انحرافات، بدعتها
در طول تاریخ بودهاند کسانی که در مشربهای مختلف صوفیگری که در عالم تصوف نظرات مختلفی از موضوعی واحد ارائه کردهاند، اما اینکه قطبی از اقطاب امروزه نظری بدهد، سپس همان قطب مجدداً کلام خود را در جای دیگر نقض کند، موضوعی است که به اساس اعتقادات تصوف برمیگردد و اين بدان معناست که اعتقادات تصوف همگام با سیاستهای دولتهای وقت تغییر کرده است.
خرقه یکی از آداب صوفیه است که درمورد آن سخنهای بسیاری گفته شده است. برخی از صوفیه سعی کردهاند برای خرقه پوشی مستند روایی ذکر کنند و برخی دیگر معتقد شدهاند که در صوفیه نخستین چیزی که امروزه از آن به خرقه صوفیه یاد میشود وجود نداشته و خرقه و خرقه پوشی از روی ضرورت بوده است كه بعدها از روی كجفهمی به يك سنت مبدّل شد.
پرداختن و توجه به این مهم که متاسفانه با خصوصیتهای جذاب و دلنشین شعر و شاعری-آنجا که مربوط به صوفیه میشود- یا مراسم ذکر و سماع که با موسیقی خاص صوفیان برگزار میگردد، به دست فراموشی سپرده شده است و به همین لحاظ محققان غیر صوفی ناخودآگاه تصوف را مورد تحقیق قرار دادهاند که خواست صوفیه بوده است و به جهت همین تأثیر در تعریف تصوف...
همانگونه که میدانیم، هر جمعی باید دارای پیشوا و جلودار باشد تا در رابطه با هماهنگی و جهتدهی آن جمع یا گروه، نظر تعیینکننده و سرنوشتساز را بدهد و اهداف گروهی که برای خود یک نفر را به عنوان رهبر تعیین نکند، به نتیجهی مطلوب نخواهد رسید. ساختار فرقهها و نحلهها نیز از این قاعده و قانون مهم، مستثنی نیست و تمامی فرقهها برای پیشبرد اهداف، شخص یا گروهی را به عنوان مغز متفکر...
یکی از اشکالات عمدهای که منتقدان تصوف به این دسته وارد میکنند، لاابالیگری دینی است. کسانی که همواره دم از وصول به حق و حقیقت میزنند، حداقل نباید به این نوع اتهامات متهم شوند. اما میبینیم که در مکتوبات اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم صوفیه چنین مساله ای در مورد ایشان بیان شده است، که این امر نشاندهنده وجود چنین تمایلاتی در برخی از فرقه...
انسان موجودی مکلف است که خداوند از طریق برگزیدگان خویش که همان انبیاء و پیامبران و اوصیاء آنها هستند تکالیف را به او ابلاغ میکند. این برگزیدگان الهی دارای ویژگیهایی هستند که مفصلاً در علم کلام و حدیث در مورد آن بحث میشود. محمد بن علی ابنبابویه، معروف به شیخ صدوق (رحمه الله) عالم جلیلالقدری است که قسمتی از عمر بابرکت خود را در زمان عصر غیبت...
مهمترین رشته نجات هر مسلمانی ایمان به خدا و اعتقاد به نبوت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و ولایت و خلافت دوازده امام از نسل حضرت رسول است و همچنین عمل به فرایض الهی که در شریعت مقدس اسلام کاملاً مشخص و مبرهن است که بالاترین آنها نماز است که در روایات مختلف عنوانهایی چون معراج المومن و عمود الدین و غیره آورده شده است...
کلیه کسانی که شیوه اهل سنت و نیز منش پیروان اهلبیت (علیهم السلام) را مورد بررسی قرار داشته باشند به خوبی آگاهاند که صوفیگری از ناحیه مخالفان اهلبیت (علیهم السلام) رواج یافته است و آنگاهکه منسوبین به تشیع از این افراد پیروی کردند، لازمهاش اظهار محبت به سران صوفی بود که خود، در شمار دشمان اهلبیت (علیهم السلام) درآمدند و سرانجام آنگونه...
حسین بن منصور حلاج از صوفیان بغداد بود که به عقیده صوفیه جرم وی آن بود که اسرار حق را فاش کرد. زندگی وی به دلیل اینکه مملو از افسانههاست، ارتباط بین احوال و عقاید وی را دشوار میکند و شخصیت وی را در نوعی ابهام فرومیبرد که حتی تحقیقات عظیم و طولانی لویی ماسينيون [۱] هم نتوانسته است این ابهام را از چهره وی بزداید. در هر حال زادگاه وی را...
در اینکه فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند، شکی نیست. اما انحرافات برخی از ایشان بیشتر و برخی دیگر کمتر است. در میان انحرافاتی که برای ایشان بیان شده است، غلو در مقام قطب است. ایشان برای قطب خود مقامی خاص قائل هستند که باید در جای خود به آن پرداخته شود. برخی از فرق صوفیه مقام قطب را تا آنجا بالا میبرند که حتی برای او سجده میکنند...
یکی از مواردی که بهواسطه آن صوفیه مورد طعن قرارگرفته و میگیرند، شطحیات ایشان است. در این نوشتار سعی شده تا واژه شطح و شطحیات مورد واکاوی مختصر قرار گیرد و پیرامون آن مطالبی بیان شود.
در مورد معنای لغوی شطح درمییابیم که شطح عبارتاند از: «کلمه ای که بدان بزغاله یکساله را رانند و زجر کنند...
دین اسلام بر عقاید و احکامی پایبند است و منشأ عقاید و احکام هم عقل یا وحی است. البته احکام و مصالح آن چون با عقل قاصر بشر قابلدرک و فهم نیست؛ غالباً ریشه در وحی و کلام معصومین که برگرفته از آن است استنباط میشود. یکی از احکام الهی که تقریباً همه مسلمانان به آن مبتلا هستند نگاه آمیخته با شهوت و گناه است که همهی فقها فتوا به حرمت آن داده اند...
اعتذار ابلیس یکی از اعتقادات برخی فرق منحرف و صوفیه است. اعتذار ابلیس به معنی قبول عذرخواهی ابلیس است. یعنی زمانی که به ابلیس امر شد که به انسان سجده کن و او سجده نکرد، این سجده نکردن شیطان به دلیل غیرت دینی وی بوده است که هیچ کس را در سجده کردن به خداوند ترجیح نداده است. و حالآنکه این نتیجه گیری اشتباه محض است. چرا که...
با توجه به نوشتههای محیالدین ابن عربی به خوبی قابللمس است که این عالم صوفی همتای معاصر خود یعنی مولوی بلخی و امثال او را در حال سماع انسانهایی بیدین و بیعقل میبیند که مستحق تسلیت فرشتگان هستند و همچنین به اینگونه افراد لقب بیحیا در مقابل خداوند میدهد که در قبضه و تصرف شیطان هستند و در آخر مولوی و امثال او را دروغگو معرفی میکند...