جریان های افراطی
قلمداران شبهه میکند مسئله امامت که این قدر مهم است و روایات زیادی در این زمینه صادر شده چرا در قرآن نسبت به این مسئله پرداخته نشده تا مسلمانان دچار ضلالت و گمراهی نشوند ؟ پاسخ شبهه در حدیثی از امام صادق (ع) بیان شده که به آنها بگویید نماز بر رسول خدا (ص) نازل شد، اما نفرمود سه رکعت است یا چهار رکعت، تا اینکه پیامبر (ص) آن را شرح کرد؛ زکات نازل شد و نفرمود که از دراهم چقدر زکات آن است و نیز آیه اولی الامر نازل شد و این پیامبر بود که آنها را تفسیر کرد؛ در حقیقت، این آیه در حقّ علی، حسن و حسین (ع) نازل شده است.
قلمداران، از بزرگان قرآنیون، مینویسد: «ائمه اثنیعشر که امامیه قائل به عصمت و امامت ایشاناند، هر کدام اعمالی مخصوص داشتهاند که با عمل امام دیگر آشکارا مخالف بود؛ مانند صلح امام حسن و جنگ امام حسین و سکوت و اعتزال ائمه دیگر» که در پاسخ باید گفت، هر حادثه تاریخی، اعم از قیام و عدم قیام را باید با توجه به شرایط و اوضاع سیاسی زمان خودش بررسی کرد.
قلمداران، کسی است که رسانههای وهابیت با بزرگنمایی در مورد شخصیتش، از وی با عناوینی همچون علامه یاد میکنند؛ این اقدام رسانههای فارسی زبان وهابیت، صرفاً اقدامی است از سر ناچاری. این رسانهها برای پیشبرد برنامههای خود، دست به دامن هر شخصی که اندک اختلافی با اعتقادات شیعه داشته باشد، میشوند.
قلمداران، یکی از بزرگان جریان قرآنیون، این شبهه که اگر امامت، یک امر الهی است، چرا حضرت علی (ع) بعد از سقیفه سکوت کردند را مطرح کرد که در پاسخ میگوییم، حضرت علی (ع) نه تنها در مقابل این انحراف سکوت نکردند، بلکه سکوت در برابر آن را ناروا شمردند و بارها با استدلالهای مختلف، خلیفه و هواداران او را مورد انتقاد و اعتراض قرار دادند.
قلمداران، از چهرههای شاخص قرآنیون، ادعا میکند که در ماجرای تعیین امامت اسماعیل، فرزند امام صادق (ع) بسیاری از شیعیان نص صریح از امام صادق (ع) شنیده بودند و معتقد شدند که پس از آن حضرت جانشین او، اسماعیل خواهد بود و چون وی قبل از حضرت صادق (ع) درگذشت و پیشبینی آن حضرت محقق نشد که در پاسخ باید گفت طرح این ادعا توسط قلمداران صرفاً یک ادعا است و هیچ نص صریحی در این زمینه وجود ندارد.
«حیدرعلی قلمداران» از سران قرآنیون که منکر امامت شده است، مینویسد: اگر هزاران صحابی شاهد ماجرای غدیر بودند، چرا به هنگام غصب خلافت توسط ابوبکر سکوت کردند؟ باید گفت، همه صحابه در برابر غصب خلافت، سکوت نکردند؛ چنانکه در سقیفه تعدادی از صحابه، حضرت علی علیهالسلام را شایسته خلافت معرفی کردند.
«حیدرعلی قلمداران»، از چهرههای شاخص قرآنیون، معتقد است که اگر دلالت حدیث غدیر بر ولایت و سرپرستی علی (ع) را قبول کنیم، لازم میآید که در یک زمان، دو سرپرست برای مسلمانان وجود داشته باشد؛ در پاسخ باید گفت دارا بودن ولایت، ملازمهای با اعمال ولایت ندارد؛ این ولایت، ولایت بالقوه بوده که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است.
قلمداران، از چهرههای شاخص قرآنیون، معتقد است احادیثی چون حدیث غدیر که در امامت منصوصه حضرت علی (ع)، بدان استناد میشود، در نظر اصحاب رسول خدا (ص)، به قدری از این مطلب دور بوده که کسی نمیتوانست از آن برای نص بر امامت استناد و از آن در این مقصود استفاده کند؛ این ادعا، خلاف واقع است؛ در کتب معتبر بزرگان فریقین، موارد بیشماری وجود دارد که اصحاب به حدیث غدیر استناد کردهاند.
قلمداران یکی از سران قرآنیون است که منکر مسئله امامت بوده و در این زمینه مینویسد: «اگر مسئله امامت به این اهمیت بود که شیعیان مدعیاند باید رسول خدا (ص) آن را به طور صریح و روشن در ملأعام اعلان میکرد، نه اینکه آن را با حدیثی چون حدیث غدیر بیان فرماید». در پاسخ میگوییم که رسول خدا (ص) در مکان و زمانهای مختلف، حضرت علی (ع) را به عنوان جانشین و امام بعد از خود معرفی کردند.
یکی از گروههایی که در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروه «انجمن حجتیه» است که مخالف «نهضت و انقلاب مردم ایران علیه حکومت طاغوت» بود؛ این مخالفت ناشی از این تفکر بود که انجمن، ورود به عرصه سیاست در زمان غیبت امام عصر (عج) را غلط و موجب لطمه به دین میدانست و معتقد بود که فقط امام معصوم میتواند وارد این عرصه شود.
یکی از مسائل مهمی که مانع وحدت بین مسلمانان است، مسئله تکفیر مسلمانان از جانب یکدیگر است؛ درحالی که خداوند متعال از مسلمانان میخواهد با مراجعه به قواعد علمی، منطقی و حقیقت محور در پذیرش حقایق کتاب و سنت و نیز بهرهگیری از خرد، اختلاف و نزاعهای فکری خود را به خدا و پیامبر (ص) ارجاع بدهیم.
«احمد صبحی منصور» پیامبر (ص) را فردی در حد افراد جامعه پایین آورده و هرگونه تبیین و تشریح و لازمالاطاعه بودن را از حقوق ایشان نمیداند؛ در حالی که خداوند به اطاعت و پیروی از دستورات و فرامین پیامبر (ص) امر کرده است.
افرادی مانند یاسر الحبیب با اقدامات افراطی خود، به متحدشدن اهلسنت و وهابیت علیه شیعه کمک کردند. اگر بخواهیم به یکی از اقدامات یاسر الحبیب اشاره کنیم که منجر به اتحاد و وحدت اهلسنت و وهابیت علیه شیعه شد، میتوان به اقدام موهن و افراطی او و اهانت به یکی از همسران رسول خدا (ص) اشاره کرد. این اقدام یاسرالحبیب، خوشحالی وهابیت را به دنبال داشت.
در طول تاریخ اسلام، موضوع «وحدت امت اسلامی» یکی از مسائل مطرح در میان مذاهب اسلامی بوده که همواره با موانعی مواجه بوده که ازجمله این موانع، سب و توهین برخی از شیعیان افراطی به مقدسات اهلسنت است. این افراد اندک، کوشیدهاند تا از این طریق، همبستگی و وحدت مسلمانان را مورد خدشه قرار داده و با آن مقابله کنند.