تناقض‌گویی صوفیان در تعریف انسان کامل

  • 1396/10/04 - 08:05
یکی از عقاید اختلافی بین شیعه و صوفیه، اعتقاد به انسان کامل است که شیعه، انسان کامل را در وجود امام معصوم (ع) می‌داند اما صوفیان، انسان کامل را علاوه بر چهارده معصوم، برای قطب در صوفیه نیز بلامانع دانسته‌اند، که نکته مهم در تعریف انسان کامل است که تناقض‌گویی‌های مختلفی در آن دیده شده است.

پایگاه چامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از عقاید انحرافی فرقه‌ی صوفیه، عقیده به انسان کامل بودن قطب است که او را در تمام صفات کامل می‌دانند. اما نکته‌ای که قابل ذکر است تناقض‌گویی سران متصوفه در تعریف و مفهوم انسان کامل است. عزیزالدین نسفی یکی از سران معروف صوفیه، در جایی علم انسان کامل را علم خدا دانسته و گفته است: «علم انسان کامل، علم خدای باشد و کلام انسان کامل، کلام خدای باشد... و از اینجا گفته‌اند هر که انسان کامل را دید، خدای را دیده است، چرا که انسان کامل، تجلی خداوند است.»[بیان التنزیل، ص231] نسفی گرچه علم انسان کامل را علم خدا می‌داند، اما در جایی دیگر، نظری مغایر با این دیدگاه را مطرح کرده و گفته : «بدان که انسان کامل اگرچه کامل باشد، بسیار چیزها نداند و امکان ندارد که بداند. مثلاً انسان کامل نداند که ساعت دیگر چگونه باشد، صحت باشد یا مریض، حیات باشد یا ممات... واگر کسی هم در این‌باره اظهار نظر کند، به‌طریق ظن و تخمین باشد نه به طریق تحقیق»[بیان التنزیل، ص228] این انسان کامل که صوفیان، آن را شایسته قطب دانسته و حتی ادعای ولایت و مقام خلیفة‌اللهی برای وی می‌کنند، چه کمالی دارد که به گفته خودشان، از یک‌ساعت بعد خود هم خبر ندارد.

پی‌نوشت:
نسفی، عزیزالدین بن محمد، بیان التنزیل، به‌شرح علی اصغر میرباقری فرد، تهران، نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1379، صص 228 و 231.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از عقاید اختلافی بین شیعه و صوفیه اعتقاد به وجود انسان کامل است که متصوفه، قطب و شیخ خود را در هر زمان «انسان كامل» مى‌دانند. در حالی كه اين عقيده‌ با عقيده‌ی صحيح شيعه که در هر عصر و زمان، فقط امام معصوم(عليه السلام) را انسان کامل می‌داند، سازگار نيست و در زمان ما انسان کامل که خلیفه‌ و حجت خدا بر روی زمین است، وجود مقدس حضرت ولىّ عصر(عليه السلام) هستند.
صوفیان با وجود اینکه چهارده معصوم (علیهم‌السلام) را مصداق انسان کامل می‌دانند اما این مقام را به انسان‌های دیگری غیر از معصومین (علیهم‌السلام) نیز تنزل داده‌اند تا اینچنین خودشان را از مصادیق انسان کامل بدانند. نورعلی تابنده در این مورد گفته است: «ما معتقدیم که چهارده معصوم، انسان کامل‌اند ولی دیگران را نمی‌دانیم ممکن است باشند یا نباشند»[سخنرانی نورعلی تابنده29/9/96] عزیزالدین نسفی یکی از سران معروف متصوفه، که کتابی با عنوان انسان کامل نوشته، نسبت به علم انسان کامل نظراتی متناقض دارد. وی در جایی گفته است: «علم انسان کامل، علم خدای باشد و کلام انسان کامل، کلام خدای باشد... و از اینجا گفته‌اند هر که انسان کامل را دید، خدای را دیده است، چرا که انسان کامل، تجلی خداوند است.»[بیان التنزیل، ص231] نسفی گرچه علم انسان کامل را علم خدا می‌داند، اما در جایی دیگر، نظری مغایر با این دیدگاه را مطرح می‌کند: «بدان که انسان کامل اگرچه کامل باشد، بسیار چیزها نداند و امکان ندارد که بداند. مثلاً انسان کامل نداند که ساعت دیگر چگونه باشد، صحت باشد یا مریض، حیات باشد یا ممات... واگر کسی هم در این‌باره اظهار نظر کند، به‌طریق ظن و تخمین باشد نه به طریق تحقیق»[بیان التنزیل، ص228] این انسان کامل که صوفیان، آن را شایسته قطب دانسته و حتی ادعای ولایت و مقام خلیفة‌اللهی برای وی می‌کنند، چه کمالی دارد که به گفته خودشان، از یک‌ساعت بعد خود هم خبر ندارد. نسفی علاوه بر نقصان علم برای انسان کامل، قدرت و مراد او را نیز ناقص می‌داند و در این‌باره گفته است: «ای درویش وقت باشد که انسان کامل، صاحب قدرت باشد و حاکم یا پادشاه شود، اما پیداست که قدرت آدمی چند بود و چون به حقیقت نگاه کنی، عجزش بیشتر از قدرت باشد و نامرادیش بیش از مراد بود.»[انسان کامل، ص76]
نورعلی تابنده، قطب فعلی فرقه‌ی صوفیه گنابادیه نیز درباره انسان کامل سخنان متناقضی دارد. وی یک‌بار انسان کامل را وجود تمام صفات در وی می‌داند: «اگر تمام صفات کامل در یک شخص وجود داشته باشد به او انسان کامل گویند. تمام صفات خوب، مانند یک پازلی است که اگر تمام آن صفات برای شخص محقق شود به او انسان کامل گویند.»[سخنرانی تابنده29/9/96] و یک‌بار هم وجود یک صفت خوب در یک فرد را انسان کامل دانسته اگرچه عیوب دیگری هم داشته باشد و به‌عنوان مثال از پوریای ولی نام می‌برد. وی در این‌باره گفته: «مانند پوریای ولی که از قهرمان بودن خود گذشت تا دیگری قهرمان شود، ممکن است پوریای ولی عیب‌های دیگری هم داشته باشد ولی چون این یک صفت در او خیلی برجسته شد به او پوریای ولی گفته شد. بنابراین انسان کامل این نیست که اگر یک یا چند صفت خوب را در کسی دیدید فکر کنید او تمام صفات خوب را دارد، مگر اینکه هر صفت خوب را در او ببینید.»[سخنرانی تابنده29/9/96] با توجه به این تناقض‌گویی‌های صوفیان در مفهوم انسان کامل، می‌توان به عدم معرفت آنان به جایگاه ائمه‌ی معصومین(علیهم‌السلام) پی برد.

پی‌نوشت:
نسفی، عزیزالدین بن محمد، بیان التنزیل، به‌شرح علی اصغر میرباقری فرد، تهران، نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1379، صص 228 و 231.
نسفی، عزیزالدین، انسان کامل، تصحیح ماریژان موله، تهران، انستیتو ایران و فرانسه، 1341، ص76.
تابنده، نورعلی، سخنرانی منتشر شده در کانال تلگرامی وابسته به فرقه، 29/9/96
 

تولیدی

دیدگاه‌ها

آنان که ز سرمستی ما طعنه زنانند/بگذار بمانند به خماری که ز ما هیچ ندانند

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.