخیص دهیم؟
آیا حکّام اموی که خون اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و هزاران بی‌گناه را ریختند، نیز از سلف صالح هستند؟
آیا خلفای بنی‌عباس که نخستین خلیفه آنان لقب «سفّاح: خون‌ریز» به‌خود گرفت، از «سلف صالح» است؟
محدثان و فقیهانی که با این نظام‌ها هم‌سو بودند و توجیه‌گر کارهای آنان بودند، از کدام دسته‌اند؛ صالحند یا غیر صالح؟
مسلّماً سلفیان، قید صالح را قید توضیحی می‌دانند و همه «سلف» را صالح می‌شمارند.
ولی با نگاهی به تاریخ متوجه می‌شویم، نمی‌توان همه‌ی صحابه، تابعین و تابعینِ آن‌ها را صالح شمرد. با این دیدگاه سلفیان، چگونه می‌توان قتل خلیفه سوم را توجیه کرد؟ مقتول از «صحابه» بود و قاتلان نیز از «صحابه»[2] و «تابعان» بودند؟
چگونه می‌توان جنگ‌های سه‌گانه زمان امیرالمؤمنین، را تبیین کرد، در حالی‌که پیامبر اکرم پیش‌بینی چنین جنگ‌هایی را نموده بودند و فرمودند که امیرالمؤمنین در آینده با سه دسته خواهد جنگید: ناکثین و مارقین و قاسطین. بنابراین سلفیان در مورد جنگ‌های «جمل»[3] و«صفین» و «نهروان» چه توجیهی دارند؟ آیا کسانی‌که بر ضد خلیفه منتخب قیام کردند، همگان سلف صالح بودند؟
سلفی‌ها در این مقام می‌گویند: ما نباید درباره صحابه سخن بگوییم. خدا شمشیرهای ما را از خون آن‌ها پاک دانسته است. پس زبان خود را نیز آلوده نکنیم.[4]
اکنون باید پرسید: این منطق از آنِ کیست؟ این اعتقاد توسط چه کسی بیان شده است؟ آیا قرآن چنین عقیده‌ای را بر ما فرض نموده است؟ آیا در سنت چنین چیزی بوده است؟ آیا کسانی‌که به آنان سلف صالح می‌گوییم، بر این عقیده بوده‌اند؛ یا سخن یک بشر خطاکار است که ملزم به اجرای آن نیستیم؟
چگونه می‌توانیم درباره‌ تابعان سخن بگوییم، اما درباره صحابه، حق گفتن نداریم؛ در حالی‌که قرآن درباره همین خطوط قرمز، بسیار سخن گفته است؟[5]
از این گذشته، طبق نظر سلفیان که می‌گویند: قرآن و سنت وقتی برای ما حجت است که با فهم سلف همراه باشد، زیرا ما آیین خود را از آن‌ها گرفته‌ایم؛ چگونه می‌توانیم در برابر این تناقضات سکوت کنیم؛ وقتی می‌خواهیم دین خود را از آنان بگیریم، با سکوت، این مشکلات حلّ نمی‌شود.

پی‌نوشت:

[1]. «تناقض در اعتقاد سلفیان»
[2]. «اثبات نقش عمرو بن الحمق صحابی در قتل عثمان»
[3]. «بیان حقائق تاریخی توهین به مقدسات نیست»
[4]. ویکی فقه، دانشنامه حوزوی، «سلفیّه»
[5]. «تقسیم‌بندی صحابه در قرآن»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.