نقد کلام محمد اسماعیل صلاحی در مورد ودایع امامت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شگردهای جریانهای انحرافی برای نفوذ در جامعه شیعی، استفاده ابزاری از مناسک، مفاهیم و وقایع تاریخی دین اسلام است تا بتوانند با تحریف آنها به اهداف پلید خویش نائل آیند. جریان عاشورا به عنوان یکی از وقایع تاریخی دین اسلام که نقش اساسی در زنده نگهداشتن مذهب شیعه داشته، از این خطر در امان نبوده و جریانهای انحرافی به خصوص صوفیه با سخنان و تفاسیر دلخواهی که از این حادثه عظیم داشتهاند، تلاش کردند که از این ظرفیت بیبدیل، سوءاستفاده کنند.
«محمداسماعیل صلاحی»، مدعی قطبیت فرقه صوفیه سلطانعلیشاهی درباره دست گذاشتن امام حسین علیهالسلام بر قلب حضرت زینب سلاماللهعلیها میگوید: «...تا حضرت دست مبارکشان را بر قلب زینب گذاردند، سکینه (آرامش) الهی ایجاد شد و این سکینه یعنی جلوه تام الهی، بر قلب او ظهور کرد، حتی واسط بین حسین و حضرت سجاد شد. زینب صاحب ودایع (امانتها) بود. آن ودایع، همان حُسن الهی است».[1]
این سخنان صلاحی نشانگر جهل او به مباحث اعتقادی و حدیثی است؛ او معتقد است که حضرت زینب سلاماللهعلیها واسطهی مواریث و ودایع امامت بوده و در مقطع زمانی خود صاحب ودایع بوده است. در رتبه و منزلت بالای حضرت زینب سلاماللهعلیها هیچ شکی وجود ندارد، اما این نکته که او صاحب یا واسطه ودایع امامت بوده، امری نادرست است؛ زیرا تنها امام معصوم در هر زمانی، صاحب ودایع بوده است.
البته احتمال این هست که شخصی واسطه شود تا ودایع را به امام معصوم علیهالسلام برساند؛ ولی باید توجه داشت که هیچ گاه واسطه، صاحب آن ودایع به حساب نمیآید و به همین خاطر در تعریف ودایع امامت میتوان بیان داشت که مجموعهای از میراث خاص امامان و پیامبران بوده که به وارثان آنها تعلق نداشته، بلکه فقط به حجت خدا یا امام بعدی میرسیده و نشانه امامت او شمرده میشود.
مسعودی در کتاب اثباتالوصیة خود در مورد نحوه انتقال ودایع امامت به امام سجاد علیهالسلام مینویسد: «امام حسین علیهالسّلام، فرزندش علی بن الحسین علیهالسّلام را فراخواند و او در آن هنگام مریض بود؛ پس اسم اعظم و میراثهای انبیا را به او سپرد و او را آگاه کرد که دانشها، صحیفهها، مصاحف و سلاح را به ام سلمه (در مدینه) سپرده و به وی سفارش کرده است که (پس از بازگشت او به مدینه)، همهٔ آنها را به او بازگرداند».[2]
شیخ کلینی بیان میکند که پس از حادثه عاشورا امام سجاد علیهالسلام طی گفتوگویی با عمویش محمد بن حنفیه، به وی فرمود: «...عمو، پدرم که صلوات خدا بر او باد، پیش از حرکت به عراق مرا جانشین خود قرار داد و نیز ساعتی پیش از شهادتش در اینباره به من وصیت کرد. اکنون سلاح رسول خدا (میراث امامت) نزد من است...».[3]
با توجه به این دو روایت، روشن میشود که حضرت زینب سلاماللهعلیها جدای از عظمتی که دارد؛ اما در انتقال ودایع امامت هیچ گونه نقشی نداشت و طبق گزارش مسعودی، مقداری از ودایع امامت، نزد امسلمه همسر رسول خدا صلیاللهعلیها به عنوان امانت قرار داده شده بود تا بعد از برگشت کاروان حسینی، تحویل امام بعد داده شود.
محمداسماعیل صلاحی در بیان چیستی ودایع امامت گفته است: «آن ودایع، همان حُسن الهی است»! این مطلب صلاحی نیز نادرست است، زیرا منظور از ودایع امامت: «چیزهایی خاص، مانند شمشیر، کتاب و انگشتر است که از امامی به امام دیگر به امانت سپرده میشود و نشانه امامت او است. ودایع امامت، در کنار وصیت امام پیشین، از معیارهای مهم برای تشخیص امام بعدی بوده است».[4]
در نتیجه باید توجه کرد مطالبی که محمداسماعیل صلاحی در مورد ودایع امامت مطرح کرده با روایات و سخنان متکلمین شیعی سازگار نیست و تنها چیزی که از سخنان وی فهمید میشود، جهل او به مباحث اعتقادی، تاریخی و حدیثی شیعه است.
پینوشت:
[1]. کانال رسمی تلگرامی محمداسماعیل صلاحی، 28 تیر 1402
[2]. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، ص۱۶۷-۱۷۰.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، کتاب الحجة، باب ما یفصل به بین دعوی المحق والمبطل فی الامامة، ج۱، ص۲۸۲.
[4]. شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵.
افزودن نظر جدید