اغتشاشات
عبدالحمید که دو هفته پس از اغتشاشات دو سال پیش، با تحریک عدهای از مریدان خود، هزینه سنگینی برای ملت و دولت ایجاد کرد، اکنون فوت مهسا امینی را قتل جلوه داده و نظام را متهم به بیتدبیری و مجازات نکردن قاتل این خانم کرده است. مواضع وی شبیه سردمداران جنگ جمل و صفین است.
عبدالحمید گفت: «توماج صالحی شاعر بود و کسی را به خاطر سخن گفتن، محارب نخوانید». این گفتار مخالف تاریخ و فقه اهلسنت است. حکم قتل برخی افراد، صرف شعر گفتن یا آوازخوانی، در صدر اسلام نقل شده است؛ ابوحنیفه نیز با استفاده از آیه محاربه (33 سوره مائده) و روایت نبوی، سه حکم هر محاربی که باعث ازدیاد ترس شده باشد، چه حاضر باشد و چه همراه آنان، در اختیار حاکم میداند.
عبدالحمید با اشاره به آیه قرآن میگوید: مساجد از آنِ خدا هستند و در تمام دنیا دارای حرمت هستند؛ مسجد مکی، مسجدی ارزشمند و مایه عزت است، برای مخارج آن کمک کنید! میگوییم: درست است که خداوند به آبادکردن مساجد فرمان داده است، ولی مسجد مکی، مسجدی معمولی نیست و در زمره مساجدی است که میان مسلمانان تفرقه ایجاد کرده و هر هفته در آن با حکومت اسلامی مخالفت صورت میگیرد.
عبدالحمید گفت در زمان شاه، کسی اجازه انتقاد از شخص اول ممکلت نداشت؛ وی با این سخنان، ممکن است به گونهای قصد تعریض به حکومت اسلامی داشته باشد و بگوید اگر اکنون نیز شخص اول حکومت، خط قرمز باشد، با رژیم قبل فرقی نکرده است؛ در حالی که به صراحت، رهبر انقلاب و امام راحل، برخورد با اهانتکنندگان به خود را محکوم میکنند.
عبدالحمید در چگونگی انقلاب اسلامی وانمود میکند که اهداف انقلابیون محقق نشده است؛ در حالی که بسیاری از اهداف محقق شده و مسئولین به دنبال تحقق باقی آرمانهای انقلاب هستند؛ همچنین در هیچ جمعی امکان تحقق خواست همه افراد که اختلاف نظر دارند، نیست.
عبدالحمید گفت در زمان شاه، خواست مردم این بود که سرمایههای کشور، باید برای خودِ ملت خرج شود؛ سخن او این شائبه را ایجاد میکند که در این حکومت نیز سرمایههای کشور برای خودِ ملت خرج نمیشود؛ پاسخ این است که ماهیت کمکها بعد از انقلاب با چپاول قدرتها قبل از انقلاب متفاوت است و اکنون از باب انفاق، کمک به مظلوم و جهت امنیت، منطقی و عاقلانه، این هزینه انجام میشود.
عبدالحمید مدعی میشود که طیفهای مختلفی در سرنگونی شاه همراهی داشتند، ولی به تدریج از نظام کنار گذاشته شدند؛ باید گفت برخی به علت هدف مشترک با انقلابیون همراه شدند و برخی پس از مدتی نفاق خود را بروز دادند؛ این افراد تا زمانی که اقدامی علیه حکومت اسلامی نکردهاند به عنوان شهروند ایران هستند، ولی در نظام اسلامی نباید به این افراد مسئولیتی سپرد.
عبدالحمید در پوشش توصیه به دوری از تنش و هرگونه تبادل آتش، به مسئولین سفارش کرده است که با ناراضیانی که تندتر بوده و تحملشان کم است و به کشورهای دیگر گریختهاند، سخن گفته و حرف منطقی و عاقلانه آنان شنیده شود؛ در مورد این سخنان او میگوییم که این افراد محاربین و تروریستهایی هستند که به جای شنیدن سخنشان، باید به عدالت و قانون، مجازات جنایاتشان را تحمل کنند.
پس از حمله موشکی ایران به مقر تروریستها در پاکستان، خبری از توئیت عبدالحمید در محکومیت این حمله منتشر شد که دفتر وی آن را تکذیب کرد؛ در سخنرانی روز جمعه، مضمون همان توئیت بار دیگر مطرح شد و عبدالحمید با ظاهری منصفانه حمله ایران و حمله پاکستان را محکوم کرد و گفت در هر دو طرف، بیشتر کودکان و زنان کشته شدند؛ در حالی که در حمله ایران، تروریستها تا حدود زیادی خسارت دیدند و در حمله متقابل پاکستان، 9 نفر بیگناه کشته شدند.
عبدالحمید به کسی که سخنان او را سیاسی خوانده، اعتراض میکند و مدعی میشود به دنبال پست و مقام نبوده و نیست و فقط از حق و حقوق مردم دفاع میکند؛ اما در بررسی سخنرانیهای وی روشن میگردد، در زمانی که اوضاع اقتصادی بسیار بدتر از زمان فعلی بود، وی انتقادی مانند اعتراضات یک و نیم سال اخیر نداشته و اکنون از غیر راه مؤثر وارد شده است و معنایی جز مخالفت سیاسی با دولت و مخالفت با نظام ندارد.
عبدالحمید با موجسواری بر حادثه هواپیمای اوکراینی و ربط دادن آن به حادثه مهرماه سال گذشته زاهدان، پیگیری نظام اسلامی در رسیدگی به شکایتها را کافی ندانست و غیر از ناعادلانه خواندن بررسیها، آن را موجب بیاعتباری کشور در مجامع بینالمللی دانست؛ در حالی که بررسی قوه قضائیه در این مسئله مهم، بسیار دقیق بوده و عدالت را در هر دو طرف اجرا کرد.
عبدالحمید به جهت حمایت از محرومین جامعه، چند راهکار اقتصادی داده که در ظاهر به نفع آنان، ولی در واقع به ضررشان است. او در این توصیه خود سفارش به افزایش ارزش پول ملی کرده، در حالی که افت ارزش پول ملی در بحرانها تشدید یافته و در ایام اغتشاشات، ارزش پول ملی به حدود نصف کاهش یافت. خود عبدالحمید که حامی اغتشاشگران بود و هنوز هم دست از رهبری مخالفین برنمیدارد، خود باعث این کاهش ارزش شده و انتظار است جای شهید و جلاد را جابجا نکند.
عبدالحمید به جهت حمایت از محرومین جامعه، چند راهکار اقتصادی داده که در ظاهر به نفع آنان ولی در واقع به ضررشان است. او توصیه به افزایش ارزش پول ملی و کم کردن مالیات دارد که سیاستهای پیشنهادی وی، موجب افزایش واردات، کم شدن صادرات و درنتیجه کم شدن اشتغال و تورم بیشتر میگردد.
عبدالحمید که هر هفته با سخنان طعنهآمیز، به گونهای سخن میگوید که عملکرد بزرگان و مسئولین جمهوری اسلامی را مخالف بزرگان در صدر اسلام نشان دهد، این هفته نیز زمینهسازی کرد تا بگوید در صدر اسلام هیچ خیانتی واقع نمیشد، که در بین سخنانش متوجه اشتباه خود شد و قسمتی از صدر اسلام را توجیه کرد.