رهبری اغتشاش
عبدالحمید که دو هفته پس از اغتشاشات دو سال پیش، با تحریک عدهای از مریدان خود، هزینه سنگینی برای ملت و دولت ایجاد کرد، اکنون فوت مهسا امینی را قتل جلوه داده و نظام را متهم به بیتدبیری و مجازات نکردن قاتل این خانم کرده است. مواضع وی شبیه سردمداران جنگ جمل و صفین است.
عبدالحمید با انتقاد از حکم متهمین در قضیه کشته شدگان مهر سال گذشته زاهدان، قاضی را غیر مستقل خواند و گفت وی جانب دولت را گرفته و سخن طرف مقابل را نشنیده است؛ با این استدلال، در تمام قضاوتها، فردی که سخنش پذیرفته نشده، میتواند چنین سخنی را بگوید و دادگاه و قاضی را به نشنیدن سخنش متهم کند.
عبدالحمید که از رضایت دادن برخی از اولیاء دم کشته شدگان مهر سال گذشته زاهدان ناراضی است، خطاب به حکومت میگوید به آنان بیش از مقدار مصوب دیه بپردازید؛ نهصد میلیون تومان، مبلغ بسیار ناچیزی است. حکومت نباید بیش از حق این افراد، از بیت المال مسلمین، به آنها پرداخت کند؛ مگر اینکه ثابت شود که این قتلها، قتل عمد بوده است که حکم آن متفاوت میگردد. در حقیقت عبدالحمید در سخنان خود، قوه قضائیه و قاضیان رسیدگی کننده به این واقعه را محکوم کرده و خود قضاوت کرده است.
عبدالحمید دولت را متهم به ادامه دادن سیاستهای اقتصادی سابق کرد و گفت مردم مشکل معیشتی دارند و اگر چشمانداز روشنی در نظر مسئولین است، ارائه دهند؛ در پاسخ گفته میشود که سیاستها بسیار متحول شده و به سمت اشتغال، کم کردن تورم، عادلانهتر کردن توزیع درآمد و رشد تولید در حال حرکت هستیم.
عبدالحمید قبل از مشخص شدن جریان قتل یکی از بلوچهای زاهدان، آن را رسانهای کرد و با ابراز اینکه بازتاب خارجی زیادی داشته، به مسئولین گفت ریشهیابی دقیق شود و به مردم گزارش بدهند؛ پس از سخنان او گزارشهای متناقضی از این واقعه منتشر شد ولی مسئولین امر، سناریوهای مطرح شده را تکذیب کردند. بعد این سخنان، عدهای اداره تبلیغات اسلامی زاهدان را به آتش کشیدند.
عبدالحمید که خود را در جایگاه سخنگوی مخالفین نظام میبیند، خطاب به دولت گفته است، اعتراضاتی که بیش از یک سال است در کشور ادامه دارد، ناظر به مشکلات معیشتی مردم است؛ باید سخن معترضین شنیده شود؛ در پاسخ به این سخنان (با تأید مشکلات اقتصادی در ایران) میگوییم تنها کانون اعتراضی در کشور، روزهای جمعه، اطراف مسجد مکی زاهدان است؛ سخن اقشار مختلف جامعه، بیش از پیش شنیده میشود و در حل آن تلاش مسئولین ادامه دارد.
عبدالحمید در پوشش توصیه به دوری از تنش و هرگونه تبادل آتش، به مسئولین سفارش کرده است که با ناراضیانی که تندتر بوده و تحملشان کم است و به کشورهای دیگر گریختهاند، سخن گفته و حرف منطقی و عاقلانه آنان شنیده شود؛ در مورد این سخنان او میگوییم که این افراد محاربین و تروریستهایی هستند که به جای شنیدن سخنشان، باید به عدالت و قانون، مجازات جنایاتشان را تحمل کنند.
پس از حمله موشکی ایران به مقر تروریستها در پاکستان، خبری از توئیت عبدالحمید در محکومیت این حمله منتشر شد که دفتر وی آن را تکذیب کرد؛ در سخنرانی روز جمعه، مضمون همان توئیت بار دیگر مطرح شد و عبدالحمید با ظاهری منصفانه حمله ایران و حمله پاکستان را محکوم کرد و گفت در هر دو طرف، بیشتر کودکان و زنان کشته شدند؛ در حالی که در حمله ایران، تروریستها تا حدود زیادی خسارت دیدند و در حمله متقابل پاکستان، 9 نفر بیگناه کشته شدند.
عبدالحمید به کسی که سخنان او را سیاسی خوانده، اعتراض میکند و مدعی میشود به دنبال پست و مقام نبوده و نیست و فقط از حق و حقوق مردم دفاع میکند؛ اما در بررسی سخنرانیهای وی روشن میگردد، در زمانی که اوضاع اقتصادی بسیار بدتر از زمان فعلی بود، وی انتقادی مانند اعتراضات یک و نیم سال اخیر نداشته و اکنون از غیر راه مؤثر وارد شده است و معنایی جز مخالفت سیاسی با دولت و مخالفت با نظام ندارد.
عبدالحمید با موجسواری بر حادثه هواپیمای اوکراینی و ربط دادن آن به حادثه مهرماه سال گذشته زاهدان، پیگیری نظام اسلامی در رسیدگی به شکایتها را کافی ندانست و غیر از ناعادلانه خواندن بررسیها، آن را موجب بیاعتباری کشور در مجامع بینالمللی دانست؛ در حالی که بررسی قوه قضائیه در این مسئله مهم، بسیار دقیق بوده و عدالت را در هر دو طرف اجرا کرد.
عبدالحمید به جهت حمایت از محرومین جامعه، چند راهکار اقتصادی داده که در ظاهر به نفع آنان، ولی در واقع به ضررشان است. او در این توصیه خود سفارش به افزایش ارزش پول ملی کرده، در حالی که افت ارزش پول ملی در بحرانها تشدید یافته و در ایام اغتشاشات، ارزش پول ملی به حدود نصف کاهش یافت. خود عبدالحمید که حامی اغتشاشگران بود و هنوز هم دست از رهبری مخالفین برنمیدارد، خود باعث این کاهش ارزش شده و انتظار است جای شهید و جلاد را جابجا نکند.
عبدالحمید به جهت حمایت از محرومین جامعه، چند راهکار اقتصادی داده که در ظاهر به نفع آنان ولی در واقع به ضررشان است. او توصیه به افزایش ارزش پول ملی و کم کردن مالیات دارد که سیاستهای پیشنهادی وی، موجب افزایش واردات، کم شدن صادرات و درنتیجه کم شدن اشتغال و تورم بیشتر میگردد.
عبدالحمید برای مخالفت با نظام، دولت را به ظلم و حقکشی و فساد متهم کرد و گفت دلیل خشکسالی و باران نیامدن در ایران همین موارد است؛ تفکر او همانند عمل مشرکین است که به رسولان فرستاده خداوند، فال بد میزدند؛ طبق روایات این فال بد زدن شرک است و طبق آیه قرآن، این انحراف، مقدّمه انحراف عملى است.
عبدالحمید که هر هفته با سخنان طعنهآمیز، به گونهای سخن میگوید که عملکرد بزرگان و مسئولین جمهوری اسلامی را مخالف بزرگان در صدر اسلام نشان دهد، این هفته نیز زمینهسازی کرد تا بگوید در صدر اسلام هیچ خیانتی واقع نمیشد، که در بین سخنانش متوجه اشتباه خود شد و قسمتی از صدر اسلام را توجیه کرد.