تناقضات وهابیت / توسل سلف به پیامبر (ص) پس از حیات
وهابیان در بسیاری از مسائل با مسلمانان مخالفت کردهاند، اما آنان خود نیز عقاید متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، حرمت یا شرک دانستن توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از رحلت حضرت به علت ترک این کار توسط سلف امت است؛ هم علت مذکور حرمت را نمیرساند و نهایتاً ترک آنان، واجب نبودن را ثابت میکند؛ هم روایات و گزارشات بسیاری در تناقض با این اعتقاد وجود دارد و توسل سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از وفات یا اعتقاد به جواز آن توسط سلف ثابت است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت در قرن دوازدهم، در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. آنان با ادعای پیروی از مکتب احمد بن حنبل، میکوشند خود را از اهلسنت نشان دهند. آنان در بسیاری از مسائل، نه تنها با همه مسلمانان، بلکه با رهبران اصلی خود نیز مخالفت کردهاند و دیدگاهی کاملاً ابداعی برگزیدهاند.
یکی از افکار متناقض وهابیت، دیدگاه آنان درباره توسل نکردن سلف[1] به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از رحلت حضرت است؛ آنان مدعی شدهاند که پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، سلف امت به آن حضرت توسل نکردهاند و به این دلیل، توسل پس از وفات حضرت مشروعیت ندارد.
این استدلال صحیح نیست و بر فرض که سلف امت، توسل به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را پس از وفات آن حضرت، ترک کرده باشند؛ این مسئله دلیل نمیشود که این نوع توسل را امری حرام بدانیم؛ زیرا ترک یک فعل، نهایتاً بر عدم وجوب آن فعل دلالت میکند، نه حرمت؛ مخصوصاً با توجه به اینکه بسیاری از علمای مذاهب اسلامی، در جواز توسل به اولیاء الهی، به صورت مطلق (چه آن ولی زنده باشد، یا نباشد) متفق القول بودهاند و نظر آنان در کتاب «التوسل بالصالحین بین المجیزین و المانعین» به خوبی منعکس شده است؛ بنابراین مشخص میشود که نمیتوان بر پایه عدم توسل سلف امت به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از رحلت آن حضرت، به حرمت توسل به صالحینی که از دنیا رفتهاند، یا توسل به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پس از وفات حکم کرد؛ این مطالب نشان دهنده اعتقاد باطل و استدلال نادرست آنان است.
اما برای اثبات تناقض در این عقیده آنان، میتوانیم ثابت کنیم که مقدمه اول آنان در این استدلال نیز نادرست است و طبق مبانی وهابیت، باید بپذیرند که سلف امت پس از رحلت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، به ایشان توسل کرده و یا کسی که به حضرت توسل کرده را توبیخ نکرده و مشرک ندانستهاند؛ بنابراین طبق اعتقاد خود که فهم سلف حجیت دارد، توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از رحلت حضرت، شرک نبوده و اگر مستحب نباشد، لا اقل جایز است.
در روایت صحیحی، تعلیم توسل توسط عثمان بن حنیف صحابی به یک فرد نیازمند داده شد و هیچ عالمی پس از نقل این حدیث، آن را باطل ندانسته است؛[2] بنابراین، ادعای وهابیت که معتقد است سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، پس از وفات توسل نکردهاند، با این حدیث صحیح در تناقض است. طبق این حدیث، عثمان بن حنیف صحابی و از سلف بوده، این توسل را به مسلمان نیازمندی که او هم از سلف است آموخته است و او انجام داده است.
در روایت صحیح دیگری نقل شده که یک صحابه در زمان عمر، به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل کرد و درخواست باران جهت رفع قحطی کرد؛ وی در خواب دید حضرت پیامی به او داد که به خلیفه برساند؛[3] نهی نکردن خلیفه و عمل صحابه و نقل علمای سلف، نشان دهنده پذیرش این توسل، توسط سلف است.
روایت صحیحی نیز در سنن دارمی نقل شده که پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در مدینه قحطی و خشکسالی پدید آمد؛ به عایشه، شکایت بردند. وی به آنان گفت، کنار قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بروید و حائل میان آسمان و قبر حضرت را بردارید.[4] روایت دیگری نیز از امیرالمؤمنین علیهالسلام و یکی از سلف نقل شده که یک عرب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله بعد از وفات، توسل کرد و بخشیده شد؛[5] صحابه و سلف نیز هیچ منعی از آن نکردند؛ اگرچه فرد توسل کننده مجهول است، ولی راویان این حدیث، امیرالمؤمنین علیهالسلام یا یکی از سلف بوده و از فرد مسلمان مجهولی، توسل را نقل کردهاند؛ بنابراین آن فرد نیز از سلف است و کار او مورد نهی باقی سلف قرار نگرفته است.
داستان مشهوری نیز از بحث منصور و مالک بن انس درباره توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده[6] که آن هم اعتقاد به جواز توسل به حضرت بعد از وفات توسط سلف را نشان میدهد؛ بنابراین اعتقاد وهابیت به شرک یا عدم جواز توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله بعد از وفات، به دلیل عدم انجام این فعل توسط سلف از عقاید متناقض وهابیت است.
پینوشت:
[1]. وهابیون با استناد به روایتی موسوم به «خیر القرون» گفتهاند سلف از حیث دوره زمانی بر مسلمین سه قرنِ نخست صدر اسلام اطلاق میشود؛ آنان بهترین مسلمانان بوده و گفتار و رفتار آنان به عنوان الگو باید پذیرفته شود و فهم آنان از متون دینی باید منبع معارف اسلامی به شمار آید.
[2]. «توسل به پیامبر (ص) توسط سلف (قسمت اول)»
[3]. «توسل به پیامبر (ص) توسط سلف (قسمت دوم)»
[4]. «توسل به پیامبر (ص) توسط سلف (قسمت سوم)»
[5]. «توسل به پیامبر (ص) توسط سلف (قسمت چهارم)»
[6]. «توسل به پیامبر (ص) توسط سلف (قسمت پنجم)»
افزودن نظر جدید