عوض کردن جای جلاد و شهید در کلام عبدالحمید
عبدالحمید به جهت حمایت از محرومین جامعه، چند راهکار اقتصادی داده که در ظاهر به نفع آنان، ولی در واقع به ضررشان است. او در این توصیه خود سفارش به افزایش ارزش پول ملی کرده، در حالی که افت ارزش پول ملی در بحرانها تشدید یافته و در ایام اغتشاشات، ارزش پول ملی به حدود نصف کاهش یافت. خود عبدالحمید که حامی اغتشاشگران بود و هنوز هم دست از رهبری مخالفین برنمیدارد، خود باعث این کاهش ارزش شده و انتظار است جای شهید و جلاد را جابجا نکند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید برای انتقاد به جمهوری اسلامی و مدیریت مسئولین، در سخنانش توصیههای اقتصادی کرد و اینگونه گفت: «فقر در کشور افزایش یافته و عموم مردم ایران گرفتار فقر هستند، درحالی که ملت ایران، یکی از ملتهای سیر و ثروتمند بوده است که ملتهای همسایه از مردم ایران سود بردهاند و سرمایهدار شدهاند؛ اما الان خودِ ملت ایران فقیر شده است. یکی از علتهای فقر در ایران، افت ارزش پول ملی است. مردم پول دارند، اما این پول بیارزش است. ... شهرداریها نیز در کشور شکایت دارند. وقتی در شهرها ساختوساز نیست و درآمد شهرداریها هم دولتی نیست و از طریق همین ساختوسازها تأمین میشود، کار شهرداریها مختل شده و بدهکار هستند؛ برای جبران کسری بودجه نباید مالیاتها را افزایش دهیم. ... مردم نمیتوانند از عهده پرداخت مالیاتها برآیند. ... وقتی مردم گرسنه باشند، حرف کسی را قبول نمیکنند (اگر شما میخواهید مردم حرف شما را گوش کنند، مشکلات معیشتی آنان را حل کنید)».[1]
عبدالحمید به ظاهر درد دل مردم و گلایه آنان را مطرح میکند؛ وی مدتهاست که با تمام اقدامات این دولت مخالفت صریح کرده و حتی یکبار هم از طرحهای اصلاحی حمایت نکرده است؛ وی که همیشه لزوم شنیدن سخنان مخالفین را به دولتمردان گوشزد میکند، به نمایندگی از محرومین، راهکارهای اقتصادی برای بهتر شدن وضعیت معیشتی میدهد؛ گزارههای او برخی صحیح و برخی نادرست هستند و نتیجههای غلطی میگیرد که فقط برای دلخوش کردن مستمعین خود به درد میخورد.
عبدالحمید که از زیاد شدن فقر و تعداد فقرا در کشور مینالد و مدعی است ایران، یکی از ملتهای سیر و ثروتمند بود و ملتهای همسایه از مردم ایران سود میبردند و اکنون خود ملت فقیر شده، باید گفت این مقایسه را با چه آمار و اطلاعاتی به دست آورده است؟ اوضاع معیشتی مردم در قبل از انقلاب، در افواه بهتر از وضعیت کنونی جلوه داده شده و در گمان مردم این گونه القا شده است که در آن زمان، فقر کمتر بود؛ ملت ایران، از ملتهای سیر بود و سودش به دیگران میرسید و مردم از رفاه بیشتری بهرهمند بودند، اما در واقع، رفاه قبل از انقلاب، به مراتب بسیار کمتر از وضعیت فعلی بوده و فقر در آن زمان بسیار بیشتر بود.[2]
وی میگوید، از علتهای فقر در ایران، افت ارزش پول ملی است؛ در این مورد باید به او گوشزد کرد که افت ارزش پول ملی در بحرانها تشدید شده که یکی از افتها در سال گذشته، در ایام اغتشاشات رخ داد که ارزش پول ملی به حدود نصف کاهش یافت. از کسی که در سال گذشته، حامی اغتشاشگران بوده و با وجود تمام شدن اغتشاشات در کل کشور، یکسال است که دست از اعتراضات خود برنداشته و در این کاهش ارزش پول ملی دخیل بوده است، انتظار میرود حداقل در این مورد سخنی نگوید. او خود یکی از عوامل این قضیه بوده و اکنون به عنوان طلبکار، دولت را موظف به افزایش ارزش پول ملی میداند. این مورد نیز یکی از مواردی است که جای شهید و جلاد در آن جابجا شده است.
در مورد اعتراض عبدالحمید به افزایش مالیات نیز باید گفت که مالیات در کشور ایدهآل عبدالحمید، -ترکیه- و کشورهای پیشرفته غربی، بیشتر از ایران است؛ بهتر است او به آنها تذکر دهد که مالیاتشان را کم کنند. مالیات برای تأمین بودجه اداره کشور، یکی از راهها است که در شرایط تحریمی که نفت ایران خریداری نمیشود یا پول خرید نفت را به کشور نمیدهند باید جهت سامان دادن به درآمدهای دولت، اخذ مالیات منظم شده و برای برقراری عدالت، درآمد حداقلی را معاف از مالیات کرده و جلو فرار مالیاتی افراد پردرآمد را بگیرد. اتفاقاً این کار دولت در راستای نزدیک شدن به عدالت است که عبدالحمید ادعای پرچمداری آن را دارد.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در تاریخ 8 بهمن 1402.
[2]. خبر فوری، «رفاه پیش از انقلاب از واقعیت تا پروپاگاندا»، ۲۷ دی ۱۴۰۰.
البته اکنون نیز سود منابع ایران به کشورهای همسایه میرسد و ازجمله این سودرسانی، قاچاق کالاهایی است که دولت به جهت رسیدگی به حال محرومین جامعه، بسیار ارزان نگاه داشته و قیمت این کالاها در کشور، بسیار کمتر از کشورهای همسایه است؛ از این موارد میتوان آرد و نان و سوخت را مثال زد که با مدیریت دولت، قاچاق آرد به شدت کاهش یافت و در حال سامان دادن وضعیت سوخت هم هست، ولی با حمایت عبدالحمید از قاچاقچیان با عنوان سوختبران بیچاره، این مدیریت به خوبی انجام نمیگردد. قاچاق سوخت به شدت برای افراد ساکن در استانهای مرزی، سود داشته که نیروی کار با درآمدی بالاتر و یا چند برابر حقوق قانون کار در آن استانها یافت نمیشود؛ زیرا با وقت کمتر، درآمدی نجومی کسب میکنند و حاضرند با وجود خطرات جانی، به این کار ادامه دهند.
افزودن نظر جدید