دیدگاه مرحوم پرویز رجبی درباره زرتشت و دین زرتشتی

  • 1403/05/22 - 10:19

دین زرتشتی در گذر تاریخ، متحول شد. شاید امروز، زرتشتی (به معنی پیرو واقعی زرتشت) وجود نداشته باشد. به هر روی، در عصر ساسانی، سران دینی و سیاسی زرتشتی، راه درستی در پیش نگرفتند و رفتارهای آنان سبب شد که دین زرتشتی آسیب ببیند.

گزیده‌ای از گفتار مرحوم پرویز رجبی درباره زرتشت و دین زرتشتی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دکتر پرویز رجبی (۱۳۱۸-۱۳۹۰) اندیشمند و تاریخ‌پژوه ایرانی و دانش‌آموختۀ دانشگاه گوتینگِن آلمان، در مصاحبه با روزنامه اعتماد، انتقاداتی را نسبت به تاریخ و دین زرتشتی مطرح کرد که واکنش تند و غیر اخلاقیِ برخی مخالفین را در پی داشت. این مصاحبه در ۱۳۸۸/۸/۱۲ منتشر شد، اما در اثر فشارهای جریان دین زرتشتی - باستان‌گرا، از سایت این روزنامه حذف شد، اما پیش از حذف، در تارنماهای گوناگون بازنشر شده بود، که در ادامه بخش‌هایی از این مصاحبه را می‌خوانیم:

بزرگترین خائنان به تاریخ هر ملتی شیفتگان [افراطی] آن تاریخ هستند. بزرگترین خائن تاریخ ایران، دانشجویی است که شیفته [افراطی] تاریخ ایران است. از فرط شیفتگی حقایق را کتمان می‌کند یا ندید می‌گیرد.

اردوان پنجم (آخرین شاه اشکانی) به دست اردشیر کشته شد و به دستور او پوستش را کندند و در معبد آناهیتا آویختند. پدر اردشیر متولی معبد آناهیتای پارس بود. با این عمل حکومت مذهبی شروع شد.

شرح از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب: اردشیر (بابکان) یک روحانی زرتشتی و سرسلسله‌ی شاهنشاهی ساسانی بود.

تمام نوشته ها (قبل از ورود اسلام به ایران) در مدح شاهان بود. ما ایرانی‌ها، ملت روایی هستیم و کمتر علاقه به نوشتن وجود داشت... خود اَوِستا (کتاب دینی زرتشتیان)، روایی بوده است. پیش از اسلام، عده‌ای این اَوِستا را حفظ بودند و به مرور زمان گفته‌های دیگر هم داخل آن می‌شود. مثلاً میترا کسی است که زرتشت او را نفرین می‌کند و با او می‌جنگد، اما در زمان ساسانی، میترا یکی از قُدسیان و یکی از ایزدان ایران می‌شود. این از آن رو است که روایی هستیم و از این طریق به تدریج مسائلی وارد می‌شود.

ما در آن زمان (عصر ساسانیان) سه طبقه داشتیم: طبقه روحانیون، طبقه ارتشتاران و طبقه کشاورزان که به مرور زمان طبقه پیشه‌وران هم به آن اضافه شد. از هیچ طبقه‌ای نمی‌شد به طبقه دیگر وارد شد. شما اگر دانشمند و عالم بودید، نمی‌توانستید وارد طبقه ارتشتاران یا گردونه‌سواران شوید.

[در زمان حکومت زرتشتی ساسانی] مردم تحت فشار مالیات و عذاب‎های دیگر بودند و با اعمال کردیر (کَرتیر، روحانی زرتشتی) موافق نبودند. اگر به کتاب «وندیداد» که یکی از پنج کتاب اوستاست مراجعه کنیم در آن تمام دستورهای دینی دیده می‌شود و همین‌ها کمر مردم را شکسته بود.

هر روز یک شاه جدید می‌آمد... تمام مردم ناراضی شده بودند. تفکرات غالب روحانیون زرتشتی در جامعه حاکم بود و هر روز یک دستور جدید می‌آمد. در کنار این‌ها اسلام با زیباترین شکل و شعار برابری و برادری وارد شد و با تفکر زیبایی جلو آمد.

بعد از ورود اسلام به ایران، ما دانشمندان زیادی داریم با اسم شهرها. خیام نیشابوری، ابوریحان بیرونی، قزوینی و… چرا در زمان اشکانیان و ساسانیان چنین وضعیتی نداریم؟... [با سقوط حکومت زرتشتی ساسانی و ظهور اسلام] استعدادها شروع  به جوانه زدن کرد. ابوریحان بیرونی یک جوانه است. ابوعلی سینای همدانی یک جوانه است. درحالی که از این جوانه ها در دوره ساسانی و اشکانی سراغ نداریم. در آن دوران فرد جرأت عرض اندام نداشت.

اگر خیلی بی طرف بخواهیم حرف بزنیم، ما خبر نداریم در دوره ساسانیان و هخامنشیان از نظر رشد هویت‌های فردی و خلاقیت‌ها چه شرایطی رایج بوده است، ولی این پرسش مطرح می‌شود که چرا خبر نداریم؟ چرا این خبرها یک باره شروع می شود؟ در بیست سال اول دوره اسلامی آدم های مشهور که یا سردار هستند یا کشاورز، افراد دانا و نامدار در جامعه پیدا می‌شوند. این یک خصیصه دوره اسلامی به شمار می‌آید.

