تناقضات وهابیت
وهابیون در بسیاری از مسائل، عقایدی متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، ادعای سلفی بودن و سلفگرایی آنان و تضاد با اعتقادشان در ظاهرگرایی است؛ وهابیان مدعی هستند که فهم صحابه و مسلمانان صدر اسلام، از معارف اسلامی و متون دینی، فهم برتر است و تفسیری غیر از تفسیر صحابه، تابعین و تابعین تابعین، معتبر نیست؛ ولی در کتابهای خود اعتراف میکنند که در برخی عبارات قرآنی، تفسیری غیر از تفسیر سلف را پذیرفتهاند و آنان اولین افرادی هستند که چنین نظری دادهاند.
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقاید متناقضی دارند؛ از جمله نظرشان درباره زندگی و حیات برزخی است که در این عقیده، آنان با آیات و روایات مورد قبول خود و نیز بزرگان و بنیانگذار افکارشان در تناقض بوده و مخالفند.
یکی از عقاید متناقض وهابیت، اعتقاد آنان به جهاد با مسلمانان به جهت رساندن آنها به توحید در عبادت است؛ زیرا اعتقاد، امری درونی است و برای پذیرش یک اعتقاد توسط گروهی، باید آنان را متقاعد کرد و با اجبار قابل تحقق نیست؛ زمینهساز بودن این جهاد برای چنین هدفی نیز صحیح نیست و این جهاد را نمیتوان با جهاد ابتدایی که در اسلام مجاز است، مقایسه کرد.
یکی از عقاید متناقض وهابیت، اعتقاد آنان به جهاد با مسلمانان و علتی است که برای آن بیان میکنند؛ آنان مدعیاند که بسیاری از مسلمانان معاصرشان، اگرچه توحید ربوبی دارند، ولیکن دچار شرک عبادی هستند و باید برای رسیدن آنها به توحید در عبادت با آنان جنگید؛ باید گفت عقیده امری فرهنگی است و باید افراد را متقاعد کرد و با اجبار قابل تحقق نیست و نمیتوان آن را راستیآزمایی کرد.
برخی از عقاید وهابیت متناقض هستند، از جمله اعتقاد آنان به جهاد و علتی که برای آن بیان میکنند در تناقض با یکدیگر است؛ آنان مدعیاند که بسیاری از مسلمانان معاصرشان، اگرچه توحید ربوبی دارند، ولیکن دچار شرک عبادی هستند و همان طور که پیامبر صلیاللهعلیهوآله علیه مشرکین صدر اسلام جنگید، باید علیه آنان جنگید تا به توحید عبادی برسند. در جهاد صدر اسلام، شهادتین کفار کفایت میکرد، اما وهابیون با کسانی میجنگند که شهادتین گفتهاند.
وهابیت توسل به مخلوق خداوند را جایز نمیدانند؛ آنان به دلیل روایات، توسل به قرآن را جایز میدانند؛ بنابراین توجیه کردهاند که یکی از دلایل احمد بن حنبل که قرآن را مخلوق نمیدانست، همین مسئله بوده است؛ در حالی که کسی بخواهد به قرآن متوسل شود، به یک جلد قرآن کریم اشاره کرده و به آن متوسل میشود؛ کاری به حقیقت آن نزد خداوند ندارد و همه متفقند که این قرآن که در دست ماست، مخلوق است و این عقیده از تناقضات وهابیت است.
وهابیان در بسیاری از مسائل با مسلمانان مخالفت کردهاند، اما آنان خود نیز عقاید متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، حرمت یا شرک دانستن توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از رحلت حضرت به علت ترک این کار توسط سلف امت است؛ هم علت مذکور حرمت را نمیرساند و نهایتاً ترک آنان، واجب نبودن را ثابت میکند؛ هم روایات و گزارشات بسیاری در تناقض با این اعتقاد وجود دارد و توسل سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از وفات یا اعتقاد به جواز آن توسط سلف ثابت است.
وهابیان در بسیاری از مسائل با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقاید و عملکرد متناقض دارند؛ از جمله آن، برخورد آنان با دستاوردهای تمدن جدید است. اندیشه وهابیت بدون انعطاف، مخالف با عقل، با تأکید بر نقلگرایی بوده و مخالفت آن با پیشرفتهای علمی و تکنولوژی، باعث شد که این تفکر به مرور جایگاه خود را از دست دهد. نسل جدید وهابیت انعطافپذیر گشته و معتقدند چون تمام اختراعات در قرآن به طور آشکار نیامده، اگر با قرآن ناسازگار نباشد، میتوان آن را مجاز دانست و بدعت به شمار نمیرود.
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقایدی متناقض دارند؛ ازجمله آن عقاید، بحث اعتقادی یا فقهی بودن توسل است؛ محمد بن عبدالوهاب در کتاب خود، آن را فقهی خوانده و نظر فقهی خود را کراهت دانسته و در کتاب دیگرش آن را شرک شمرده که به این معنا است که توسل، امری اعتقادی است.
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقایدی متناقض دارند؛ ازجمله آن عقاید، اعتقاد به وجوب انهدام قبور و ساختمانها بر روی قبر است. آنان با اصرار زیاد، قبرستانهای مکه و مدینه و آثار به جای مانده از صدر اسلام را نابود کردند؛ ولی قبر امامان اهلسنت و بزرگان خود و نیز آثار یهودیان را تخریب نکردند.
وهابیان در بسیاری از مسائل، عقایدی متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، افراط و تفریط در مقابله با دو گروه است که هر دو را گمراه میدانند؛ برخورد آنان با مسلمانان گمراه (به زعم خود) دستور به قتل و مصادره اموال آنان است و برخورد آنان نسبت به حاکمان جائر، تبعیت از آنان و عدم قیام علیه آنان است.
وهابیت معتقد است سفر به سرزمین کفار حرام است و فقط در ضرورت میتوان این سفر را انجام داد؛ در حالی که در 13 آیه قرآن، خداوند به طور مطلق به این سفر سفارش کرده است و اثر آن را عبرتگیری از سرنوشت پیشینیان، تکذیبکنندگان و مجرمان، بیداری دلها و درک معاد میداند. بنابراین این اعتقاد وهابیت با ظاهر این آیات در تناقض است.
وهابیت معتقد است مقام انبیاء، بسیار بیشتر از اولیاء است و هر کس مؤمن با تقوا باشد، ولی خدا است و ولی خدا بودن، به ادعا و آرزو نیست. آنان درجه اولیاء را بسیار کمتر از انبیاء میدانند، ولی در توصیف انبیاء، چنان به آنان بیاحترامی میکنند که آنها را همسان دیگران قرار میدهند. اعتقاد وهابیت درباره پیامبر (ص) مخالف معارف قرآنی است.