ادعای بیاساس قلمداران در مسئله امامت
قلمداران، از چهرههای شاخص قرآنیون، ادعا میکند که در ماجرای تعیین امامت اسماعیل، فرزند امام صادق (ع) بسیاری از شیعیان نص صریح از امام صادق (ع) شنیده بودند و معتقد شدند که پس از آن حضرت جانشین او، اسماعیل خواهد بود و چون وی قبل از حضرت صادق (ع) درگذشت و پیشبینی آن حضرت محقق نشد که در پاسخ باید گفت طرح این ادعا توسط قلمداران صرفاً یک ادعا است و هیچ نص صریحی در این زمینه وجود ندارد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «حیدرعلی قلمداران » یکی از چهرههای شاخص جریان افراطی «قرآنیون» بسیاری از ضروریات شیعه، از جمله مسئله علم امام نسبت به امام بعد از خود را زیر سؤال برده و در این زمینه مینویسد: «از قضایای مشهوره تاریخ، ماجرای تعیین اسماعیل بن جعفر به عنوان امام بعد از حضرت صادق علیهالسلام است که بسیاری از شیعیان درباره اسماعیل، نص صریح از آن حضرت شنیده بودند و معتقد گشتند که پس از آن حضرت، جانشین وی اسماعیل خواهد بود و چون او قبل از حضرت صادق علیهالسلام درگذشت و پیشبینی آن حضرت صورت تحقق نپذیرفت، کسانی از آن جناب پرسش نمودند، فرمود: «ان الله بدأ له فی امامة اسماعیل» و نیز فرمود: «بدأ لله له فی اسماعیل» یعنی برای خداوند درباره امامت اسماعیل، بدا حاصل شد؛ اما به هر صورت، همين قضيه، خود دليل است بر اينكه آن حضرت نمیدانسته كه بعد از او، چه كسی امام خواهد بود؟»[1]
نقد و پاسخ:
ابتدا در مورد طرح این ادعا که «... بسیاری از شیعیان، درباره اسماعیل نص صریح از آن حضرت شنیده بودند» باید گفت که این یک ادعای بدون دلیل از جانب شخص قلمداران است و قطعا اگر نص صریحی در این زمینه وجود داشت، قلمداران آن را ارائه میداد؛ اما چون این چنین نصی وجود ندارد، لذا قلمداران فقط به صرف ادعا کفایت کرده است.
اما در مورد این عمل امام صادق علیهالسلام و حاصل شدن بدا باید گفت، با توجه به اینکه حاکمان ستمکار، حضرات معصومین علیهمالسلام را همواره در فشار و تنگنا قرار داده و برای از بین بردن آنان، تلاش میکردند، طبیعی بود که حضرت امام صادق علیهالسلام نتوانند منویات و سفارشات خود را کاملاً علنی و بدون پرده در اختیار عموم قرار داده و در برخی زمانها حتی مسئله امام بعد از خود را صریحا آشکار کنند.
ابوایوب نحوی که یکی از درباریان منصور، حاکم وقت بنیعباس بود، نقل میکند که نیمه شبی منصور مرا نزد خود فرا خواند. من هم روانه شده و او را دیدم که بر صندلی نشسته و نامهای را با استفاده از نور شمع میخواند و هنگامی که به او سلام کردم، در حالی که میگریست! نامه را به سمت من انداخته و به من گفت که این نامه محمد بن سلیمان (حاکم مدینه) است که خبر وفات جعفر بن محمد علیهالسلام را به من داده است؛ ... آیا دیگر میتوان شخصی همانند او را یافت؟!
به من گفت که جواب نامه حاکم مدینه را این گونه بنگارم: «اگر او (امام ششم) فرد مشخصی را به عنوان وصی خود قرار داده، او را نزد خویش بخوان و گردنش را بزن!» اما مجدداً جواب نامه از طرف حاکم مدینه برگشت که ایشان پنج نفر را وصی خود قرار داده است که یکی از آنها خود شما و یکی هم من هستم! و سه نفر دیگر عبارتند از: (همسرش) حمیده و (دو فرزندش) عبدالله و موسی![2]
بنابراین باید گفت با توجه به روایت مذکور و نیز سایر شواهد تاریخی، اعتقاد شیعه این است که امام صادق علیهالسلام از ابتدا جانشین خویش را میشناختند، اما به دلیل شرایط موجود، شیوهای را پیش رو قرار دادند که امام کاظم علیهالسلام را از گزند دشمنان محفوظ دارند.
پینوشت:
[1]. قلمداران، حیدر علی، شاهراه اتحاد، ص454.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج1، ص 310، روایت 13.
افزودن نظر جدید