اعتقادات
یکی از اموری که نشان از غرضمند بودن گفتههای ابن تیمیه را ثابت میکند، تناقضگوییهای وی در قبال امام حسن (علیه السلام) است. او درجایی از قیام امام حسین (علیه السلام) به عنوان یک اشتباه و خطا نام میبرد؛ اما خود وی در بیان روش تعامل با حاکم ظالم و غیر مشروع، فتوا به قیام و ایستادگی میدهد!
عبادت از اموری است که با نیت عبادت قوام پیدا میکند. اگر یک امری بر اساس نیت تغییر کند نباید با بددلی و با سوءظن شخص را متهم به اشتباه کنیم. باید نیت او را در نظر بگیریم وشاید او دارای نیت درستی بوده است. این موضوع از اشتباهات وهابیت است که با ظاهر بینی به نیت خوانی پرداخته و مسلمانان را به شرک متهم میکند.
یکی از اموری که برای مسلمانان ایجاد مشکلات میکند، این است که ما در تعریف مفاهیم دینی اشتباه کنیم. از راههای فهم اشتباه بودن تعریف این است که ببینیم این تعریف چه نتایجی را برای ما به بار میآورد. تعریف وهابی از عبادت، از تعاریفی است که لازمه آن اموری غیرقابلقبول است. خود وهابی لازمه تعریفش از عبادت را قبول ندارد.
وهابیت هرگاه در استدلال با احادیث معتبر مواجه شده، جوابی نداشته باشند، میگویند موضوع مورد نظر را فقط از قرآن اثبات کنید و ما کاری به روایات نداریم! مثلاً در مورد امامت، آیهای طلب میکنند که در آن نام امیرالمؤمنین آمده باشد؛ اما ابن قیم (شاگرد ابن تیمیه) میگوید: ایمان به احادیث پیامبر (سنت)، همانند ایمان به قرآن است.
شیعیان معتقدند آثار و کرامات معصومین، پس از شهادتشان نیز استمرار داشته و کتب بسیاری در این زمینه تدوین شده است، اما وهابیون بر این امر اشکال میکنند و تحمل فضائل اهل بیت را ندارند؛ ولی این کرامت را برای بزرگان خود مصادره کردهاند؛ گفتهاند ابن تیمیه پس از مرگش به مشکلات علمی پاسخ داده و منکر آن جاهل است!
در سراسر جهان موسسات خیریهی فراوانی با اهداف ارائهی کمکهای بشر دوستانه تاسیس شده و مشغول فعالیت و خدمت رسانی به کسانی هستند که بضاعت کافی برای ادارهی زندگی یا درمان خود را ندارند. اما عربستان سعودی از این فرصت سوء استفاده کرده و با دایر کردن موسسات به اصطلاح خیریه، کانالی برای تزریق شر و مصیبت به کشورهای اسلامی ایجاد میکند.
وهابیت با تفکرات باطل خود، خودشان را بر مسلمین تحمیل کردند و پرچم دار اسلام ناب قرار دادند، اینان با عقائد تکفیری و تند خود هم مرتکب جنایات وحشیانه در درون دین اسلام نسبت به مسلمین از تمام فرق و مذاهب اسلامی شدند و هم اهانت به مقدسات مسلمانان کردند لذا وهابیت فرقهای هستند نوظهور و دارای عقاید انحرافی که احکام اسلام را درک نکرده.
خوب است انسان به این مساله بیاندیشد که چه کسانی اطراف او را گرفته و دنبال حمایت از او هستند. چرا که با نگاهی ساده به اطرافیان یک شخص میتوان فهمید وجود این فرد، برای چه کسانی منفعت داشته و به نفع چه افرادی است. در آخری افتضاح آمریکا، سفیر این کشور در سازمان ملل علنا کلماتی را بیان کرده است که تصریح در حمایت آنها از داعش دارد.
فرقه وهابیت سعی می کنند که این حادثه تاریخی عاشورای سال 61 هجری را کم رنگ و بی اهمیت جلوه دهند، چرا که مسبب این حادثه را فردی معرفی میکنند که آگاهی به آینده و واقعه کربلا نداشته. در حالیکه اهل سنت اعتقاد دارند که امام حسین (علیه السلام) از زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد جزئیات واقعه کربلا خبر داشت.
امام حسین(ع) قبل از قیام کربلا در سالهای آخر حکومت معاویه در مکه و جمع بزرگان صحابه و عالمان سایر شهرهای اسلامی و همچنین در زمان واقعه عاشورا به مناسبتهای مختلف مردم را به روشنگری و جنایات حکّام وقت رهنمون میکرد و خطر نابودی اسلام را فریاد میزد. لذا با خطبه های کوبنده و نامه فراوان به بزرگان شهرها اهداف قیامش را روشن ساخت
وهابیت، علم غیب را منحصر به خداوند دانسته و قائلان به علم غیب را طاغوت و از بدترین طاغوتها میدانند. آنان معتقدند که پیامبر اکرم(ص) غیب نمیداند، و طبق نظر ابن تیمیه کسیکه ادعای علم غیب داشته باشد، کافر است؛ اما ابن قیم جوزیه، شاگرد ابن تیمیه، قائل به علم غیب او است و معتقد است ابن تیمیه از لوح محفوظ و باطن افراد باخبر است!
وهابیت فرقه ای است که از اسلام ناب، هیچ بهره ای ندارند و عقائد پوچ و باطلی دارند اما خود را داعیه دار اسلام اصیل میدانند و معتقدند که فقط خود درک درستی از اسلام دارند و دیگر مذاهب باید پیرو آنها باشند لذا با عقائد تکفیری و به دور از اسلام مرتکب جنایات ضدّ اسلامی شده نسبت به تمام وقایع تاریخی دین اسلام خود را صاحب نظر میدانند.
وهابیت بر این باورند که امام حسین (علیه السلام) دست به قیامی زد، که هیچگونه مصلحتی در آن وجود نداشت و او به دعوت کوفیان و نسبت خانوادگیش با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دلگرم بود و الاّ قیام نمیکرد. اما برخی از اهل تسنن این تفکر را ندارند و قیام پسر پیامبر را تحسین میکنند و یزید را با آن همه خباثت و بیدینی ردّ میکنند، لذا وهابیت به تهاجمات حاکمان یزیدی علیه امام حسین (علیه السلام) توجه نکردند و تحلیل درستی از ماهیت نهضت آن حضرت ندارند.
بدعت در لغت به معنای فعل و عمل بیسابقه است. در روایات غالبا در مقابل عمل شرعی قرار دارد. در امور اسلامی و دینی اگر امری به دین اضافه شود و یا از دین کم شود، اصطلاحا بدعت یا بدعت گذاری نامیده میشود. این امر در بین بعضی از پیروان سلف بسیار زیاد میشود، ایشان با ادعای جلوگیری از بدعت، خود به بدعت گذاری دینی مبادرت نمودهاند.