نقد دیدگاه عطار در مورد خلیفه دوم

  • 1402/05/16 - 10:15
عطار نیشابوری با توجه به دلایل محکمی از قبیل مدح خلفا و استعمال صفات خاص امیرالمؤمنین (ع) برای آنان، دارای مذهب اهل سنت بوده است. طبق نظر استاد نفیسی، این دلایل قابل تأویل نیستند.
نقد دیدگاه عطار در مورد خلیفه دوم

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسائلی که در آن اختلاف‌هایی مشاهده می‌شود، مذهب عطار نیشابوری است و تشخیص این مسئله، با بررسی تمام آثار او حاصل خواهد شد.

اساتیدی همچون سعید نفیسی با بررسی آثاری که به صورت جذمی توسط عطار تألیف شده، قائل به سنی بودن عطار شده‌اند. استاد سعید نفیسی در این‌باره می‌نویسد: «در اينكه عطار در فروع بر طريقه تسنن مى‏‌رفته است شكى نيست. در مقدمه خسرو و گل سه قسمت اشعارى دارد در «مدح امام اعظم ابو حنيفه» و «مدح امام محمد قرشى» و «مدح امام اعظم شافعى». در مقدمه همه مثنويات خود مدح هر چهار خليفه و چهار يار را دارد. ... در منطق الطير و در الهى‌نامه‏ نيز مدايح هر چهار خليفه را آورده. در اسرارنامه نيز مدايح سه خليفه نخست هست، منتهى در چاپ طهران در صحيفه 28 پس از نعت (وصف) رسول، آن را حذف كرده‌اند و در نسخه‏‌هاى خطى معتبر پس از نعت (وصف) پيامبر، اين اشعار هست…»[1]

عطار، همانگونه که نفیسی بیان داشته است، در کتاب‌های خویش مدح خلفا را بیان داشته و صفاتی برای آنها ذکر می‌نماید که طبق اعتقاد شیعیان، آن صفات مخصوص امیرالمؤمنین(علیه السلام) است. عطار در الهی نامه برای خلیفه دوم اهل سنت، صفاتی همچون امیرالمؤمنین و فاروق را بیان می‌نماید که در روایات، این صفات مختص امام علی (علیه السلام) است.

عطار در الهی‌نامه، در مدح خلیفه دوم سروده است:

« امام مطلق و شمع دو عالم                  امیرالمؤمنین فاروق اعظم

چو حق را وفق نام او کلامست                ز فرقانست فاروق این تمامست»[2]

عطار، در دو بیتِ بیان شده، همچون فرهنگ اهل‌سنت صفاتی را برای خلیفه دوم به کار برده که مخصوص امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و هیچگاه شیعیان طبق روایات، این صفات را برای غیر آن حضرت به کار نمی‌بردند.

روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که ایشان لقب امیرالمؤمنین را از القاب اختصاصی حضرت علی (علیه السلام) دانسته‌اند: «قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ عليه السلام: يُسَلَّمُ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ: «لَا، ذَاكَ اسْمٌ سَمَّى اللَّهُ بِهِ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام، لَمْ يُسَمَ‏  بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ، و لَا يَتَسَمّى‏  بِهِ بَعْدَهُ‏  إِلَّا كَافِرٌ[3] مردى از امام صادق عليه السلام پرسيد كه با امام قائم (علیه السلام) به عنوان اميرمؤمنان سلام می‌كنند؟فرمود: نه، آن نام را خدا مخصوص اميرالمؤمنين (على بن ابى طالب) عليه السلام نموده، پيش از او كسى بدان نام، ناميده نشده و بعد از او هم جز كافر آن نام را بر خود نبندد.»

پس طبق این روایت الکافی شیخ کلینی، انتساب لقب امیرالمؤمنین فقط بر امام علی (علیه السلام) جایز است و هیچ‌کس حتی دیگر امامان (علیهم السلام) را نمی‌توان با این لقب خطاب نمود (تا چه برسد به غیر معوصمین را). عطار در اشعار خویش این لقب را بر خلیفه دوم اطلاق کرده است و این امر با فرهنگ شیعیان همخوانی ندارد.

یکی دیگر از القابی که عطار برای خلیفه دوم بیان می‌نماید لقب فاروق است؛ این لقب نیز مختص امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. ابوذر و سلمان روایت کرده‌اند که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دست علی (علیه السلام) را گرفت و فرمود: «إنَّ هذا أوَّلُ مَنْ آمَنَ بی، وَ هذا أوَّلُ مَنْ یصافِحُنی یوْمَ القِیامَةِ، وَ هذا الصِدّیقُ الأکبَرُ، وَ هذا فارُوقُ هذِهِ الأُمَّةِ یفْرُقُ بینَ الحَقِّ وَ الباطِلِ[4] به درستی که این مرد اولین کس از اُمت است که به من ایمان آورد و نخستین کسی است که در روز رستاخیز با من مصافحه کند و اوست صدّیق اکبر (بزرگترین راستگو) و فاروق اُمت که حق و باطل را از هم جدا و متمایز می‌سازد.» پس روایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را فاروق معرفی می‌کند و اولین کسانی که این لقب را به خلیفه دوم دادند یهودیان بوده‌اند.[5]

در نتیجه عطار طبق سنت معمول بین اهل سنت، مدح خلیفه دوم نموده است و القابی همچون امیرالمؤمنین و فاروق را به او نسبت داده است؛ این در حالی است که طبق دیدگاه تشیع، این القاب اختصاص به امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارد و این مسئله می‌تواند دلیلی بر سنی بودن عطار نیشابوری باشد.

پی‌نوشت:
[1]. نفیسی، سعید، زندگينامه عطار، انتشارات اقبال‏، تهران، 1384، چاپ دوم، صص 92- 98.
[2]. عطار، الهی نامه ، آغاز کتاب، در فضیلت فاروق رضی الله عنه.
[3]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافی (ط - دارالحديث)، 15 جلد، دار الحديث - قم، چاپ: اول، ق‏ 1429.
[4]. الهيثمی،أبو الحسن، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد،المحقق: حسام الدين القدسی، مكتبة القدسی، القاهرة، 1414 هـ، ج 9، ص 102.
[5]. ابن سعد، الطبقات الكبرى، دار صادر - بيروت، ج3، 270.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.