انحرافات، بدعتها
رعایت ادب از همه نیکوست، اما از کسی که خود را مسافر سیر الی الله و سالک راه حق میداند، نیکوتر و برای او ضروریتر است. ادب کردن در قاموس مردان خداست و زندگی علما و بزرگان شیعه این معنا را تأیید میکند. در بین بزرگان تصوف، ایشان نیز رعایت ادب را برای صوفیان امر مهمی دانستهاند.
توکل یکی از صفات حسنه است که از سرچشمه فضائل اخلاقی میجوشد که در این حالت اعتماد قلب در همهی امور و کارها تنها بر خداست و انسان تنها به یک قدرت مطلق وابسته است و فقط او را مسبب الاسباب میداند. منشاء پیدایش این اعتقاد آموزههای غنی دینی و الهی است که در دین اسلام نیز در قرآن به آن اشاره شده است.
با آنکه بناي کار صوفيه بر مجاهتهاي فردي است ليکن ايشان براي آنکه در مقابل هجوم مخالفان تنها نمانند، جماعتهاي برادري و فرقههاي خاص اخوت درست کردهاند و در برابر مسجد و مدرسه براي خويش خانقاه ساختهاند و رفتهرفته آدابي از آن خود بوجود آوردهاند که منتهي به پيدايش سلاسل صوفيه شده است.
صوفیان گاهی سماع را بر نماز نیز مقدم کردهاند. چنانکه در احوالات مولوی، شاعر و صوفی پرآوازه سنی مذهب آوردهاند که روزی در حضور مولوی، موسیقی میزدند و او مشغول سماع بود و ذوقها میکرد. در این زمان یکی از مریدان خبر آورد که وقت نماز رسیده و اذان میگویند. مولوی لحظهای صبر کرد و گفت: نِی نِی آن (اذان) نماز دیگر و این سماع، نماز دیگر!
تکيه بر معرفت قلبي و ذوقي، صوفيه را معتقد به کشف و الهام فردي کرده است و از اين رو آنها غالبا معتقد بودهاند وراي راه شريعت و حتي در آن سوي تعاليم انبياء طريقتي نيز هست که انسان را بيواسطۀ غير، به حق متصل ميکند و اولياء که به اعتقاد صوفيه صاحب اين طريقت به شمار ميآيند از اين حيث چندان با انبياء تفاوت ندارند، همين امر موجب مخالفت ايشان با شريعت گرديد.
برخي از محققان صوفيپژوه در کنار عيبهايي که بر صوفيه گرفتهاند، خدماتي از اين طايفه نيز عنوان کردهاند تا جانب عدالت رعايت شود. در اين زمينه سوال ميشود که خدماتي که صوفيه به خلق رساندهاند، آيا صرفاً منفعت خلق مد نظر صوفيه بوده يا اينکه علاوه بر منفعت حداقلي که براي خلق در ميان بوده، منفعتي عمده براي اين فرقه درميان بوده که ايشان تن به چنين خدماتي دادهاند؟
خواب جنید بغدادی که از مشایخ بزرگ و طراز اول صوفیه است نیز سماع را به گونه ای معرفی میکند که شیطان بیش از هر کسی از آن خرسند میشود. با وجود این که خواب و رؤیا برای این طایفه حجتی قوی و معتبر بر اعمالشان است، اما میبینیم که در این مورد نه صاحبنامان و نه عوام ایشان به آن اعتنا نکردهاند.
سماع، چون اختراع و بدعت تصوف در عرفان بود، بزودی ملعبه و بازیچهی اباحهگران و کسانی قرار گرفت که برای انجام کارهای خلاف شرع به دنبال بهانههای به ظاهر پذیرفته شده بودند. از این رو خود بزرگان تصوف هم که سماع را قبول داشته و گاهی انجام میدادند، وقتی این اوضاع را مشاهده کردند، سماع را ترک گفته و از آن نهی نمودند.
تکدیگری و گدایی در قاموس مسلمانی و جامعهی اسلامی امری ناصواب و قبیح است. این عمل در روایات پیامبر خدا و اهل بیت (علیهم صلوات الله) زشت شمرده شده است. با این حال در رفتارها و آموزههای صوفیانه مشاهده میشود که ایشان حرفهی دریوزگی را شغلی پر درآمد برای خود میدانند که از قِبَل آن سودی سرشار به جیب دراویش یا حساب خانقاه سرازیر میشود.
یکی از آداب و آموزههای اسلامی، روش برخورد با مهمان و پذیرایی از اوست. یک مسلمان معتقد و متشرع که رفتار خود را مطابق با دستورات انسان کامل قرار داده است میداند که در برابر مهمان وظایفی دارد که باید به احسن وجه انجام دهد. حال، مهمان هرکه باشد و از هر قوم و قبیلهای رسیده باشد.
صوفیان، که ایشان مدعی حقگویی و حقجوییاند، تناقضاتی در گفتار و رفتار ایشان در این زمینه مشاهده میشود که با معیار امام صادق (علیه السلام) که اقامهی نماز در اول وقت است، میتوان میزان صداقت ایشان را بخوبی سنجید.
این سؤال مطرح است که با توجه به شیوهی بزرگان صوفیه در شرح دادن مباحث و مطالب، چرا در بارهی بحث خلافت به سانسور روی آورده و با استناد به روایات جعلی و راویان کذابی چون زُهری، سعی در فضیلت سازی برای خلفا دارند و بس؟
تناقض و تضاد در نوشتههای باخرزی به خوبی نمایشگر تعصبی جاهلانه دربارهی مقام قطب است که وی را به نوعی معصوم از خطا معرفی میکند و حق اعتراض در برای تجری قطب در گناه را برای هیچ کس ثابت نمیداند. این در حالی است که باخرزی در هین کتاب مقام عصمت را از انبیاء الهی ساقط میداند.
از حامیان این مسلک، احمدغزالی، عین القضات میانجی، اوحدالدین حامدبن ابی الفخر کرمانی، علی حریری و فخرالدین عراقی بودهاند که داستانهای شاهدبازی ایشان در کتب رجال و شرح حال نویسی تصوف ذکر شده است.