رقص و سماع، فصل مگسپرانی صوفیان!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رقص و سماع از بدعتی زشت از جانب صوفیان است که در میان ایشان موافقان سرسخت و مخالفان جدی نیز دارد. اصولاً ایشان برای آموزههای خود، آدابی را ذکر میکنند. دربارهی سماع نیز ذوق و نفس هر کدام از بزرگان تصوف که موافق سماع بودهاند، آدابی را برای سماعگذار، اعم از پوشش و نحوه و مکان برگذاری آن تراشیده است.
هجویری صاحب کشف المحجوب که از کتب معتبر و متقدم صوفیه است در باب احکام سماع کتابش[1]، ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری صاحب رسالهی قشیریه که آن هم از کتب اربعه و معتبر تصوف است در باب سماع کتاب[2] و ابوالمفاخر یحیی باخرزی، صوفی صاحبنام قرن هشتم و صاحب فصوص الآداب در آداب السماع این کتاب[3]، از چند و چون سماع پرده برداشته و به توضیح و توجیه این بدعت همت گماشتهاند.
ایشان گاهی سماع را بر نماز نیز مقدم کردهاند. چنانکه در احوالات مولوی، شاعر و صوفی پرآوازه سنی مذهب آوردهاند که روزی در حضور مولوی، موسیقی میزدند و او مشغول سماع بود و ذوقها میکرد. در این زمان یکی از مریدان خبر آورد که وقت نماز رسیده و اذان میگویند. مولوی لحظهای صبر کرد و گفت: نِی نِی آن (اذان) نماز دیگر و این سماع، نماز دیگر![4]
افراط در سماع و ارزشدهی به این بدعت تا جایی رسید که برخی از بزرگان صوفیه همچون مرتاضیِ مرتاضان هندی و بودا، رقص و سماع را جایگزین خوراک و غذا کردند. فصوص الآداب مینویسد: و اهل وجد را سماع، قائم مقام و بدل طعام میشود و ازو همان قوّت مییابند که از طعام. عزیزانی که در دو روز و در سه روز یکبار افطار کنند، چون نفس ایشان مشتاق غذا و قوت گردد اگر سماع شنوند در وجد آیند. ایشان را معادل طعام گردد که به همان سماع قوّت یابند و به طعام التفات ننمایند ... و به این غذا و قوّت چند روز دیگر را طی کنند.[5]
وی در جایی دیگر در رابطه با سماع کنندگان میگوید: سماع، قومی را همچون دارو و دواست و قومی را چون غذا و طایفهای را همچون بادویزن[6] که مگس تشویش خواطر متفرقه را ساعتکی از خود براند![7]
بدعت سماع در تصوف گاهی حکم مگسپرانی را نیز مییابد تا در سایهی تعالیم آموزههای صوفیانه، دراویش به این مقام نیز برسند و با رقص و آواز و انجام حرکات موزون! افکار پریشان خود را متمرکز کنند. ایشان باید پاسخگو باشند که آیا این رفتار ناهنجار و تعابیر عجیب صوفیانه در قاموس عرفان و مسیر سیر و سلوک الی الله جایگاهی دارد؟!
منابع:
1- کشف المحجوب هجویری، مقدمه دکتر عابدی، ص 587
2- رسالهی قشیریه، تصحیح فروزانفر، ص 621
3- فصوص الآداب باخرزی، چاپ دانشگاه تهران، ص 206
4- مناقب العارفین افلاکی، ص 342
5- اورادالاحباب و فصوص الآداب ص 186
6- بادبزن، بادزن
7- اورادالاحباب و فصوص الآداب ص 238
دیدگاهها
ابا امير صالح
1393/11/07 - 08:58
لینک ثابت
به نظرم بايد عميق تر به مسئله
پارسی
1394/05/07 - 03:34
لینک ثابت
حالا شما کل دینتون و شیعتون
یزدان
1394/08/07 - 23:30
لینک ثابت
شما که مولانا رو سنی مذهب
پندار
1395/01/12 - 14:26
لینک ثابت
سماع بدعته و بده ولی لخت شدن
محسن
1395/04/16 - 20:24
لینک ثابت
احسنت..دندان شکن بود
نجفي
1395/03/03 - 21:31
لینک ثابت
چه جايگاهي دارين كه سماع رو
شکوه در مذهب در...
1395/04/18 - 17:20
لینک ثابت
در نظر بازی ما بی خبران
سید
1395/07/02 - 21:32
لینک ثابت
احسنت بر صاحب این قلم
علیرضا
1395/11/06 - 21:01
لینک ثابت
معنی استدلال علمی رو هم
احمدرضا
1398/02/10 - 15:13
لینک ثابت
منظور از کتب معتبر شما همون
saman
1398/02/10 - 22:08
لینک ثابت
سلام. جناب احمدرضا شما به
حمیدرضا
1396/01/05 - 01:22
لینک ثابت
آفرین واقعا عالی بود......اما
ناشناس
1398/01/04 - 11:21
لینک ثابت
چند سوال
ناشناس
1399/11/05 - 01:00
لینک ثابت
جناب، کاش به جای تمسخر ابتدا
افزودن نظر جدید