تناقضات وهابیت / تعامل با کفار و مسلمانان
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کرده و برخی عقایدشان متناقض با دین اسلام است؛ از جمله آنها، تعامل وهابیت با دیگران بوده که دستور اسلام، تعامل دوستانه با مسلمانان و تعامل سرسخت با کفار است، اما وهابیت، عکس آن عمل میکند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت در قرن دوازدهم، در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. آنان با ادعای پیروی از مکتب احمد بن حنبل، میکوشند خود را از اهلسنت نشان دهند. آنان در بسیاری از مسائل، نه تنها با همه مسلمانان، بلکه با رهبران اصلی خود نیز مخالفت کرده و دیدگاهی کاملاً ابداعی برگزیدهاند.
یکی از عقاید متناقض وهابیت با دین اسلام، تعامل آنان با دیگران است در حالی که دستور اسلام، تعامل دوستانه با مسلمانان و تعامل سرسخت با کفار است. خداوند میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ»؛[1] «محمّد صلیاللهعلیهوآله فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند».
وهابیت با اینکه خود را جزء مسلمانان میدانند، در صدور فتوا به قتل مسلمانان، علاقه فراوان دارند و دائم در حال تکفیر آنان و حکم به قتلشان هستند؛ اما علیه صهیونیستها و اشغالگران قبله اول مسلمین، بیتفاوت بوده و گاه از آنان جانبداری میکنند؛ در جنگ اسرائیل با لبنان و دفاع شجاعانه حزب اللّه، شيخ عبداللّه بن جبرين، مفتی تندرو وهابی، برای اثبات همسو بودن خود با آمريكا و صهيونيسم، دشمنان قسم خورده اسلام، فتوا داد كه هرگونه پشتيبانی و دفاع از حزب اللّه جايز نيست و دعا برای پيروزی آنان حرام است ... .[2]
این طیف مسائل نشان میدهد که وهابیت بر خلاف نص صریح قرآن، «اشداء علی المسلمین» و «رحماء علی الکفار» هستند؛ علاوه بر این در کتابهای فقهی بزرگان وهابیت، عبارات «یجب قتله»[3] و «دمه هدر» و «ماله مباح» زیاد به چشم میخورد.
«ابنتیمیه» به شیعه، نسبتهای دروغ میدهد، مانند غلو در حق انبیاء و ائمه علیهمالسلام تا جایی که آنان را رب خود میدانند؛ ترک عبادت توحیدی؛ انکار توبه و استغفار انبیاء، چون قائل به عصمت آنان هستند؛ تعطیل کردن مساجد و جماعات؛ اعتکاف در مشاهد مانند مشرکین و حج کردن به آن مشاهد. وی سپس مدعی میشود که این همان جنس کار نصارا و مشرکین است.[4]
«محمد بن عبدالوهاب» نیز در کتاب مختصر خود که فاقد وجاهت علمی است، پس از آنکه عقاید و احکامی را ذکر میکند، فتوا میدهد که بر هر مسلمانی، اعتقاد به این احکام و عقاید واجب است و کسی که اعتقاد به این عقاید صحیح ندارد، از اهلسنت و جماعت نیست؛ بلکه از انحراف و گمراهی او میترسیم.[5] این قاطعیت بینظیر که بگوید هرچه نوشتهام صحیح است و بر همه، قبول آن واجب است و هر کس نپذیرد، گمراه است، تنها از انبیاء ساخته است.
«حسن بن فرحان مالکی» سی مورد از مواردی که «محمد بن عبدالوهاب» مسلمانان را طبق آن، کافر و مشرک خوانده بود، مطرح میکند و به تکتک آنها پاسخ میدهد.[6]
تکفیر مسلمانان و امر به جهاد با آنان توسط وهابیت، در حالی است که در حدیث نبوی، مرز جهاد با کافران، چنین نقل شده است: «خدا به من امر فرمود که با مشرکان بجنگم تا آنجا که به یگانگی خدا و رسالت من گواهی دهند؛ بر قبله ما نماز بگزارند؛ از ذبیحه ما بخورند و مانند ما نماز برپا دارند. در این موقع، جان و مال آنها بر همگان محترم است، مگر اینکه گناهی را مرتکب شوند که مستحق مجازات شوند».[7]
طبق این مطالب، مشخص شد که وهابیت، در تعامل با مسلمانان و کفار، خلاف نظر قرآن و احادیث عمل میکند و اعتقادی متناقض با دین اسلام دارد.
پینوشت:
[1]. سوره فتح، آیه 29.
[2]. عبد اللّه بن جبرين، شماره فتوا، 15903 تاريخ فتوا، 21/6/1427 قمری؛ 26 مرداد 1385؛ 17-07-2006، شبكه نور الإسلام.
[3]. فتاوى نور على الدرب، ابنعثيمين، ج24، ص2؛ فتاوى ومسائل، محمد بن عبدالوهاب، ص25.
[4]. منهاج السنه، ابنتیمیه، 1، ص474-479.
[5]. الاصول الثلاثة، محمد بن عبدالوهاب، ص12.
[6]. داعیه و لیس نبیاً، حسن بن فرحان، ص42-45.
[7]. جامع الاصول، ابناثیر، ج1، ص247.
افزودن نظر جدید