تصوف
محمداسماعیل صلاحی، در مورد ودایع امامت و نقش حضرت زینب(س) در انتقال آنها به امام سجاد(ع)، مطالبی بیان کرده که با مباحث حدیثی و اعتقادی شیعه ناسازگار است و این مطالب نشان از جهل او به علوم دینی دارد.
سلطان حسین تابنده، علت بدعتگذاری معاویه برای سَبّ امیرالمؤمنین(ع) را عکسالعمل او در مقابل سَبّی میداند که حضرت (ع) نسبت به معاویه و یارانش داشته، درصورتی که امیرالمؤمنین(ع) هیچ گاه آنها را سَب نکرده است.
متصوفه سلوک الی الله را دارای مراحلی دانسته و به سه مرحله شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کردهاند. آنها در کتابهایشان برای اعتبار بخشی از این ادعاها، روایتی از پیامبر(ص) نقل کردهاند که این روایت، به صورت مُرسَل نقل شده و این امر باعث میشود
نتوان به آن استناد کرد.
صلاحی، با استفاده از روایتی که مدعی است در منابع اهلسنت وجود دارد، امام حسین (ع) را فقط مَظهر اَتَمّ حسن و عشق الهی دانسته، در صورتی که این روایت در هیچ کتاب حدیثی از اهلسنت و شیعه موجود نبوده است و باید توجه کرد تمام اهلبیت (ع)، مَظهر حُسن الهی هستند.
عبدالقادر گیلانی به عنوان یکی از بزرگان صوفیه، شادی را در روز عاشورا تجویز میکند، در صورتی که این توصیهها بر خلاف دستورات اهلبیت(ع) است که روز عاشورا را روز عزا دانستهاند و رغبت به اشک ریختن بر امام حسین(ع) دارند.
شاه نعمتالله ولی، یکی از بزرگان تصوف میباشد که تمام انشعابات نعمتاللهی به او منتهی میشود و تمام این انشعابات، مدعی تشیع سلسله خویش تا آخرین فرد هستند. این در صورتی است که نقطه عطف تمام این سلاسل، شاه نعمتالله ولی میباشد و با بررسی آثار او، دلبستگیاش به خلفای راشدین و سنی بودنش روشن میشود؛ اساتید شاه نعمتالله ولی نیز سنی و بعضاً ناصبی میباشند.
فرقه صوفیه ذهبیه، دارای اسامی متعددی است و در کتابهایش، وجه نامگذاری مثبتی برای هرکدام بیان شده است؛ این در صورتی است که با جست و جویی مختصر، روشن میشود این اسامی، نشاندهنده نقاط سیاه این فرقه میباشند.
زندگی استاد مردانی با سختی کسب دانش شروع شد و در عرصه های مختلف اجتماعی و فرهنگی سپری شد. نتیجه آن تلاش ها، تربیت شاگردان و تالیف کتاب متعددی در زمینه نقد فرق و ادیان شد که تمام آنها برای یک هدف بود و آن نیز، دفاع از مکتب شیعه اثنی عشری بود.
متصوفه در راستای فرهنگ اُموی، روایات جعلی را در مورد فضیلتتراشی برای روز عاشورا نقل کردهاند، تا عاشورا را روز مبارکی جلوه دهند؛ درصورتی که این گونه روایات جعلی، با روایات اهل بیت(ع) معارض است.
به بهانه ترور ساختگی مولوی عبدالحمید، محمداسماعیل صلاحی پیامی صادر کرد تا بتواند از این موقعیت، نهایت سوءاستفاده را کند. صلاحی با معرفی جمهوری اسلامی به عنوان مسبب حادثه تلاش کرد تا بغض خویش را بار دیگر به جمهوری اسلامی ایران نشان دهد و مسبب ترور ساختگی را مسئولین جمهوری اسلامی ایران معرفی کند. این در صورتی است که روح حاکم بر قوانین کشور، فقه شیعه میباشد که اجازه چنین کارهایی را نمیدهد.
متصوفه برای انتشار افکار نادرست خویش در طی تاریخ، با ابزار هنری همچون سماع، اشعار صوفیانه، نثرهای مسجّع و استفاده از آلات موسیقی، عقائد نادرست خویش را بین نسلهای مختلف نفوذ دادهاند. اسلام با بعضی از این ابزارها همچون سماع مخالف است، ولی آنها برای پیشبرد افکار خویش از این ابزار استفاده بردهاند.
نورعلی تابنده با نقل مطالبی از جنگ احد و تصمیم بر مثله کردن مشرکین به خاطر شهادت حمزه، تصویری کینه توز از پیامبرخدا(ص) ترسیم نموده بود، در صورتی که این نقل تاریخی با شخصیت رحمانی پیامبرخدا(ص) سازگار نبوده و این داستان، جعلی است.
«محمد اسماعیل صلاحی» در کرسینامه قطبیت خویش، صفات خاص صدیق و فاروق را همچون عالمان اهلسنت به خلیفه اول و دوم نسبت داده است، در صورتی که طبق روایات، این القاب مختص امیرالمؤمنین (ع) است و این اقدام او، نشانه جهل او به روایات و اعتقادات شیعه میباشد.
عطار نیشابوری با توجه به دلایل محکمی از قبیل مدح خلفا و استعمال صفات خاص امیرالمؤمنین (ع) برای آنان، دارای مذهب اهل سنت بوده است. طبق نظر استاد نفیسی، این دلایل قابل تأویل نیستند.