پاسخ دوستانه به مولوی عبدالحمید

  • 1399/11/24 - 07:33
این‌که شما مطالب تنش‌آمیزتان را مرتب بیان می‌کنید و برخوردی با شما صورت نمی‌گیرد، نه نشان از قدرت شماست و نه نشان از حقانیت شماست، بلکه نشان از آقایی نظام، خویشتن‌داری، رعایت ادب اسلامی، و رعایت حرمت برادری است.

مولوی عبدالحمید، امام جماعت مسجد مکی زاهدان، و امام جمعه اهل سنت شهر زاهدان، تاکنون نامه‌های به ظاهر آرامی به رهبر جمهوری اسلامی ایران نگاشته، و تفسیر آن مطالب را در خطبه‌های نمازجمعه، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و کلیپ‌هایی که در کوه و برزن پر می‌شود، بیان کرده‌اند؛ ایشان به شدت از تبعیض‌های جمهوری اسلامی نسبت به برادران اهل سنت گلایه داشته، خواستار تغییر قانون اساسی شده و رئیس جمهور اهل سنت را حق اهل سنت دانسته‌اند که نشانگر این باشد که آنان شهروند درجه چندم در این کشور نیستند.

نکاتی دوستانه که باید مد نظر داشته باشید، از این قرار است:
همان‌طور که گفته‌اید: «اختلاف و تفرقه به نفع هیچ‌کسی نیست، جامعه اهل سنت، مطالبات و حقوق قانونی خود را از مسیر وحدت و حکمت پی‌گیری می‌کند؛ معتقدیم باید وحدت، اخوت و امنیت حفظ شود.» خود شما یک طرف بسیاری از تفرقه‌ها هستید و تا آب را گل‌آلود می‌بینید، ماهی خود را صید می‌کنید (جریانی که در کرونا راه انداختید، فراموش نکنید) بدانید حکومت جمهوری اسلامی ایران، پای وحدت ایستاده است، اما وحدت به معنای گذشت از مبانی حقه و ناب شیعه نیست و بدانید هرگونه تفرقه‌ای که راه می‌اندازید، به ضرر خودتان تمام خواهد شد.
فقه پویای شیعه که فقه اهل بیت است، ریشه در زمان ظهور اسلام دارد، نه این‌که در قرن‌های بعد به‌وجود آمده باشد؛ قانون اساسی نیز از این فقه سرچشمه گرفته است و این آزادی که می‌بینید در ایران دارید، مرهون همین اندیشه ناب اسلامی است.
می‌توانید از یوسف قرضاوی سنی و عالمان وهابی عربستان که در بلادی با حکومت اهل سنت زندگی می‌کنند، بپرسید!
درست است که قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی، توسط انسان‌ها نوشته شده، و ممکن است ایرادهایی داشته باشد، اما قطعاً آن‌چه شما اشتباه آن پنداشتید، اشتباه آن نیست و سازوکار تغییر آن مشخص است؛ معلوم نیست تغییرات در قانون اساسی، به نفع شما و مطابق میل شما اتفاق افتد.
اصل 115 قانون اساسی، یکی از منطقی‌ترین اصول این قانون است و بهتر از عقیده خود شما است؛ شما که حکومت را امری جبری می‌دانید، و معتقدید خدا بخواهد به هر کس حکومت را عطا می‌کند و باید از حاکم، حتی جائر تبعیت کرد، چرا در برابر حاکم عادل، چموشی می‌کنید؟! و هر چند هفته یک‌بار خلاف مصلحت مسلمانان، بیاناتی را ایراد می‌کنید؟
شما که با حاکمان فاسق کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌سازید؛ چرا با این نظامی که به دنبال رفع تبعیضات است، (هرچند گاهی با بیانات شبه منطقی و گاهی معارضانه) مخالفت می‌کنید؟!
طبق عقاید علمای اهل سنت، ریاست و امامت، امری جبری است که خداوند خودش بهتر می‌داند آن را کجا قرار دهد، بنابراین جای اعتراض نیست. (همین که می‌گویید باید یک سنی زمام امور را بگیرد، دم از تفرقه زده‌اید و دید وحدت‌گرایانه ندارید)
در ایران، اهل سنت، در پست‌های بسیار مهم نیز قرار گرفته‌اند؛ در قوه مقننه، که حق قانون‌گذاری و نظارت بر دولت را دارد، عضویت در خبرگان رهبری، در شورای شهر، فرمانداری، شهرداری و ریاست آموزش و پرورش، رده‌های مختلف نظامی و ... مشغول به کارند و خدمت می‌کنند.
این‌که زیاده‌خواهی می‌کنید و می‌خواهید ریاست قوه مجریه را هم بگیرید، (علی‌رغم دید تفرقه‌انگیزتان) هم خلاف قانون است و هم رأیتان با آماری که خود می‌دهید، به حد آراء رؤسای جمهورِ هیچ دوره‌ای از انتخابات‌ها نیست؛ رؤسای جمهور نیز که با آرای اکثریت آمده‌اند، و اجماع را شکل داده‌اند، طبق نظر اهل سنت، اجماع امت بر خطا نخواهد رفت، از این‌رو شایسته است به آن پایبند باشید.
