انحرافات، بدعتها
برخی کرامات صوفیه را از ریاضات غیرشرعی و برخی از اوراد و اذکار خاص یا استفاده از سحر و جادو میدانند. اما میرزای قمی در سخنانی افشاگرایانه منشأ برخی از کرامات صوفیه را در هتک حرمت آنان به قرآن و مقدسات اسلامی میداند و برای آن نمونههایی بیان میکند.
علیرغم تاکید بسیار قرآن و روایات بر لزوم انجام امر بهمعروف و نهی از منکر توسط تکتک مسلمین، محجوبی از مشایخ فرقه گنابادیه با انحرافی آشکار، انجام این واجب الهی که از فروعات دین است را منحصر در اجازه مراد سالک دانست. بنابراین انجام این فریضه برای صوفیان، بدون اجازه بزرگان صوفیه امری خلاف بهشمار میرود.
صوفیان در جهت توجیه رفتارها و گفتارهای غیرطبیعی خود در مراسماتی همچون سماع، به این مطلب استناد کردهاند که این افراد محب خدا میباشند و در بین دوستان آداب ساقط است. این اعتقاد، برخلاف آیات قرآن کریم است که عدم رعایت ادب را نشانهای از بیعقلی میداند.
به واقع میتوان گفت که کرامتهای صوفیه بهخاطر کثرتشان از حد شمارش خارجاند. رفتارهای عجیب وغریبی که بیشتر به افسانهها شباهت دارد تا یک کرامت. کراماتی از آب شدن شخصی از روی شرم در مقابل بایزید.
برخی از بزرگان صوفیه که معتقد به شاهد بازی به عنوان مقدمه رسیدن به خدا، قائل بودند، بعد از مدتی شروع به نوشتن آثاری بصورت مستقل در این باره نمودند. اولین اثر مستقلی که به زبان فارسی درباره عشق و عشق مجازی نوشته شده است، سوانح احمد غزالی است.
از ویژگیهای تصوف عاشقانه، "شاهد بازی" است. نخستین کسی که در جهان اسلام به شاهد بازی شهرت داشت و آشکارا به نظربازی میپرداخته، ابوحلمان دمشقی بود و پیروان او را حلمانیه خواندهاند. پیروان او به تبع بزرگ خود، هرجا جوان زیبا رویی را میدیدند، آشکارا در مقابل او سجده میکردند. همین مساله از انحرافات برخی از فرقههای صوفیه است.
صوفیه گنابادیه با طرح بحث مهدویت نوعیه سعی در جذب عوام به فرقه را دارند و در این راه با نگه داشتن مردم در جهل و کتمان واقعیت، از مبلغین روحانی که مسائل دینی را تبیین میکنند وحشت داشته و ایشان را به باد نقد میگیرند.
درحالی که برخی در پی تطهیر چهره صوفیه از ننگ شاهدبازی هستند، بزرگان صوفیه مخالف شاهدبازی، مریدان خود را از خطر به گناه افتادن بواسطه انجام این عمل، آگاه ساخته و مرتکبین این عمل را به خواری و خذلان وعده دادهاند. بنابراین توجیه کردن عقیده به شاهدبازی در میان صوفیه امری عبث است، زیرا متقدمین صوفیه مریدان را از خطر آن آگاه کردهاند.
یکی از علل وجود کتب زیاد صوفیه در باب کرامات قدماء صوفیه این است که آنها کرامت را دلیل بر حقانیت خود میدانستند. درحالیکه بایزید بسطامی معتقد است که نباید فریب برخی اعمال خارقالعاده صوفیان را خورد. مگر زمانی که پایبندی آنان به شرع مقدس را ببینید.
یکی از عقاید اختلافی بین شیعه و صوفیه، اعتقاد به انسان کامل است که شیعه، انسان کامل را در وجود امام معصوم (ع) میداند اما صوفیان، انسان کامل را علاوه بر چهارده معصوم، برای قطب در صوفیه نیز بلامانع دانستهاند، که نکته مهم در تعریف انسان کامل است که تناقضگوییهای مختلفی در آن دیده شده است.
یوسف مردانی شیخالمشایخ فرقه گنابادیه در سخنانی عجیب با استناد به روایتی، صفاتی را که مخصوص ذات باری تعالی بود را به حضرت محمد و علی (صلوات الله علیهما) نسبت داد و در ادامه نیز صوفیان را افرادی معرفی کرد که میتوانند به مقامی برسند که آنها هم ادعا کنند که دارای این صفات هستند.
یکی از انحرافات فرقهی صوفیه، که از بعضی مشایخ و سران آنان مانند حلاج و بایزید واقع شده است، مسئلهی شطحگویی و سخنان کفرآمیز بوده که به گفتهی موافقان این عقیده، این مسئله در حالت سُکر و جذبه واقع میشود. که به اعتراف نورعلی تابنده، کلام و سخنان این افراد چون در حالت خاصی بوده، کاملا بیربط و بیاساس است.
توکل از جمله ارکان عقاید صوفیه است که با افراط قدمای صوفیه به شدت دچار تغییر و تحریف شد. آنهم تا جایی که توکل را به معنای ترک هرگونه تلاش و کوشش و ارادهای در امور زندگی میدانستند، لذا از انجام هر کار و کوششی امتناع میورزیدند.
اکثر صوفیه برای شارب احترام خاصی قائل هستند و قدمتی بلند برای آن قائل هستند و علت بلند گذاشتن آن را اقتدا به امام علی (ع) میدانند. ولی محجوبی از مشایخ فرقه گنابادیه قدمت آن را به دوران حضرت عیسی (ع) برده و معتقد است که آن حضرت نیز شارب بلند داشته است!