انحرافات، بدعتها
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/45154.png?itok=Czrcn_nZ)
یحیی باخرزی صوفی صاحبنام قرن هشتم در اعترافی تلخ، از واقعیات موجود در اعمال صوفیانه دم میزند و به درستی زبان به اعتراض میگشاید و گدایی کردن و دریوزگی، سماع، استعمال مواد مخدّر و روانگردان، شطحگویی و شاهدبازی را به شدت مورد انتقاد قرار میدهد.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/2012.png?itok=JJQpybIe)
اهل تصوف از کسانیاند که در مواردی شریعت را ترک کرده و به این مهم را بیاعتنایی کردهاند. این امر مشترک بین تصوف قدیم و مدعیان صوفیه در عصر حاضر است که در جایی آنها از صراط شریعت گریختهاند مانند تمسک و اقدام به رقص و سماع که حرمت آن در دین واضح و مبرهن است.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/25342.png?itok=Jq6DHlzJ)
این مباحث، امروزه در تصوف فرقه ای رنگ باخته و جایگاهی ندارد. شاید دلیل عمده و اصلی آن این مهم باشد که سردمداران و مشایخ صوفی معاصر، نه ادعای گذشتگان را در تشخیص حالات مریدان دارند که گذشته و حال و آیندهشان را ببینند و نه توان حفظ ظاهری زاهدانه که حداقل خود را شبیه قدما کنند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/14203.jpg?itok=Zn6MZaA9)
نباید تعجب کرد که قطب گنابادیه از مسلکهای عرفانهای کاذب حمایت کند و ایشان را خدایی معرفی نماید، وقتی شیطان از دیدگان صوفیان سید و سرور یکتاپرستان باشد، پس حتماً گروههای مختلف شیطانپرستی هم راه خدا را دنبال کرده و یکتاپرستی را تبلیغ میکنند، که این گونه حمایت رئیس صوفیه را جلب کردهاند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/8520_0.jpg?itok=0W7E5Qd-)
به نظر میرسد در رابطه با واژه شناسی تصوف دو روش را باید پذیرفت. اول اینکه به بررسی خود واژه پرداخت و احتمالات صاحب نظران را قبول کرد و دوم اینکه به سبک و سیاق بزرگان صوفیه در تعریف این واژه اعتماد کرد و حالات ایشان را در تعریف دخالت داد.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/483_0.jpg?itok=s3RB0dLg)
اهل تصوف از جمله افرادیاند که سالیان دراز ادعای شناخت حق و حقیقت دارند و بر این باورند که راه حق را یافته و عرفان واقعی در افعال و اعمال ایشان است! طبعاً برای بررسی راستی یا نادرستی این ادعا باید اعمال و آموزههای ایشان را فحص و جستجو نمود و آنگاه تأیید یا رد کرد.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/441251.jpg?itok=MaFhz0Wd)
آداب صوفیانه، رفتارهای عجیب و دارای تناقضی است که این ناهماهنگی نشانه و نتیجهی انحراف است. اگر آموزههای مکتبی از منبع واحد سرچشمه بگیرد که ملکهی عصمت و دوری از خطا داشته باشد هیچگاه به سرنوشت مناسک صوفیان عارفنما دچار نمیشود.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/13920.jpg?itok=L-wNrfhQ)
عارف باید سالک را در همهی راه همراهی کند و او را تشویق به پیمودن نماید و چون احتمال خطا بر هر انسانی جز معصومین (علیهم صلوات الله اجمعین) میرود، اگر تذکری در دایرهی شرع دریافت کرد، به جان بخرد و اصلاح نماید. این شاخصهی همهی کسانی است که به حق به دنبال مسیر صحیح عرفان و شناختند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/46110.jpg?itok=3HKu7bN7)
ملاک و معیار در همهی مسائل دین مقدس اسلام، حفظ و حراست از حدود و مرزهای شریعت و عقلانیت است و این دو صادر شده از مصدر و منبع عصمت است و رابطهی بین عقلانیت و شرعیات به همین دلیل ناگسستنی است که كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ العَقلُ، حَكَمَ بِهِ الشّرعُ.
کسانی که به اشتباه سقیفه دامن زده و دست از پیروی اهل بیت (علیهم السلام) کشیدند و بر منطق هوا و هوس نطق کرده و قدم زدند، در طول قرون مختلف اشتباهات فاحشی را مرتکب شدند که گفتار و رفتارشان از ساحت اسلام و مسلمان به دور است. از جملهی این منحرفین اهل تصوف هستند که راه حق را قبول نکرده یا نشناختند و آثار این عدم بندگی را در مسلک ایشان در قالب انحرافات عقیدتی و رفتاری میتوان مشاهده نمود.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/4645657575675_0.jpg?itok=vUT2SCS8)
از جمله کسانی که نقد بيروني بر فرقه صوفيه کرده است، نویسنده شیعی کتاب التفتیش با حقیقه العرفان است. وی در کتاب خود به تفصیل از بدعتهای صوفیه شیعه و سنی سخن میگوید. وی خلاصه آنچه که مخالفان و عالمان شیعه مذهب علیه صوفیان گفتهاند را جمع آوری کرده و برخی از بدعتهای آنان را برمیشمارد.
ابوالمفاخر یحیی باخرزی صوفی قرن هشتم، با عدم درک فعل پیامبر معصوم و اولوالاعظم، اولاً به وی نسبت ظلم میدهد و او را ظالم در حق هارون میداند که چرا بدون دلیل موی سر هارون را کشید و او را که بیگناه بود توبیخ نمود. وی با این نسبت، عصمت انبیاء را خدشهدار کرده است.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/5061.jpg?itok=ZipoWZ5E)
افراط و تفریط همیشه انسان را از مسیر مستقیم و صراط حق دور میکند و صوفیه با تعریفی که از زهد میکند، به خیال خود در پارسایی پیشگام است و حال آنکه کبر و غرور و خودنمایی تنها ثمرهی این زهد صوفیانه خواهد بود.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/tasawof/58701.jpg?itok=1NhqIAyB)
با این که معروف و مشهور است که صوفیان سخنورند و از حرف تا عمل فاصله بسیار است، اما میبینیم که خود ایشان نیز از برخی افراد تربیت شده در دامن تصوف گلایه و شکایت دارند.