واکاوی مفهوم زهد از نگاه اسلام و تصوف!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از آموزههای دین مبین اسلام زهد است که در لغت به معنای بیمیلی[1] آمده و به تعبیر امیرالمؤمنین (علیه السلام) زهد در قرآن، در دو جمله خلاصه شده است: «متاسف نشوید بر آن چه (از مادیات دنیا) از شما فوت می شود و شاد نگردید بر آن چه خدا به شما می دهد»[2] زهد از محسنات و فضائل اخلاقی است که میل انسان را از دنیازدگی برچیده و به سمت و سوی آخرت سوق میدهد و همین امر سبب میشود تا اعمال و رفتار انسان در مسیر خواست و ارادهی حضرت حق قرار گیرد و از صالحین شود.
متأسفانه این روش اخلاقی در دین اسلام دستاویز برخی از گروهها، از جمله تصوف قرار گرفت و ایشان با تعریفی خاص از زهد، هم به لفظ آن ظلم نمودند و هم به اهل آن! ایشان همواره در پی این مطلب بودهاند تا کلمات و جملات را به گونهای تفسیر کنند که در جهت اعمال و رفتارشان باشد، نه آنگونه که اسلام آنرا معرفی و تفسیر کرده است. بنابراین از زهد نیز همان تفسیری را کردهاند که منافع مادی و معنوی ایشان را تأمین کند و بدین وسیله در میان خلق، کسب آبرویی کرده باشند.
صوفیان با افراط و تفریط در آموزههای اسلامی، حقیقت این فضائل را نابود ساخته و صرفاً به هوا و هوس خود پرداختهاند. یحیی باخرزی صوفی صاحبنام قرن هشتم هجری در تعریف زهد، با عنایت به مصالح و رفتار صوفیان مینویسد: زهد آنست که حلالهای دنیا را همه ترک کنی و از دنیا و شهوات او روی بگردانی.[3] شاید تعریف صوفیانهی او در نگاه اول بسیار عارفانه به نظر برسد؛ اما قید ترک همهی حلالهای دنیوی دارای تالی فاسد است.
برای توضیح این قضیه باید به روایاتی از اهل بیت (علیهم السلام) توجه شود. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میفرمایند: اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً[4] برای دنيای خـودت چنان عمل كن که گویا در دنيا تا ابد زندگی میکنی؛ و برای آخـرت خـودت چنان عمل كن که گویا همین فردا میمیری. پُر واضح است که وقتی فرموده؛ اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ، منظور همین زندگی دنیوی است و وقتی میفرماید؛ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ، منظور زندگی اخروی میباشد. در روایتی دیگر از وجود نازنین پیامبر خوبیها نقل شده که فرمودند: الدنيا مزرعة الآخرة[5] دنیا کشتزار آخرت است.
اندکی توجه کافی است تا از جمع بین این روایات متوجه شویم، تحقق آن چیزی که در آخرت برای انسان سودمند است، تنها و تنها نتیجهی زحمات این دنیا است و این ممکن نیست مگر به استفادهی صحیح از نِعَم الهی و حلال خداوند. اگر به گفتهی صوفیه، حلال الهی را به بهانهی زهد و پارسایی ترک کنیم، پس با چه چیزی دنیا را مزرعه و کشتزار آخرت قرار دهیم؟! آیا انجام اعمال نیک که سبب رستگاری در آخرت است، جز با استفاده از چیزهای حلال است که خداوند آن را برای انسان آفریدهاست؟!
خداوند خطاب به رسولانش میفرماید: یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ[6] اى پیامبران، از چیزهاى پاكیزه بخورید و كار شایسته كنید، كه من به آنچه انجام مىدهید دانایم. باید بدانیم که حلال چیزى است كه ممنوعیتى نداشته باشد و این وسیلهای است از جانب پروردگار که به کمک آن بتوان بهتر کمر بندگی را ببندیم. افراط و تفریط همیشه انسان را از مسیر مستقیم و صراط حق دور میکند و صوفیه با تعریفی که از زهد میکند، به خیال خود در پارسایی پیشگام است و حال آنکه کبر و غرور و خودنمایی تنها ثمرهی این زهد صوفیانه خواهد بود.
منابع:
1- سیری در نهج البلاغه، ص 210
2- 57 (حدید):آیه 23
3- اورادالاحباب ص 51
4- مستدرك الوسائل ج1 ص146
5- ابن ابى جمهور احسائى، عوالى اللآلى، ج 1، ص 267
6- مۆمنون / آیه 51
افزودن نظر جدید