نقد مبارک دانستن روز عاشورا از منظر صوفیه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بنیاُمیه برای مبارزه و خاموش کردن آثار نهضت حسینی که توسط امام سجاد علیهالسلام و حضرت زینب سلاماللهعلیها در سطح جامعه اسلامی ایجاد شده بود، با جعل روایات متعددی از زبان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله دست به فضیلتتراشی برای روز عاشورا زدند تا این روز را به عنوان عید، در جامعه نهادینه کنند.
این اقدام اُمَویان در زیارت عاشورا منعکس شده است: «اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو أُمَيَّةَ وَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ اللَّعِينُ ابْنُ اللَّعِينِ عَلَى لِسَانِكَ وَ لِسَانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِيهِ نَبِيُّك»؛[1] «خدایا این روز روزی است که به آن تبرّک جستند بنیامیه و فرزند جگرخوار، آن لعنتشده فرزند لعنت شده بر زبان تو و زبان پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) در هر کجا و هر جایی که پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) در آن ایستاد».
سرانجام، تلاشهای دستگاه فرهنگی بنی امیه به نتیجه رسید و روز عاشورا در بین برخی اهل سنت، به عنوان روز مبارک و برای برخی حتی عید شناخته شد و این بدعت، در میان صوفیه نیز رواج یافت. از آنجایی که خاستگاه اولیه صوفیه، اهل سنت است، جریان صوفیه نیز در روز عاشورا به خوشحالی و شادی پرداخته و روایات اُمَوی (درباره فضیلت و روزه عاشورا)، در آثارشان به وفور وجود دارد.
«رشیدالدین ابوالفضل میبدی» که دارای گرایشهای صوفیانه است، در کتاب «كشف الأسرار و عدة الأبرار»، وقایع مثبتی که در زندگی بعضی از پیامبران خدا صلواتاللهعلیهم اتفاق افتاده (همچون اهل سنت) را وقایعی دانسته است که در روز عاشورا اتفاق افتاده و برای این روز، فضیلتسازی کرده است: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا- اسأنا اليها بالمعصية، وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا ذنوبنا و تجاوز عنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ فى العقوبة. گفتهاند: روز عاشورا بود، روز آدينه كه اللَّه وى را توبه داد، و توبه وى قبول كرد... قالُوا يا مُوسى... اينجا اختصارى است عظيم كه آنگه ترتيب بدادند و آن را موعدى ساختند، چنانكه اللَّه گفت: مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ. اين روز زينت، روز عيد ايشان بود و گفتهاند: روز نوروز موافق روز عاشورا... و هو يوم المباهاة. روز عيد برگزيد و هو يوم الجائزه. روز عاشورا برگزيد و هو يوم الخلعة. شبها بيافريد و از آن شب برات برگزيد كه حقّ جلّ جلاله بخودى خود نزول كند و بندگان را همه شب به نداء كرامت خواند و نوازد».[2]
در منابع شیعی اینگونه فضیلتسازیها که در راستای اهداف بنیاُمیه هستند، مورد نقد قرار گرفته و اهلبیت علیهمالسلام و اصحاب خاص آنها با روشنگری در مورد دروغگوییهای بنیامیه، برای احیای حرکت حسینی تلاش کردند. شیخ صدوق از «جبله مکیه» نقل میکند که او از میثم تمار درباره اینگونه فضیلتسازیها سؤال میکند و او در پاسخ به برملا کردن دروغهای بنی امیه پرداخته و بیان کرده است: «...سَيَزْعُمُونَ بِحَدِيثٍ يَضَعُونَهُ أَنَّهُ الْيَوْمُ الَّذِي تَابَ اللَّهُ فِيهِ عَلَى آدَمَ ع وَ إِنَّمَا تَابَ اللَّهُ عَلَى آدَمَ ع فِي ذِي الْحِجَّةِ وَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْيَوْمُ الَّذِي قَبِلَ اللَّهُ فِيهِ تَوْبَةَ دَاوُدَ وَ إِنَّمَا قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ فِي ذِي الْحِجَّةِ وَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْيَوْمُ الَّذِي أَخْرَجَ اللَّهُ فِيهِ يُونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ وَ إِنَّمَا أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ فِي ذِي الْقَعْدَةِ وَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْيَوْمُ الَّذِي اسْتَوَتْ فِيهِ سَفِينَةُ نُوحٍ عَلَى الْجُودِيِّ وَ إِنَّمَا اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِ يَوْمَ الثَّامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ وَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْيَوْمُ الَّذِي فَلَقَ اللَّهُ فِيهِ الْبَحْرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ وَ إِنَّمَا كَانَ ذَلِكَ فِي شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ »؛[3] «براساس حديث مجعولى گمان میکنند كه روز عاشورا روزی است که خدا توبه آدم را پذيرفته؛ با آنكه خدا توبه او را در ذيالحجه پذيرفته و گمان كنند آن روز خدا يونس را از شكم ماهى برآورده؛ با آنكه خدا يونس را در ذىالقعده از شكم ماهى برآورده و گمان كنند آن روزيست كه كشتى نوح در آن روز بر (کوه) جودى استوار شده؛ با اينكه روز هيجدهم ذيالحجه بر جودى استوار شده و گمان كنند روزيست كه خدا دريا را براى بنى اسرائيل شكافته؛ با اينكه در شهر ربيع الاول بوده».
در نتیجه باید بیان کرد که فضیلتسازی برخی از اهل سنت و صوفیه برای روز عاشورا در راستای روایات جعلی بنیامیه بوده و تلاش متصوفه در بیان این روایات جعلی، نشاندهنده خاستگاه اصلی تصوف در اهل سنت و تعارض سیرههای سلوکی آنها با اهلبیت علیهمالسلام است.
پینوشت:
[1]. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بيروت، مؤسسة فقه الشيعة، اول، 1411 ق، بيروت.
[2]. ابوالفضل رشيد الدين ميبدى، كشفالأسرار و عدةالأبرار، تهران، امير كبير، پنجم، 1371، ج7، ص338.
[3]. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي، كتابچى، تهران، ششم، 1376ش، ص126.
افزودن نظر جدید