تناقضات وهابیت / تفاوت قائل شدن بین خواستهها در توسل
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقایدی متناقض دارند؛ ازجمله آن عقاید، بحث توسل است. آنان برخی اقسام توسل را جایز خوانده و برخی اقسام را شرک دانسته و هر مسلمانی که معتقد به اقسام غیرمجاز از نظر وهابیت باشد، مشرک خوانده و و خونشان را مباح میدانند!
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت، در قرن دوازدهم، در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. آنان با ادعای پیروی از مکتب احمد بن حنبل، میکوشند خود را از اهلسنت نشان دهند. آنان در بسیاری از مسائل، نه تنها با همه مسلمانان، بلکه با رهبران اصلی خود نیز مخالفت کردهاند و دیدگاهی کاملاً ابداعی برگزیدهاند.
یکی از عقاید متناقض وهابیت، بحث توسل است. مسئله توسل به اولیاء خدا نزد خداوند، براى حل مشکلات مادى و معنوى، از مهمترین و جنجالىترین مباحث میان وهابیت و سایر مسلمانان جهان است. آنان تصریح مىکنند توسل به خداوند به وسیله اعمال صالح و توسل به مقام، دعا و شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اولیاء در زمان حیاتشان، اشکالى ندارد، ولى توسل به آنان پس از وفاتشان جایز نیست و شرک است؛ آنان آیه 18 سوره جن را که خداوند فرموده: «هيچ كس را با خدا نخوانيد»، به عنوان دلیل این اعتقاد آوردهاند.
آنان به خاطر اعتقاد بسیارى از مسلمانان که توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله را بعد از وفات جایز میدانند، آنان را به شرک و کفر متهم میکنند و خونشان را مباح میدانند! درحالی که توسل مسلمانان به اولیاء، در حقیقت روی آوردن به خداوند، از طریق وسیله است، نه روی آوردن به غیر خدا.
ابنتیمیه در یکی از کتابهایش مینویسد: «طلب بنده اگر در قدرت خدا باشد، از غیر خدا جایز نیست؛ خواستن این موارد از ملائکه، نبی و شیخ، چه زنده باشد یا مرده، جایز نیست و شرک بوده و کار نصاری و مشرکین است و اگر در قدرت بنده باشد، گاهی جایز و گاهی حرام است».[1]
بنباز نیز مینویسد: «خواندن زندهای که حاضر است، در آنچه که نسبت به آن قدرت دارد، -شفاهی یا کتبی و با نامه یا از طریق تلفن و مانند آن از انواع ارتباطات جدید که میتوان طلب حاجت را به آن فرد رساند- جایز است. ... آنچه شرک است، این حالت است که فرد مرده یا غایبی که با این وسایل ارتباطی به او دسترسی نیست خوانده شود و در آن سراست و او کلامش را میشنود و نفع میرساند، در حالی که غایب است -همان طور که پرستش کنندگان قبور و عبادت کنندگان بتها معتقدند- که این شرک اکبر است و خداوند از آن منع کرده است».[2]
بنابراین مشخص میشود، در توسل اعتقاد وهابیت متناقض است. اگر توسل شرک است، فرقی نمیکند توسل درباره کارهایی باشد که خواسته، فقط در توان خداوند باشد، مانند شفا و عافیت، رزق، ادای دین، مغفرت، نجات از جهنم، تعلیم قرآن، اصلاح قلب و ... یا اینکه خواسته در توان انسانها نیز باشد، مانند امضاء گرفتن یا نمره خواستن و ...؛ چرا وهابیت در مورد دسته دوم، حکم به جواز میدهد و دسته اول را حرام میپندارد؟
وهابیت معتقد است توسل به غیر خدا، در اموری که کار -خواسته شده در توسل- در توان انسان است، شرک نیست؛ در حالی که طبق مبنای وهابیت، این اعتقاد با عقیده شرک دانستن توسل در کارهایی که فقط در توان خدا میدانند، متناقض است؛ زیرا از نظر عقل و شرع، هرگاه به کسی که از او درخواستی صورت میگیرد، استقلالاً چیزی بخواهیم، او را در همان حد قادر میدانیم. طبق این نظر، وهابیت به شخص زنده، دید استقلالی دارد و معتقد است از فرد زنده، میتوان امور ساده را درخواست کرد، که با دقت در مسئله، این درخواست به علت قادر دانستن او در کنار خداوند، شرک است!
عقیده درست این است که تمام امور در دست خداوند است، چه اموری مثل شفا دادن، رزق و روزی دادن، زنده کردن مردگان و ...؛ چه امور معمولی که گمان میرود که انسانها توان انجام آن را دارند. غیر خداوند صرفاً وسیله و ابزار هستند و در هیچ امری به طور مستقل، توان ندارند.
بنابراین عقیده متناقض وهابیت در بحث توسل، نشان میدهد که آنان در برخی امور، انسانهای زنده را (به صورت مستقل) دارای قدرت میدانند و این عقیده آنان شرک است؛ در حالی که عقیده مسلمانان در توسل، نگاه غیر استقلالی به کسی است که به او متوسل شدهاند و این عِین توحید است.
پینوشت:
[1]. زيارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ابن تيميه، ج1، ص9-11.
[2]. فتاوى نور على الدرب لابن باز بعناية الشويعر، بن باز، ج4، ص91-94.
افزودن نظر جدید