اعتقادات
به شهادت قرآن کریم، مشرکین صدر اسلام، هم شرک ربوبی و هم شرک عبادی داشتند، اما وهابیت آنان را دارای توحید ربوبی میپندارند. آنها برخی از مسلمانان فعلی را نیز شبیه آنان دانسته و دارای شرک عبادی میدانند؛ پس نتیجه میگیرند که با آنان باید جنگید. پاسخ این است که آنان نیت را لحاظ نکرده و به اشتباه حکم به شرک میکنند و این حکم اجماعی نیست.
وهابیها برای متهم کردن مسلمانان به شرک، آنان را به مشرکین صدر اسلام تشبیه کرده که به ادعای آنان، توحید ربوبی و شرک عبادی داشتند؛ وهابیها به آیات قرآن استناد میکنند که خداوند به توحید ربوبی مشرکین تصریح کرده؛ در حالی که آیات وجوه مختلفی دارد: برخی مربوط به آینده و قیامت است، برخی پاسخ آنان پس از تفکر را بیان کرده و برخی آیات، ادعای شرک ربوبی نداشتن مشرکین را دروغ دانسته است.
وهابیها برای متهم کردن مسلمانان به شرک و مشرک خواندن آنان میگویند، مشرکین صدر اسلام نیز در ربوبیت شرک نداشتند، بلکه در عبادت خدا مشرک بودند و از این جهت مسلمانان فعلی با آنان شباهت دارند؛ در پاسخ آنان میگوییم، آیات بسیاری در قرآن کریم، ناظر بر شرک ربوبی مشرکان آمده است؛ این آیات، بر اعتقاد مشرکین به ربوبیت غیر خداوند در رزق، عزت و نصرت و اموری که از شئون ربوبیت است، دلالت دارند؛ حتی در آیهای علت اخراج مسلمانان از مکه، عدم شرک ربوبی آنان دانسته شده است.
در محرم سال 61 قمری امام حسین(ع) و یارانش توسط عاملان یزید به شهادت رسیدند و بدین ترتیب یکی از بزرگترین فجایع بشری به وقوع پیوست. با این حال عدهای سعی دارند که یزید ملعون را از این جنایت مبرا بدانند. ذهبی میگوید: یزید حكومتش را با كشتن و شهادت حسین (ع) آغاز كرد و با قیام حرّه پایان بخشید.
در محرم سال 61 قمری امام حسین (ع) و یارانش توسط عاملان یزید به شهادت رسیدند و بدین ترتیب یکی از بزرگترین فجایع بشری به وقوع پیوست؛ با این حال عدهای سعی دارند که یزید ملعون را از این جنایت مبرا بدانند. ذهبی میگوید: یزید حكومتش را با كشتن و شهادت حسین (ع) آغاز كرد و با قیام حرّه پایان بخشید.
دشمنان قسم خورده اهل بیت (ع) شبهاتی را در بحث عزاداری و گریه بر سالار شهیدان مطرح می كنند، ازجمله اینكه گریه كردن و عزاداری برای امام حسین (ع) بدعت است؛ در پاسخ باید گفت: از مصادیق بدعت نیست؛ زیرا شكی نیست كه برپایی عزاداری و شادی، امری است فطری كه از ابتدا میان تمام ملّتها و اقوام رواج داشته و ادیان الهی نیز بر اصل آن صحه گذاشتهاند.
وهابیت توسل به مخلوق خداوند را جایز نمیدانند؛ آنان به دلیل روایات، توسل به قرآن را جایز میدانند؛ بنابراین توجیه کردهاند که یکی از دلایل احمد بن حنبل که قرآن را مخلوق نمیدانست، همین مسئله بوده است؛ در حالی که کسی بخواهد به قرآن متوسل شود، به یک جلد قرآن کریم اشاره کرده و به آن متوسل میشود؛ کاری به حقیقت آن نزد خداوند ندارد و همه متفقند که این قرآن که در دست ماست، مخلوق است و این عقیده از تناقضات وهابیت است.
وهابیان در بسیاری از مسائل با مسلمانان مخالفت کردهاند، اما آنان خود نیز عقاید متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، حرمت یا شرک دانستن توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از رحلت حضرت به علت ترک این کار توسط سلف امت است؛ هم علت مذکور حرمت را نمیرساند و نهایتاً ترک آنان، واجب نبودن را ثابت میکند؛ هم روایات و گزارشات بسیاری در تناقض با این اعتقاد وجود دارد و توسل سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از وفات یا اعتقاد به جواز آن توسط سلف ثابت است.
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام و نیز یکی از سلف، توسل یک عرب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده و بخشیده شدن توسل کننده در روایت آمده است و صحابه و سلف هیچ منعی از آن نکردهاند.
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در روایت صحیحی، تعلیم توسل توسط عثمان بن حنیف صحابی به فرد نیازمندی داده شد و هیچ عالمی پس از نقل این حدیث، آن را باطل ندانسته است.
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در روایت صحیحی، نقل شده که پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مدینه، قحطی و خشکسالی پدید آمد؛ به عایشه، شکایت بردند. وی به آنان گفت، کنار قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بروید و حائل میان آسمان و قبر حضرت را بردارید». چنان بارانی بارید که گیاهان روییده، دامها چاق شده و دنبه گوسفندان از کثرت چربی، شکاف برداشت.
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در روایت صحیحی، نقل شده که یک صحابه در زمان عمر، به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل کرد و درخواست باران جهت رفع قحطی کرد؛ در خواب دید حضرت پیامی به او داد که به خلیفه برساند؛ نهی نکردن خلیفه و عمل صحابه و نقل علمای سلف، نشان دهنده پذیرش این توسل، توسط سلف است.
وهابیان در بسیاری از مسائل با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقاید و عملکرد متناقض دارند؛ از جمله آن، برخورد آنان با دستاوردهای تمدن جدید است. اندیشه وهابیت بدون انعطاف، مخالف با عقل، با تأکید بر نقلگرایی بوده و مخالفت آن با پیشرفتهای علمی و تکنولوژی، باعث شد که این تفکر به مرور جایگاه خود را از دست دهد. نسل جدید وهابیت انعطافپذیر گشته و معتقدند چون تمام اختراعات در قرآن به طور آشکار نیامده، اگر با قرآن ناسازگار نباشد، میتوان آن را مجاز دانست و بدعت به شمار نمیرود.
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقایدی متناقض دارند؛ ازجمله آن عقاید، بحث اعتقادی یا فقهی بودن توسل است؛ محمد بن عبدالوهاب در کتاب خود، آن را فقهی خوانده و نظر فقهی خود را کراهت دانسته و در کتاب دیگرش آن را شرک شمرده که به این معنا است که توسل، امری اعتقادی است.