مردم شیعه‌ی محروم استان سیستان و بلوچستان، که با عملکرد مسئولین، به جهت رفع شبهات شما در تبعیض‌آمیز عمل کردن در نظام جمهوری اسلامی ایران، شهروند درجه دو در استانتان قرار گرفته‌اند، شاهدند که حاکمیت به دنبال رفع تبعیضات است و مسلمان شیعه و سنی، به عنوان شهروندان این کشور، تفاوتی نمی‌کنند؛ ولی گاهی زیاده‌خواهی شما ممکن است مانع خیر شده و منافعِ زیادیِ هم‌کیشانتان را بکاهد.
در کدام کشور به ظاهر اسلامی که هر از گاهی با افتخار به آن کشورها سفر می‌کنید، و مورد استقبال واقع می‌شوید، شیعیان به اندازه اقلیت‌های غیر مسلمان ایران، آزادی مذهبی دارند؟!
شمایی که در نامه‌های سرگشاده، خطبه‌های نمازجمعه، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و کلیپ‌های پر شده، به نظام، مبانی نظام و حاکمیت، اعتراض و انتقاد می‌کنید، یکی از کشورهایی که هم‌کیشانتان اداره می‌کند، نام برید که عالمان شیعه و یا شیعیان چنین آزادی‌ای داشته باشند! آزادی سیاسی و مذهبی که شما در ایران دارید، شیعیان در ام‌القرایتان، عربستان، و مصر و بحرین و قطر و امارات، و ... ندارند.
در ام القرای اهل سنت، عربستان سعودی، آیا اجازه داده می‌شود شیعیان مانند شما، به راحتی خطبه نمازجمعه بخوانند و عملکرد حکومت را زیر سؤال ببرند و از حکومت هم طلب‌کار باشند، یا این‌که کوچک‌ترین انتقاد از سوی شیعیان، نتیجه‌اش تخریب خانه‌ها و گردن زدن شیعیان خواهد بود.
چند شیعه به خاطر انتقاد به حکومت، در زندان‌های عربستان، منتظر زمان اعدام هستند؟
در بحرین که اکثریت شیعه هستند، چند شیعه به دلیل اعتراضات به حق، سلب تابعیت شدند؟!
این‌که شما مطالب تنش‌آمیزتان را مرتب بیان می‌کنید و برخوردی با شما صورت نمی‌گیرد، نه نشان از قدرت شماست و نه نشان از حقانیت شماست، بلکه نشان از آقایی نظام، خویشتن‌داری، رعایت ادب اسلامی، و رعایت حرمت برادری است.
بیچارگی امروز مسلمانان جهان، از اداره کشورهای اسلامی به‌وسیله حاکمان اهل سنت است؛ همان‌طور که می‌دانید، حاکمیت مسلمانان، غالباً در اختیار اهل سنت بوده و هم اکنون نیز حکومت قریب به اتفاق کشورهای اسلامی، در اختیار اهل سنت است.
ثمره نوع نگاه و تفکر اهل سنت، طی این 14 قرن، این بوده که تمامی کشورهای اسلامی، مستعمره کشورهای چپاول‌گر شده، و فلسطین از کف مسلمان‌ها خارج شده و حکومت‌های مسلمان اهل سنت، روابط خود را با اسرائیل کودک‌کش و ضد اسلام، عادی سازی می‌کنند.
آن‌چه بنا بود انجام دهید، در کشورهای همسایه ما دارید انجام می‌دهید؛ کدام کار آنان قابل دفاع است، که می‌خواهید زمام حکومت شیعی را نیز به دست بگیرید.
شما نماینده حکومت‌هایی هستید که یکی پس از دیگری، نوکر اسرائیلند، و یوغ بندگیش را به گردن انداخته‌اند؛ شما نماینده حکومت‌هایی هستید که 250 میلیارد دلار هزینه ساخت القاعده و داعش کرده‌اند؛ شما نماینده حکومت‌هایی هستید که به شیطان بزرگ باج می‌دهند و در مقابل، تحقیر شده، گاو شیرده خطاب می‌شوند؛ شما نماینده حکومت‌هایی هستید که 27 هزار دلار به خلبانانی حقوق می‌دهد که مسلمانان مظلوم یمن را بمباران کنند؛ شما نماینده حکومت‌هایی هستید که از اجانب درخواست حمله به غزه و سوریه و دیگر مسلمانان می‌کنند و هزینه‌اش را می‌پردازند.
آقای مولوی عبدالحمید! امام جمعه اهل سنت زاهدان! شیعیان قرن‌ها بر عملکرد فضاحت‌بار اهل سنت بر جهان اسلام صبر کردند؛ لطف کنید شما هم یک قرن، سکوت کنید تا شیعیان هم کارشان را بکنند؛ بعد از آن نسبت به حکومت‌داری شیعیان قضاوت کنید، نه این‌که بگویید 4 سال به ما بدهید ببینید چه می‌کنیم.
هم اکنون که بیش از 40 سال از حاکمیت شیعه بر این مملکت می‌گذرد، کشور ایران به عنوان الگویی برای جهان قرار گرفته که حتی کشورهای اسلامی سنی هم حسرت آن را می‌خورند و این موضوع را هم در اظهارات خود نمی‌توانند پنهان کنند؛ از فرزند یوسف قرضاوی بپرسید! البته خود شما هم در این افتخارت، خود را شریک می‌دانید.
شما به جای طلبکاری از نظام، به آن حکومت‌های به ظاهر اسلامی پیشنهاد بدهید، کمی رأفت اسلامی پیشه کنند و شیعیان را در کشورهای خود، در حد اقلیت‌های دینی بپذیرند.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.