رهبری اغتشاش
عبدالحمید در آستانه سالگرد اغتشاش سال گذشته، نظام را به ظلم کردن متهم کرد و مدعی شده است حکومتهای صدر اسلام، غیر از این عمل میکردند؛ وی با مطالعه تاریخ حکومت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) متوجه خواهد شد که امنیت، اهمیت بسیاری نزد آنان داشته و به گونهای شدیدتر با اغتشاشگران برخورد میشد.
عبدالحمید میگوید حاکم باید مانند حکومت خلفا به رضایت مردم توجه کند؛ اما در تاریخ خلفا جریاناتی بر خلاف گفته وی وجود دارد؛ جریان سقیفه و بیعت گرفتن پس از آن با فشار قبیله بنیاسلم و هجوم به قبیله بنی یربوع، به علت بیعت نکردن با خلیفه و زکات ندادن، بر خلاف شرع و رضایت مسلمانان واقع شد و حکومت خلفا را مستقر کرد.
عبدالحمید با ذکر محاسن آمریکا و اسرائیل، ایران را تخطئه میکند و میگوید اگر دوباره اعتراضی صورت گرفت، سرکوبشان نکنید، سرکوب ملت کار درستی نیست. در رد این سخن میتوان گفت که حکومت اسلامی در صدر اسلام نیز با چنین هرجومرجهایی مقابله میکرد و جنگهای رَدّه (با مرتدها) با این ادعا بود و جمل و صفین نیز در مقابل شورشیان شکل گرفت.
عبدالحمید در توییت منتقدانه خود نسبت به نظام، از فشار و بازداشت «روزنامهنگاران مستقل» انتقاد کرد و آزادی زندانیان سیاسی و روزنامهنگاران را «خواسته عموم مردم ایران» دانست؛ درحالیکه این خواسته اطرافیان اوست نه عموم مردم ایران. دولت فهمیده که مشکل اصلی مردم، گرانی و معضل اقتصاد است و برای رفع آن، به شدت دنبال ایجاد اشتغال و تولید است.
عبدالحمید در اعتراض جدید خود به حکومت ایران، مدیریت فرانسه در برابر اغتشاشات را بهتر از مدیریت ایران عنوان کرد؛ در حالیکه اتفاقات ایران و فرانسه متفاوت بود؛ در ایران واقعاً اغتشاش بود و از خارج کشور مدیریت میشد، ولی در فرانسه، اعتراض واقعی مردم همان کشور است. برخورد خشونتآمیز فرانسه با معترضین نشان داد که حق اعتراض و تظاهرات و حقوق بشر و آزادی در هر کشوری، حدی دارد.
عبدالحمید راه برون رفت از مشکلات را سپردن کار به کاردان دانست و به این صورت نظر مخالف خود را نسبت به دولت تکرار کرد. او گفت معتقدم علما باید به کارهای حوزوی بپردازند و سیاست را رها کنند؛ امام خمینی(ره) نیز همین نظر را داشتند تا اینکه دیدند کنار کشیدن روحانیت باعث میشود کشور به بیگانگان سپرده شود.
عبدالحمید با انتقاد از سیستم انتخاباتی کشور، مردم را نسبت به انتخابات و صندوق رأی در ایران ناامید معرفی کرد؛ وی پیش بینی کرد که در این دوره نیز اکثریت مردم در انتخابات مجلس شرکت نخواهند کرد؛ لحن وی در جمع مریدان خود و تکبیر فرستادن آنان، نشان از ترغیب مردم به عدم شرکت در انتخابات داشت.
حدود 10 ماه است که عبدالحمید به اعتراض علیه نظام اسلامی پرداخته و اقدامات خیرخواهانه جمهوری اسلامی را کافی نمیداند؛ این موضعگیری باعث انجام عملیات تروریستی در استان سیستان و بلوچستان شده که وی از آنها اعلام برائت میکند، ولی در بیانیه تروریستها دلایلی جز سخنان عبدالحمید وجود ندارد که به صورت منطقی، این حوادث به پای وی نوشته خواهد شد.
عبدالحمید مدتی است که از کشتگان مهرماه مسجد مکی، دادخواهی میکند. وی با اینکه در این حادثه، پرونده قضایی تشکیل شده و در دادگاه نظامی در حال رسیدگی است، آن را کافی نمیداند؛ در حالی که طبق مبنای خودش، اعدام در این قضیه معایبی دارد که باید از آن صرفنظر کرد. همچنین از نظر اسلام و سیره پیامبر (ص) و خلفا نیز این مأمورین اعدام نمیگردند.
عبدالحمید با طعنه به رونمایی از موشک هایپرسونیک «فتاح» گفت: «زمانی ما خوشحالتر میشویم که بهجای رونمایی از سلاح، شکم مردم سیر شود.» در پاسخ او باید گفت، عدالت این است که هر چیزی در جای خود قرار داده شود. امنیت، از اساسیترین و اصلیترین نیازهای یک ملت و یک کشور است. تقویت قدرت دفاعی نیز دستور قرآنی است و اهمیت آن کمتر از سیر کردن شکم مردم نیست، گرچه دولت از آن نیز غافل نیست و نباید باشد.
عبدالحمید، لیدری اغتشاشات بلوچستان را به عهده گرفته و مدعی است که اعتراضات و مخالفتش با نظام، سخن مردم است و این صدا خاموششدنی نیست. وی به بهانه مشکلات اقتصادی و رساندن این مشکلات به مسئولین، با اعدام مجرمین مخالف است؛ از بهائیان، قاچاقچیان، بیحجابها و حتی اسرائیل، حمایت کرده و سیاست خارجی ایران را نیز مورد نقد قرار میدهد. انتقاد وی اگر از درد مردم بود، باید از عملکرد دولت در ایجاد اشتغال و تلاش برای تولید و صادرات بیشتر و دستیابی به طلبهای ارزی ایران، تقدیر به عمل میآورد!
پس از توفیقات دولت در سیاست خارجی، عبدالحمید که در سابق، دولتمردان را به تغییر در سیاست خارجی، جهت حل مشکلات دعوت میکرد، اکنون لب به شکایت گشاده و میگوید سیاست خارجی مهم نیست، بلکه به سیاست داخلی بپردازید. سخن او این شائبه را افزایش میدهد که علت انتقادات وی، نفع مادی خود و دار و دسته مسجد مکی است.
عبدالحمید که هر هفته به دنبال سوژه جدید برای ادامه اعتراضات خود است، شبههای قدیمی جهت طرح در این هفته را از اتاق فکر خویش، دریافت کرد و آن اعدامهای سال 67 بود. ازآنجاکه او نتوانست خوب آن را مطرح کند، رسانههای معاند، حواشی مربوط به این شبهه را نیز پخش کردند. وی این اتفاق را ضربه به اسلام دانست، درحالیکه برای دفع توطئه علیه نظام اسلامی، راهی جز آن نبود.
عده قلیلی از علمای اهل سنت، هر هفته با عبدالحمید دیدار کرده و از مواضع او حمایت میکنند. در این جلسات به حادثه مهر 1401 زاهدان میپردازند و مجازات آمران و عاملان این حوادث را خواهانند؛ در حالی که در این جریان، اگر قصوری متوجه نظام بوده، جبران شده است؛ برخورد و مجازات عوامل مسجد مکی نیز که در رخ دادن این جریان بیتأثیر نبودند، با این جلسات نمایشی به حاشیه نخواهد رفت.