تناقضات وهابیت / جهاد برای توحید عبادی (قسمت اول)
برخی از عقاید وهابیت متناقض هستند، از جمله اعتقاد آنان به جهاد و علتی که برای آن بیان میکنند در تناقض با یکدیگر است؛ آنان مدعیاند که بسیاری از مسلمانان معاصرشان، اگرچه توحید ربوبی دارند، ولیکن دچار شرک عبادی هستند و همان طور که پیامبر صلیاللهعلیهوآله علیه مشرکین صدر اسلام جنگید، باید علیه آنان جنگید تا به توحید عبادی برسند. در جهاد صدر اسلام، شهادتین کفار کفایت میکرد، اما وهابیون با کسانی میجنگند که شهادتین گفتهاند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت، در قرن دوازدهم، در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. آنان با ادعای پیروی از مکتب احمد بن حنبل، میکوشند خود را از اهلسنت نشان دهند. آنان در بسیاری از مسائل، نه تنها با همه مسلمانان، بلکه با رهبران اصلی خود نیز مخالفت کردهاند و دیدگاهی کاملاً ابداعی برگزیدهاند؛ حتی برخی از عقاید آنان، توضیحش آن عقیده را نقض میکند.
این عقیده متناقض وهابیت که تقریر آن نشان از ادعایی دارای تناقض دارد، جهاد و علت آن است؛ آنان با علتی که برای جهاد مطرح میکنند، اشتباه بودن نظرشان را مشخص کرده و به علت اشتباه تشخیص دادن موضوع، به هیچ وجه نمیتوانند به هدف ادعایی خود برسند. وهابیها معتقدند علت جنگهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله علیه مشرکین صدر اسلام (که به اعتقاد وهابیون دارای توحید ربوبی و شرک عبادی بودند)، دعوت آنان (یا اجبار آنها) به توحید عبادی بوده است. بنابراین طبق این نظر، یکی از کاربردهای جنگ و قتال، انتقال انسان از توحید ربوبی به توحید عبادی و اخلاص در عبادت است؛ به نظر وهابیت، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با مشرکین جهاد کرده و میجنگید تا دیگر در عبادتشان شرک نورزیده و فقط خداوند را عبادت کنند. یعنی جهاد ابتدایی در صدر اسلام، به معنی جنگ با مشركان و كفار برای دعوت آنان به اسلام و توحید بود که در این نوع جهاد، مسلمانان آغازگر جنگ بودند.
در سه قرن اخیر، جهاد بسیار مورد توجه وهابیت و برخی گروههای سَلَفیِ تکفیری (القاعده و داعش) قرار گرفت. آنان جهاد را از همه فروع دین و اصول عملی اسلام، چون نماز، روزه و حج، مهمتر و بر آنها مقدم میدانند و معتقدند هر مسلمانی که به جهاد نپردازد، اصل اسلام را درک نکرده است.[1] برخی از این گروهها همه سرزمینها را به دارالاسلام و دارالحرب (سرزمین جاهلی) تقسیم میکنند. دارالاسلام، سرزمینی است که در آن اسلام حاکم است و شریعت خدا در آن اجرا شده و حدودش اقامه میشود و هر جامعهای غیر از این باشد، دارالحرب یا سرزمین جاهلی است که در این صورت، مسلمانان وظیفه دارند که در این جوامع یا پیکار کنند یا اینکه در صلح باشند و به ساکنان این سرزمینها امان دهند و از آنان جزیه بگیرند.[2] آنان با انحراف در معنای جهاد و گسترش مفهوم کفر و شرک، در برخی کشورها و به ویژه مناطق مسلماننشین، دست به خشونت و اعمال تروریستی زدند و چهرهای خشن از اسلام به جهانیان معرفی کردند.
جنگهای وهابیت در ابتدای شکلگیری فقط با مسلمانان بود که با نگرش انحرافی آنان، جزء مشرکین به شمار میآمدند و وهابیون جنگ با آنان را بر خود واجب میدانستند؛ وهابیت در ذیحجه سال ۱۲۱۶ قمری به کربلا، در محرم ۱۲۱۸ قمری به مکه، بار دیگر در ذیحجه ۱۲۱۹ قمری به مکه، در سال ۱۲۲۱ قمری به نجف اشرف، در سال ۱۲۲۲ قمری به مدینه منوره، در جمادیالثانی سال ۱۲۲۳ قمری بار دیگر به نجف اشرف و در همان سال به کربلا حمله کردند.[3]
تفاوت جهاد صدر اسلام و جهاد وهابیت در این است که وقتی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با مشرکین و غیر مسلمانان میجنگید، شهادتین گفتن آنان برای پذیرش اسلام آنها کفایت میکرد و اگر مسلمان نمیشدند، به حکومت اسلامی جزیه میدادند؛ ولی وهابیها با مسلمانانی که شهادتین گفته بودند، میجنگیدند و مسلمانان باید اعتراف میکردند که وهابی شدهاند و قبلاً بر باطل بودند. وهابیت به هدف رساندن این مسلمانان به توحید عبادی، با آنها میجنگیدند و آنها را به خاک و خون میکشیدند، در حالی که آنان اهل نماز و عبادت و ... بودند. حال باید پرسید نشانه عبادت غیر مشرکانه، در این مسلمانان چه بود؟
عبادت خالصانه و مشرکانه، در ظاهر به یک شکل است و در نیت متفاوتند؛ بنابراین ادعای وهابیت برای جهاد با این مسلمانان برای رساندن آنان به توحید عبادی، غیر ممکن بوده و تناقض است که به زور کسی را وادار به عمل خالصانه کنیم؛ زیرا اگر زور باشد، توحید عبادی که در عقیده است وجود ندارد؛ عبادت با جنگ و زور، به هدف رهایی از زور است و عبادت خالصانه، به هدف خدا است، نه هدف دیگر؛ پس ترکیبِ «توحید عبادی» و «جنگ» یکدیگر را نفی و نقض میکنند؛ درنتیجه ادعای وهابیت در مورد علت جهاد (رساندن به توحید عبادی)، امکان تحقق خارجی ندارد و اگر کسی صادقانه برای ایجاد توحید عبادی جنگید، باید بداند که برای امر محالی کوشش کرده است.
پینوشت:
[1]. جریانشناسی گروهای سلفی، جهادی و تکفیری، علیبخشی، ص۱۱۹-۱۲۰.
[2]. همان، ص۱۲۱-۱۲۲.
[3]. «دوره اول حکومت آل سعود»
افزودن نظر جدید