پیامبر صوفیان معصوم نیست!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انحراف از مسیری که خداوند متعال برای هدایت بشریت برگزیده است، ولو به اندازهی تار مویی سبب میشود تا در دراز مدت این انحراف کم، به شکافی عمیق و ژرف تبدیل شود که انسان را به کلی از صراط حق دور ساختهاست.
کسانیکه به اشتباه سقیفه دامن زده و دست از پیروی اهل بیت (علیهم السلام) کشیدند و بر منطق هوا و هوس نطق کرده و قدم زدند، در طول قرون مختلف اشتباهات فاحشی را مرتکب شدند که گفتار و رفتارشان از ساحت اسلام و مسلمان به دور است. از جملهی این منحرفین اهل تصوف هستند که راه حق را قبول نکرده یا نشناختند و آثار این عدم بندگی را در مسلک ایشان در قالب انحرافات عقیدتی و رفتاری میتوان مشاهده نمود.
از جمله این انحرافات نسبت دادن اعمال و گفتارهای ناشایست و بعضاً خلاف به ساحت مقدس و معصوم پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) است که در کتب مذهب عامّه به وفور نقل شده است و ما در این مجال در پی دلیل کار ایشان نیستیم.[1] صوفیان نیز چون از مشرب انحراف نوشیدهاند، گاهی برای توجیه اعمال و رفتار سخیف خود، دست به کاری بدتر و زشتتر میزنند و آن نسبت دادن اعمال خلاف به رسول گرامی اسلام است.
برای نمونه با مراجعه به کتاب اورادالاحباب نوشتهی ابوالمفاخر یحیی باخرزی، میبینیم در فصّ[2] شطحیات، برای توجیه شطحگویی برخی مشاهیر صوفی، پس از توجیهات غیر معقول، نمونهای از نقلهای تاریخی را بدون ذکر سند میآورد که این نمونه نقلها را فقط میتوان در کتب اهل سنت پیدا کرد! او مینویسد: روایت است که ابوطیبهی حجام، رسول خدای را حجامت کرد و آن خون را بیاشامید و معلوم است که شرب خون حرام است و غیر مشروع است و مع هذا رسول الله ابوطبیه را این تشرف[3] فرمود که؛ حرّم الله جسدک علی النار. جهت آنکه ابوطیبه خون را در مستی محبت لله و لرسوله آشامیده بود، پس بر وی مؤاخذه نکرد و گواهی نیز داد که تو بر آتش دوزخ حرام شدی![4]
بدون هیچ پیشداوری و بنابر دستور خود پیامبر (صلی الله علیه وآله) که فرمودهاند احادیث منقول از من را به قرآن عرضه کنید[5] این نقل صوفیانه را با آیات قرآن و کلام وحی میسنجیم. خداوند حکیم میفرماید: إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ...[6] همانا (خداوند) حرام کرده بر شما، مردار و خون و گوشت خوك ...
آیهی شریفه به صراحت خوردن خون را حرام اعلام میکند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) مجری بی چون و چرای احکام الهی و نگهبان حدود اوست. آیا حرامی پیش رسول خدا رخ میدهد و او نهتنها نهی نمیکند، بلکه او را بشارت به بهشت و رهایی از دوزخ میدهد؟! معاذالله. دور است از شأن پیغمبر، این نسبتهای ناروایی که از جانب بیخردان به ظاهر عارف به ساحت قدسی ایشان داده شدهاست. به خدا قسم که ایشان و اربابان ایشان ذرهای از مقام و جایگاه عصمت نبوی درک نکرده و از رایحهی پاکی او و خاندان معصومش بویی نبردهاند.
پیامبر نه در زمان نبوت که در دوران کودکی نیز مقام عصمت دارد و اگر جز این باشد پیروی از او به حکم عقل خطا و اشتباه است. رسول الله (صلى الله عليه و آله) در سن هفت سالگى بودند كه يهوديان گفتند؛ ما در كتابهاى خود خواندهايم كه پيامبر اسلام از غذاى حرام و شبههدار استفاده نمىكند و آنها را حرام مىداند، خوب است او را امتحان كنيم. مرغى را سرقت كردند و براى ابوطالب فرستادند. همه از آن خوردند، چون نمىدانستند، ولى حضرت رسول (صلى الله عليه و آله) به آن دست نزد. وقتى علت آن را پرسيدند، فرمود: چون حرام بود و خداوند مرا از حرام حفظ مىفرمايد. سپس مرغ همسايه را گرفته و فرستادند، به خيال آنكه بعد پولش را بدهند؛ آن حضرت باز هم ميل نكرد و فرمود: و ما اراها من شبهة يصوننى ربى عنها، آنها متوجه نبودند كه اين غذا شبه دارد، ولى مرا پروردگارم حفظ فرمود. آنگاه يهوديان گفتند: لهذا شان عظيم : اين طفل داراى شأن و مقام عالى است.[7]
آری مطلبی را که یهودیان لجوج به آن اقرار کردهاند، صوفیان منحرف در زبان و اعمال انکار میکنند و قطعاً در پیشگاه الهی، خود پاسخگوی این جسارت و توهین به پیامبر گرامی اسلام خواهند بود.
منابع:
1- برای مطالعه به کتب صحاح اهل سنت مراجعه شود.
2- نگين انگشتر كه معمولا از سنگهاى گرانبها ساخته مىشود، در اینجا بمعنی سخنان زیبا یا برجسته و مهم استعمال شده است.
3- بشارت داد که ...
4- اورادالاحباب و فصوص الآداب، یحیی باخرزی، چاپ دانشگاه تهران، ص60
5- الکافى، ج 1، ص 69 / عن ابی عبداللّه (علیه السلام) قال: «خطب النبی بمنی فقال: ایها الناس ما جائکم عنی یوافق کتاب اللّه فانا قلته و ما جائکم عنی یخالف کتاب اللّه فلم اقله.
6- سوره : البقرة آیه : 173
7- بحارالانوار، ج 15، ص 336
افزودن نظر جدید