در مورد کتابخانه‌ها و کتابسوزی با توجه به نظام کاستی [=طبقاتی] و طبقه‌بندی در مورد تحصیل، نباید این اتفاق را باور کرد. تازه در کنار آن با توجه به خط پهلوی هیچ آثاری نداشتیم. می گویند: فلان کتابخانه ۱۱ روز می‌سوخته. با توجه به جنس کتاب و کاغذ و نهایتاً در آن زمان پوست، آتش سریع می‌سوزاند و نمی‌تواند ۱۱ روز بسوزد. امروز با این همه امکانات اگر کتابخانه‌ای آتش بگیرد ظرف چند ساعت می‌سوزد و نابود می‌شود. به هر حال ما ملتی روایی هستیم و استناد به شنیده‌ها می‌کنیم و هیچ وقت دنبال مدرک و سند نمی‌رویم.

زرتشتی به کسی می‌گوییم که پیرو خود زرتشت است؛ یعنی به همان دستورات اصیل زرتشت وفادار است. گاتها که کتاب مقدس زرتشتی هاست و منسوب به زرتشت است، اصالتش مورد تردید است. یشت‌ها بعد از زرتشت درست می‌شود. یکی از کتاب‌های زرتشتی‌ها وندیداد است. اگر زرتشت این کتاب را می‌دید شاید سکته می‌کرد. اساساً این دین در تطور زمان چیز دیگری شده است.

تولیدی

دیدگاه‌ها

شما که ادعا می‌ کنید در بیست سال اول اسلام دانشمند ظهور کرد ،لطفا نام ریاضی دانان،ستاره شناسان ،فیلسوفان و پزشکانی که مسلمان بودند را تا سال ۲۰هجری ذکر کنید.بعدشم چه کسی گفت ما از زبان پهلوی در دوران ساسانیان کتاب نداشتیم ،مگر در همین منابع اسلامی از متون نجومی که در قرن دوم از زبان پهلوی به عربی ترجمه شدند یاد نکردند؟!مگر ما اندرزنامه هایی از آن دوران نداریم؟! لطفاً حرفی بزنید که در موردش تحقیق کردید یا اگر حرف هم عقیده ای هایتان را پخش می کنید،آنهایی که درستند را پخش کنید نه اینکه چون کسی ضد ایران باستان است پس هرچه گفت منتشر شود.در مورد اینکه آیا در دوران ساسانیان کتابخانه و مراکز علمی داشتیم یا نه و مسأله نابودی کتاب ها مطلب در مورد کتابسوزی اعراب مسلمان را در پایگاه خردگان بخوانید.

پاسخ به ناشناس: 1. شما میتونید از دوره ساسانی، به تعداد انگشتان دست، دانشمند نام ببرید؟ 2. دکتر پرویز رجبی گفتند: «بعد از ورود اسلام به ایران، ما دانشمندان زیادی داریم با اسم شهرها. خیام نیشابوری، ابوریحان بیرونی، قزوینی و… چرا در زمان اشکانیان و ساسانیان چنین وضعیتی نداریم؟... [با سقوط حکومت زرتشتی ساسانی و ظهور اسلام] استعدادها شروع به جوانه زدن کرد. ابوریحان بیرونی یک جوانه است. ابوعلی سینای همدانی یک جوانه است. درحالی که از این جوانه ها در دوره ساسانی و اشکانی سراغ نداریم. در آن دوران فرد جرأت عرض اندام نداشت.» اون عدد بیست که ایشون نوشتند، منظور این بود که این جوانه زدن ها شروع شد، استارت خورد. لطف کنید بهونه گیری نکنید.

در همین سایت به دروغ های پایگاهی که نام بردید پاسخ دادیم. "کتابسوزی" را جستجو کنید. واقعیت اینه که کتابسوزی رخ نداده. اگر هم رخ داده باشه از طرف خود ایرانیان علیه ایرانیان بوده و موردش هم اندک بوده.

واقعا از لحاظ علمی چرا از زمان ساسانیان، خبر خاصی نیست؟ شما چهارصد سال ساسانیان رو با چهارصد سال نخست اسلامی مقایسه کنید. با اینکه در کل دنیا، دانش رشد خاصی نکرد، اما رشد دانش در ایران اسلامی، بسیار بالاتر از ایرانِ زرتشتیِ ساسانی بود. اصلاً قابل قیاس نیست. ایران زرتشتیِ ساسانی مثل یک کودک بوده، در مقایسه با ایرانِ اسلامی که مثل یک استاد حاذق بوده. یعنی فرق بین اینها این قدر زیاده.

از همۀ دوستان تمنا میکنم آثار خود جناب پرویز رجبی را مطالعه کنید و به این نقل قول های دُم بریده که اول و آخرشان معلوم نیست اکتفا نکنید. منظور ایشان را تنها با خواندن آثارشان میتوان فهمید. رجبی با اشرافی که بر منابع دست اول داشت و با دانستن چند زبان خارجی و ارجاع به آثار ایرانشناسان اروپایی به ویژه ایرانشناسان آلمانی مسائل بیسار مهمی را دربارۀ تاریخ ایران باستان مطرح کرد و فرضیه های بسیار تأثیرگذاری را پیش کشید. امیدوارم این نقل قول ها در مخاطبان سایت بدفهمی ایجاد نکند و مانع از مطالعۀ آثار ایشان مانند «هزاره‌های گمشده» و «سده‌های گمشده» و «جشن های ایرانی» نشوند.

پیشنهاد خوبی است. مطالعه کتاب هزاره های گمشده...

کانال «باستان‌نامه» پیرامون تاریخ ایران باستان، دین زرتشتی و دفاع از مکتب اسلام ::::::::::::::::: ایتا و اینستاگرام: ir_bastan ــــــــــــــــــــ تلگرام: n_bastan ــــــــــــــــــ روبیکا: ir_bastan2

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.