موضع گرفتن گرگیج نسبت به رضا پهلوی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در آخر تابستان سال گذشته، به بهانه فوت خانمی در تهران، هجمه شدیدی علیه حجاب اسلام و انقلاب اسلامی از طرف عده معدودی اغتشاشگر صورت گرفت که تفاوت این اغتشاشات نسبت به اغتشاشات و فتنههای گذشته، در این بود که سن اغتشاشگران که در ابتدا جوانان و دانشجویان بودند، به زیر 18 سال کشیده شد که نشان از برنامهریزی مخالفین و اپوزیسیون در این فتنهها داشت. ابزاری که در این اغتشاشات، به کار مخالفین آمد، دسترسی گسترده نوجوانان به اینترنت و فضای مجازی در ایام کرونا بود؛ اپوزیسیون ازجمله رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد و ... به همراه کشورهای غربی و آمریکا، تمام قد پشت این اغتشاشات ایستادند، ولی به سرعت این فتنهها از حرارت افتاد؛ با این حال، فراریان از وطن و مخالفین جمهوری اسلامی، همواره در شبکههای خود و فضای مجازی آن را گسترده منعکس میکردند و با فراخوانهای مختلف سعی در زنده نگهداشتن آن داشتند.
از طرف دیگر برای عدهای از اهل سنت که احساس تبعیض از طرف جمهوری اسلامی داشتند و منتقد نظام بودند و نمیتوانستند با مخالفین اسلام و احکام ضروری اسلام همراهی کنند، بهانهای ایجاد شد و برای دفاع از یک حکم اسلامی، به مخالفت با جمهوری اسلامی پرداختند و این مخالفتها با اغتشاشات همراه شد؛ عبدالحمید که تا حدودی خود را مورد توجه میدید، وارد این بازی شد و از 8 مهر تاکنون در تمام جمعهها، موضع منتقد به خود گرفته و حتی مجبور شده که در این رهبری از اسلام و مذهب و عقاید خود، دست بکشد. برخی دیگر مانند گرگیج که مخالف سرسخت جمهوری اسلامی است و اهل سنت همراه با نظام را منافق میخواند، از ابتدا به شدت با این اغتشاشات همراهی کرد و از عبدالحمید به شدت حمایت کرده و از حمایت او نیز برخوردار بود. وی برای همراهی با اغتشاشات، مجبور بود از مخالفین نظام حمایت کند و این حمایتها از چهرههای ورزشی معاند و مخالف چند بار رسانهای و منعکس گردید.
اپوزیسیونی که در 40 سال دشمنی با نظام، توفیقی نیافته، این گستره مخالفان را که دیدند، با اینکه به قدرت نظام واقف بودند، با آرزوی از بین بردن نظام، از دولتهای استعماری کمک گرفتند و با قول به آنان در سقوط نظام، پروژههای مختلفی را طراحی کردند؛ تمام مخالفین جمهوری اسلامی از ملی مذهبیها، بهائیان و عدهای از اهل سنت، در این جنگ احزاب در کنار هم قرار گرفته و برنامههای یکدیگر را پوشش میدادند؛ اما به تدریج، ائتلاف همبستگی اپوزیسیون با خروج چند نفرشان از هم پاشید و لیدرهای مخالفین کسی را برای رهبری آینده خود نپذیرفتند، مخصوصاً وقتی که رضا پهلوی به عنوان یکی از گزینههای اصلی رهبری آنان بیشتر مطرح شد و روحیه دیکتاتوری خود را به آنان نشان داد.
در این موقعیت که هنوز عبدالحمید در این بازی حضور دارد و خود را طرف مقابل بزرگان کشور ازجمله رهبر معظم انقلاب میبیند و سخنان رهبری را با کنایه پاسخ میدهد، گرگیج نسبت به رضا پهلوی موضع گرفته و خطاب به وی گفته است، ظلم و جوری که در گذشته پدربزرگ شما رضاشاه، بر بلوچها کرد را یادمان نرفته است؛ گرگیج گفت: «رضاشاه پدربزرگ خودم را به سبزوار تبعید کرد و بلوچها را تا ورامین تبعید میکرد و آن زمان، هیچ فامیل بلوچی در شناسنامه نگذاشت؛ اگر کمالاتی دارید، وقتی در اینجا بزرگ نشدهاید، چگونه میتوانید از آنجا برای مردم تعیین تکلیف کنید و از آنجا برای ما ریاست کنید. به نام ایران، نان نخورید و برای خود مزایا فراهم نکنید و ایران را جای دیگر معامله نکنید.»[1]
این موضع گرگیج، انسان را به یاد هشیاری رفاعه در همراهی با شمر در مقابل مختار میاندازد و قابل تقدیر است، اما نشاندهنده دست کشیدن از مخالفت با نظام نیست. وی با این موضعگیری نشان داده، روشش با عبدالحمید کمی متفاوت است و برای مخالفت با جمهوری اسلامی، حاضر نیست زیر پرچم مخالفین اسلام قرار گیرد که همین روش برای طرفداران اندکش، جذابتر است.
پینوشت:
[1]. سخنرانی گرگیج در نمازجمعه ٨ اردیبهشت ١۴٠٢.
افزودن نظر جدید