چرايي مخالفت صوفيه با شريعت

  • 1393/04/16 - 09:26
تکيه بر معرفت قلبي و ذوقي، صوفيه را معتقد به کشف و الهام فردي کرده است و از اين رو آنها غالبا معتقد بوده‌اند وراي راه شريعت و حتي در آن سوي تعاليم انبياء طريقتي نيز هست که انسان را بي‌واسطۀ غير، به حق متصل مي‌کند و اولياء که به اعتقاد صوفيه صاحب اين طريقت به شمار مي‌آيند از اين حيث چندان با انبياء تفاوت ندارند، همين امر موجب مخالفت ايشان با شريعت گرديد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفيه جماعتي بوده‌اند از مسلمين که اساس کار آنها در عمل مبتني بر مجاهدت مستقل فردي بوده است و در علم بر معرفت مستقيم قلبي.[1] درواقع صوفي در شناخت خدا نيز در وراي توحيد ايماني و توحيد علمي که اختصاص به اهل شريعت و اهل علم دارد، توحيد حالي را مي‌جويد که خاص اهل حال است و از آنجا به آنچه نزد وي توحيد الهي خوانده مي‌شود و اسقاط همه اضافات و نفي تمام صفات و محدثات است مي‌رسد.[2]
درست است که بعضي از صوفيه با وجود اعتقاد به ارتباط بلاواسطه با حق و در عين اتکاء بر کشف و شهود شخصي، متابعت از شريعت را نيز به‌منزله مقدمه و شرط راه لازم مي‌شمرده‌اند. اين عده از صوفيه ميانه‌رو بودند و محتاط  و از اين جهت هم غالبا نزد عامه مقبول واقع مي‌شدند چنان‌که جنيد و امام قشيري هم با اين‌که عقايدشان با حلاج و ابوسعيد تفاوت اساسي نداشت، اما آنها به سبب رعايت احوال عامه منفور نشدند در صورتي که بسيار بودند کساني از صوفيه که از شهرها تبعيد شدند، محاکمه شدند و به زندان افتادند و حتي شکنجه شدند و به هلاکت رسيدند.[3]
صوفيه در جاهايي که کارهاشان با ظاهر شريعت موافق نمي‌بوده است، يا ظاهر شريعت را تاويل مي‌کردند و يا طرز کار خود را به نوعي توجيه مي‌نموده‌اند. در واقع صوفيه مثل بسياري از فرق و طوايف ديگر هر جا ظواهر و نصوص شريعت را با عقايد مقبول خويش معارض يا مباين مي‌ديده‌اند دست به تاويل آن نصوص مي‌زده‌اند. اين تاويل درحقيقت عبارت است از تفسير باطني و البته اهتمام در آن که ظاهر عبارت را به مقصود و غايتي که گمان مي‌رود از آن اراده شده است، بازگردانند و به اصطلاح، لفظي را که در آن اشکال هست به لفظي که در آن اشکالي نيست تفسير کنند.[4] ليکن به سبب استقلالي که درعمل و طريقت خويش داشته‌اند هم متشرعه که اهل سنت و جماعت بوده‌اند خود را از آنها کنار مي‌کشيده‌اند هم علماء که اهل معرفت عقلي و استدلالي بوده‌اند آنها را گمراه مي‌شناخته‌اند.
به حقيقت تکيه بر معرفت قلبي و ذوقي، صوفيه را معتقد به کشف و الهام فردي کرده است و از اين رو آنها غالبا معتقد بوده‌اند وراي راه شريعت و حتي در آن سوي تعاليم انبياء طريقتي نيز هست که انسان را بي‌واسطه غير به حق متصل مي‌کند و اولياء که به اعتقاد صوفيه صاحب اين طريقت به شمار مي‌آيند از اين حيث چندان با انبياء تفاوت ندارند.[5]
اما برخي از صوفيه مقام ولايت را برتر از مقام نبوت مي‌دانسته‌اند و مدعي بوده‌اند که نبي علم وحي دارد و ولي علم سرّ. وليّ به علم سرّ چيزها داند که نبي را از آن خبري نيست.[6]
همين نکته که سبب جدايي راه آنها از طريق ساير مسلمانان شده است، منتهي به اين گشته است که آنها مجاهدت‌هاي فردي و انواع رياضت‌هاي دشوار را – براي نيل به مقصدي که در طريقت خويش دارند - به کار برند و بدين‌گونه از اهل جماعت جدا شوند و به انزوا و خلوت بپردازند و اين امور را يگانه وسيله نجات خويش بشمارند و در وصول به حق که مقصد و مطلوب علماء و متشرعه نيز هست، هم بر ذوق و قلب بيش از عقل و بحث تکيه کنند و هم رياضت‌هاي خاص و آداب مخصوص را که به اعتقاد آنها سبب تصفيه باطن وتزکيه قلب تواند شد را توصيه کنند.
معرفتي را که بدين‌گونه از طريق قلب و غالبا بدون اتکا بر عقل و استدلال حاصل مي‌شود و غايت آن هم اتصال بي‌واسطه است با ذات يا صفات حق، عرفان مي‌خوانند و عارف مسلمان براي آن‌که قلب خويش را از کدورت‌هاي نفساني و جسماني تصفيه کند غالبا متابعت شريعت را در عبادات واجب مي‌داند نهايت آن‌که در بيشتر موارد خاصه در مبادي کار نه بدان عبادات اکتفا مي‌کند و نه در پايان سير خويش، خاصه جاهايي که از حدود اعتدال و استقامت تجاوز مي‌کند هم‌چنان به رعايت حدود و قيود شريعت مقيد مي‌ماند.
از اين روست که متشرعه و علماء، صوفيه را انکار مي‌کرده‌اند و به افراط يا تقصير متهم مي‌داشته‌اند و صوفيه نيز، با آن‌که خود به چله‌نشيني و رياضت دست مي‌زده‌اند، متشرعه را به جهالت  و علماء را به ضلالت منسوب مي‌داشته‌اند و نزاع بين صوفي و متشرع و عارف و عالم که در ادب اسلامي همه جا انعکاس و جلوه بارز دارد از همين جاست.  

منابع:
1- اللمع، ص 43
2- عبدالحسين رزين‌کوب، ارزش ميراث صوفيه، انتشارات اميرکبير، تهران، 1392 شمسي، ص 101
3- همان، ص 154
4- سيوطي، الاتقان، مصر، 1925 ميلادي، ج 2، ص 173
5- عبدالحسين رزين‌کوب، ارزش ميراث صوفيه، انتشارات اميرکبير، تهران، 1392 شمسي، ص 34
6- همان، ص 91

 

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.