مکاتب اهل سنت
خلیفه پس از پیامبر (ص) باید بهترین و با فضیلتترین شخص پس از ایشان باشد و عقل سلیم نیز همین اقتضا را دارد؛ همچنین بنا بر روایات اهل سنت، همچون احمد بن حنبل، هیثمی و ...، بهترین شخص پس از پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) است.
علمای اهل سنتی که قبلاً مدافع و حامی عبدالحمید بودند، پس از موضعگیریهای وی در اغتشاشات، نهتنها با وی همراهی نکردند، بلکه از او به سبب حمایت از اسرائیل، بهائیت، بیحجابی و نفی اعدام انتقاد کردند و احکام اسلامی را به وی گوشزد کردند؛ وی که انتظار عدم همراهی از علمای اهل سنت خارج را نداشت، به دنبال کسب آبروی خود است و در این راستا دیداری با عالمنمایان ایرانشهر داشته که در حمایت از وی بیانیه صادر کردند.
بار دیگر عبدالحمید در زاهدان در قالب سخنان خیرخواهانه علیه مسئولین انتقاد کرد و به بهانه رساندن سخن مردم به حاکمیت از عدهای قاچاقچی که اعدام شدهاند حمایت کرد؛ دفاع وی از قاچاقچیان مواد مخدر، دفاع از مردم و رساندن سخن آنان به حاکمیت نیست، بلکه دفاع از جنایتکارانی است که سبب متلاشیشدن زندگی هزاران نفر از مردم بیگناه کشور بر اثر مصرف مواد مخدر شده و خسارات بسیاری بر کشور تحمیل گردیده است!
حضرت حمزه (ع) شخصیتی است که با بذل جان گرانقدر خود به دفاع از رسول خدا (ص) و دین اسلام پرداخت و از خود نامی بزرگ به یادگار گذاشت. مشرکان مکه در روز نبرد بدر هنگامی که پهلوانان خود را به میدان فرستادند، هیچگاه فکر آن را نمیکردند که به دست حضرت حمزه و امیرمؤمنان (ع) کشته شوند؛ اما تجربه تلخ شکست، آتش کینه را در دل مشرکین شعلهور کرد و حضرت حمزه (ع) را در جنگ احد به شهادت رساندند.
شهادت حضرت حمزه (ع) یکی از حوادث ناگواری است که قلب هر انسان مؤمنی را به درد می آورد؛ اما اگر در علت این حادثه تحقیق شود می توان سه عامل دنیا گرایی، سستی در اطاعت پذیری، نزاع با یکدیگر و کینه و بغض دشمن از فرمانده میدان را برای آن برشمرد.
آیا بر اساس باور علمای اهل سنت، مهدی موعود (عج) هم اکنون زنده و حاضر است؟ هرچند بعضی از پیروان اهل سنت به دلیل مخالفت با امامت و ولایت اهل بیت (ع) با ولادت حضرت مهدی موعود (عج) به مخالفت برخاستهاند، اما بعضی از احادیث معتبر و همچنین سخنان علمای آنان، به حضور و وجود مهدی موعود (عج) اذعان میکند.
رفراندوم و همه پرسی، مطلبی است که عبدالحمید از آن چندین بار استفاده کرده و طوری وانمود میکند که در صورت رفراندوم، نظر او به کرسی مینشیند؛ وی دوباره در کنایه به کلام رهبر انقلاب، به این مسئله پرداخته، در حالیکه طبق مبانی اسلامی و حتی بر اساس مبانی دموکراسی، این پیشنهاد قابل قبول نیست.
عبدالحمید و گرگیج، دو تن از سردمداران اهل سنت مخالف نظام هستند که چند ماه قبل با اغتشاشات همراه شده و با موضعگیریهای منظم خود علیه انقلاب اسلامی، تنور مخالفتها را داغ نگه داشتهاند. عبدالحمید در این کارزار از دین، مذهب و عقاید خود گذشته و شعارهایی میدهد که مخالفین اسلامی که در یک جبهه قرار دارند، خوششان آمده ولی گرگیج علیه پهلوی موضع گرفته و قصد دارد خود را از این جمع خارج نشان دهد.
عبدالحمید خلاف مذهب خود که اقامه نماز عید فطر را نیازمند اذن حاکم اسلامی میداند، مانند سالهای قبل خود، عید فطر را مطابق عید عربستان اعلام کرد و به جای اینکه بگوید طبق مبنای ما عید عربستان برای ما نیز عید است، گفته ما افرادی داریم که چشمانی قویتر از تلسکوپها و دوربینها دارند و با اینکه امکان رؤیت ماه با چشم مسلح نبوده، این افراد ماه را دیدهاند که موجب مضحکه کاربران فضای مجازی شده است.
با آنکه در آیات و روایات، به اهمیت نماز تأکید شده، در زمان صحابه و در دوران خلافت خلفای سه گانه اهل سنت، به ترس صحابه از خواندن نماز به صورت آشکارا اشاره شده است؛ سؤال مهم این است که چرا و به چه دلیل، صحابه از خواندن نماز به صورت آشکار ترس داشتند و به صورت مخفیانه نماز میخواندند؟
علمای اهل سنت شافعی و حنفی در خطبههای نماز عید، بر لزوم اذن حاکم در اعلام عید تأکید کردند و به اختلاف انگیزی عبدالحمید واکنش نشان دادند؛ مریدان عبدالحمید نسبت به این عالمان آزاد اندیش که طبق مبانی دینی، خود را پلی برای امیال تفرقهانگیزان نکرده و آخرت خود را تباه نکردند، فحاشی کرده و با بیادبی به آنان تهمت زدند که پاسخ علمای حنفی بر اساس اصول مذهب، تبیین شده است.
علمای اهل سنت شافعی و حنفی، در خطبههای نماز عید، بر لزوم اذن حاکم در اعلام عید تأکید کردند و به اختلاف انگیزی عبدالحمید واکنش نشان دادند؛ آنان این عید را موجب وحدت و انسجام بیشتر میان برادران اهل سنت و تشیع و ناکامی دشمنان اسلام و مسلمین دانسته و میگویند اگر این عید اعلام کردن موجب اختلاف میشود، بهتر است با تعطیل کردنش، اجازه ندهیم وحدتمان خدشهدار شود.
ماوردی برای تقویت قول شب ۲۷ به عنوان شب قدر، استدلالی را به ابی بن کعب و ابن عباس نسبت میدهد که هر دو دلیل مخدوش است؛ أبی خصوصیتی را برای شب قدر نقل میکند و میگوید آن را در روز ۲۷ ماه رمضان دیده که میتوان اکنون نیز طبق آن شب قدر را مشخص کرد؛ از ابن عباس نیز محاسبهای ذوقی از سوره قدر مخالف با قواعد عربی ذکر شده و اقوال معتبر دیگری برای وی از محدثان نقل شده است.
علمای اهل سنت در مورد زمان شب قدر اقوال مختلفی دارند؛ برخی آن را در بین سال یا ماه رمضان چرخشی و متفاوت میدانند ولی نزد علمای اهل سنت نباید تردیدى باشد که شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است؛ در روایات بسیاری چنین نقل شده است؛ در اینکه این شب، شب 23 یا 27 ماه رمضان است، قائلین زیادی از صحابه وجود دارد و ترجیح دادن 27 بر 23 ماه رمضان، ترجیح بلامرجح است.