لفظ یا معنی! ظاهر بینی وهابیت

  • 1395/05/30 - 14:30
ظاهربینی یکی از خصایص اندیشه گران وهابی است. وهابیت به دلیل نداشتن اندیشه صحیح در شرایط خاص برای توجیه اعتقادات خود مجبور هستند که اندیشه دیگران را به نفاق متهم کنند و برای این کار راهی جزء ظاهربینی وعدم توجه به باطن اندیشه دیگران ندارند.ایشان با این منهج دیگران را متهم به شرک وخرافات، و اندیشه خود را توجیه و موجه جلوه می‌دهند.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ ظاهربینی یکی از خصایص اندیشه‌گران وهابی است. وهابیت به‌دلیل نداشتن اندیشه‌ی صحیح در شرایط خاص، برای توجیه اعتقادات خود مجبور هستند که اندیشه‌ی دیگران را به نفاق متهم کنند و برای این کار راهی جز ظاهربینی و عدم توجه به باطن اندیشه‌ی دیگران ندارند. ایشان با این منهج دیگران را متهم به شرک و خرافات، و خود و اندیشه خود را توجیه و موجه جلوه  می‌دهند.
یکی از ادعاهایی که رهبر فکری وهابیت دارد، این است که مسلمانان عصر وی و طبیعتاً همه مسلمانان تاریخ، شهادتین را به لفظ گفته‌اند و الا اعتقاد قلبی به این موضوع نداشته‌اند. «فالعجب ممن يدعي الإسلام وهو لا يعرف من تفسير هذه الكلمة ما عرفه جهال الكفرة، بل يظن (يعني المدعي للإسلام) أن ذلك (يعني تفسيرها) هو التلفظ بحروفها من غير اعتقاد القلب لشيء من المعاني[1] تعجب می‌کنم از کسی‌که ادعای اسلام می‌کند در حالی‌که حتی تفسیری که کفار از کلمه لا الا الا الله دارند را نمی فهمد، حتی گمان می کند که همین تلفظ به حروف بدون اعتقاد قلبی برای ایمان کافی است.»
این در حالی است که واقعاً هیچ مسلمانی را نمی‌توان به این اتهامات، متهم کرد. آیا هیچ مسلمانی وقتی می‌گوید (لا اله الا الله) معنی آن را نمی‌فهمد؟ آیا هیچ مسلمانی، به‌اندازه کفار جاهل از (لا اله الا الله)  درک و فهم ندارد؟ تلاش بی‌سابقه محمد بن عبدالوهاب برای جاهل دانستن مسلمانان برای چیست؟
این در حالی است که همه‌ی مسلمانان اگر کسی چیزی را فقط با زبان قبول داشته باشد و قلبی نپذیرفته باشد، منافق می‌دانند که ظواهر امر وی در اعمال وی بروز می‌کند.
جواب این سوال را باید از این‌جا دانست که محمد بن عبدالوهاب برای تایید نظریه خود، باید مسلمانانی که به فکر وی اعتقاد ندارند را کافر بداند و لذا به انحاء مختلف سعی در این امر دارد.
حسن بن فرحان المالکی که علی‌رغم وهابی بودن به فکر وهابیت انتقادات جدی دارد، می‌گوید: «لهم في ذلك مؤلفات وأدلة وشبهات وتأويلات، مثل تأويلاتنا وشبهاتنا؛ في تكفير المسلمين ومدح كفار قريش وتفضيلهم على المسلمين![2] برای مخالفان ما (شیعیان و اهل سنت) دلائل و شبهات و تاویل‌هایی در اعتقاداتشان است، همان‌گونه که ما (وهابیت) برای کافر دانستن تمام مسلمانان، تأویلات و شبهاتی داریم، و برای بهتر دانستن کفار قریش از مسلمانان امروز نیز شبهاتی داریم!»
وی بعد از این استدلال تبین می‌کند، همان‌گونه که ما ادله داریم، آن‌ها هم ادله‌ای دارند، چرا به‌خود اجازه می‌دهیم فهم خود را درست بدانیم و فهم ایشان را ناصواب بشماریم، «كيف يجعلهم ممن (يدعي الإسلام)؟! يعني وليسوا مسلمين!! وهذا تكفير آخر فتنبه![3] چگونه مسلمانان را، کسانی‌که ادعای اسلام می‌کنند، می‌پنداریم (و غیر مسلمان می‌دانیم)، این خود نوعی تکفیر است.»

پی‌نوشت:

[1]. کشف الشبهات، محمد بن عبدالوهاب، ص 12،انتشارات دارالهدی، ریاض، 1432ق.
[2]. داعیة و لیس نبیا، حسن بن فرحان المالکی ، ج1، ص50،بی‌تا، بی‌نا.
[3]. داعیة ولیس نبیاً، حسن بن فرحان المالکی، ج1 ص 50، بی‌تا، بی‌نا.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.