محمداسماعیل صلاحی
اقطاب دراویش گنابادی، مقام خویش را همطراز امام معصوم(ع) دانسته و برای القای چنین تفکری در بین مریدان خویش، از راهکارهای متعددی استفاده کردهاند؛ یکی از این راهکارها این بوده که راه تشخیص اقطاب را به وسیله نص دانسته، ولی در فرهنگ شیعی، نص برای تشخیص امام معصوم(ع) تعیین شده است.
محمداسماعیل صلاحی مدعی بود که عدهای برای تخریب چهره امام خمینی(ره)، داستانی از دیدگاه آیتاللهالعظمی بروجردی در مورد مؤلف کتاب مصباحالشریعة منتشر کردهاند؛ در صورتی که حضرت امام(ره)، انتساب کتاب مصباحالشریعة به امام صادق(ع) را نمیپذیرد.
مصباحالشریعة کتابی است که از دیرباز در مورد مؤلف آن بین علمای شیعه اختلاف بوده؛ بیشتر کسانی که قائل به انتساب کتاب به امام صادق(ع) بودهاند، دارای مسلک عرفانی بوده و به این خاطر دچار تسامح شدهاند، ولی علمای بزرگی مانند آیتاللهالعظمی بروجردی، انتساب کتاب به امام صادق(ع) را نمیپذیرند.
محمداسماعیل صلاحی، در مورد ودایع امامت و نقش حضرت زینب(س) در انتقال آنها به امام سجاد(ع)، مطالبی بیان کرده که با مباحث حدیثی و اعتقادی شیعه ناسازگار است و این مطالب نشان از جهل او به علوم دینی دارد.
«محمداسماعیل صلاحی» مدعی قطبیت دراویش گنابادی، در سخنرانی آغاز محرم، حدیثی از امام جعفر صادق(ع) بیان کرد و در نحوه خواندن آن دچار اشتباهات ادبی شد! اما جای سوال است که چگونه کسی که ادعای قطبیت و علم لدنی دارد، در خواندن روایتی ساده و مشهور اشتباه میکند؟
یکی از اصول اصلی در برخی فرقه های صوفیه، عدم ورود به مباحث سیاسی می باشد اما در عمل، برخی از بزرگان صوفیه به این اصل عمل نکرده و در مباحث سیاسی دخالت نموده و پیروان آنها نیز در جریان های سیاسی شرکتی فعال دارند. صلاحی یکی از این افراد می باشد که گرایش های تند اصلاح طلبی داشته و در کسوت یک درویش گنابادی با تفکرات تند در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایستاده است.
درویش جاهطلبی بنام صلاحی، مهندس جذبی را قطب حکومتی خطاب کرد و خود را بعنوان قطب اصلی فرقهی دراویش نعمت اللهی گنابادی معرفی نمود. به نظر میرسد اسباب ستم و خودکامگی اقطاب و مشایخ فرقهی گنابادیه برچیده شده و گذر زمان اتباع آن را پراکنده و یاد آن را به سمت اضمحلال پیش خواهد برد.