اجرای ناقص سوژه‌های معاندین توسط عبدالحمید

  • 1402/05/01 - 10:06
عبدالحمید که هر هفته به دنبال سوژه جدید برای ادامه اعتراضات خود است، شبهه‌ای قدیمی جهت طرح در این هفته را از اتاق فکر خویش، دریافت کرد و آن اعدام‌های سال 67 بود. ازآنجاکه او نتوانست خوب آن را مطرح کند، رسانه‌های معاند، حواشی مربوط به این شبهه را نیز پخش کردند. وی این اتفاق را ضربه به اسلام دانست، درحالی‌که برای دفع توطئه علیه نظام اسلامی، راهی جز آن نبود.
اجرای ناقص سوژه‌های معاندین توسط عبدالحمید

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در این هفته نیز همانند روال نُه ماه گذشته، به اعتراضات خود علیه نظام اسلامی ادامه داد و سوژه‌هایی را که به او داده بودند، مطرح کرد، اما آن شبهات را خوب توضیح نداد و رسانه‌های معاند مجبور شدند در همان ساعات اولیه، سخنان او را با توضیحات اضافه و تبیین اصل شبهه مطرح و منتشر کنند.

یکی از مواردی که او در این هفته مطرح کرد، شبهه‌ای قدیمی بود که بارها به آن پاسخ داده شده است؛ وی گفت: «حسین مرتضوی، رئیس اسبق زندان اوین که معلوم نیست از کجا صحبت کرده، افشاگری کرده است و از اعدام‌های 67 گفته است. ما در خصوص این اعدام‌ها شنیده بودیم؛ اما با این تفصیل نشنیده بودیم که چندهزار نفر اعدام دسته‌جمعی شده‌اند. ما از این مسائل تعجب می‌کنیم. مرتضوی از تجاوز به دختران حکایت می‌کند که اعدام شده‌اند. در سال 67 گروهی که با حاکمیت درگیر شده بودند، دستگیر شدند و این اعدام‌ها مربوط به آنهاست. رئیس اسبق زندان اوین پرده از جریانی برداشت که بسیار تکان‌دهنده بود. این جریانات هم به کشور و ملت ما و هم به حاکمیت و نظام، ضربه زده است. امروز هم مسائلی در بازداشتگاه‌ها می‌گذرند و برخی از زندانی‌ها با رسانه‌ها مصاحبه می‌کنند و مسائل تکان‌دهنده‌ای را از بعضی از بازداشتگاه‌های کشور نقل می‌کنند که در این بازداشتگاه‌ها برخوردهای نامناسب و مغایر با اصل اسلام صورت می‌گیرند. علما نباید در قبال این‌گونه مسائل سکوت کنند. در کشور و نظامی که به نام «جمهوری اسلامی» است، باید «اسلام» و «جمهوریت» رعایت می‌شد؛ زیرا هر اقدامی در کشور، خوب یا بد، به نام اسلام تمام می‌شود و اسلام از این اقدامات ضربه می‎‌خورد.»[1]

عبدالحمید در سخنان خود، به طور گذرا مطالبی که درباره زندان می‌گفت را تکرار کرد. او خبری که رسانه‌های معاند، از یکی از مسئولین اسبق نظام در کلاب‌هاوس منتشر کردند را سوژه قرار داد و آن را تأیید ادعای خود دانست. وی بار دیگر با اتهام اعمال غیراسلامی به نظام، عملکرد حکومت را ضربه‌ زدن به اسلام نامید.

در مورد اعدام‌های سال ۱۳۶۷ که شبهه‌کنندگان، به علت آن و هویت اعدامی‌ها نمی‌پردازند، گفته شده است هم‌زمان با تجاوز منافقین به خاک ایران، از مرزهای زمینی عراق در این سال، برخی از منافقینی که در زندان بودند و ظاهراً توبه کرده بودند، با این فرض که با رسیدن منافقین، تهران اشغال می‌شود و کار حکومت یکسره می‌شود، اقدام به آشوب و آتش‌ زدن زندان‌ها کردند. در پی این اقدام، حضرت امام (رحمةالله‌علیه) صراحتاً فرمودند آنهایی که بر موضع مخالفتشان با نظام پابرجا هستند، باید محاکمه و مجازات شوند که از بین‌ بردن این توطئه، راهی غیر این نداشت.

این اعدام‌ها نه برای راحت شدن از شر زندانیان، بلکه در پی شورش آنها در زندان، هم‌زمان با عملیات مرصاد بوده است. افرادی محاکمه می‌شدند که پیش‌تر در عملیات تروریستی شرکت داشتند و فقط کسانی اعدام می‌شدند که بر سر مواضع خویش باقی مانده بودند. ضمن اینکه این عمل پیش‌ازاین هم در مورد تروریست‌ها انجام شد و البته بسیاری از آنان نیز به‌خاطر نداشتن خط‌مشی پیشین، از اعدام نجات یافتند و بعدها آزاد گشتند.

مورد دیگری که توسط سازمان منافقین شایعه شد این بود که ازآنجایی‌که در اسلام، اعدام دختران باکره ممنوع است، دوشیزگانی که به اعدام محکوم می‌شدند را سپاهیان، صیغه می‌کردند و بعد از تجاوز و از بین‌ رفتن باکرگی، آنها را اعدام می‌کردند! این ادعا از یک خاطره شکل گرفته است؛ آیت‌الله منتظری در کتاب خاطراتش، در بخش مربوط به اعدام‌های سال ۶۷، از بحث‌های بین خود و امام خمینی (رحمةالله‌علیه) نوشته است که «وقتی بحث اعدام‌ها مطرح شد، من اعتراض کردم که در زندان‌ها زنان نیز اعدام می‌شوند. اعدام زن در اسلام بسیار محدود است و دختران را نیز اعدام نمی‌کنند. امام (رحمةالله‌علیه) نیز گفت: خب به آقایان بگویید دخترها را اعدام نکنند. بعد آمدند این طرف و آن طرف این‌طور وانمود کردند که منتظری گفته دخترها را نکشید، اول آنها را صیغه کنید و بعد اعدام کنید. در خارج از کشور هم منافقین این را دست گرفته بودند.»[2]

بنابراین آقای منتظری که به این فتوا متهم شد، خود با این اعدام‌ها مخالف بوده و این واقعه را نفی می‌کند؛ پس آشکار است که این شایعه ابتدا در مورد آیت‌الله منتظری ساخته شده است و در واقع هم ایشان زمانی که قائم‌مقام رهبری نظام بودند، بسیاری از این حرف‌ها در مورد ایشان ساخته می‌شد. طبیعی است که بعد از تغییر نگرش ایشان و قرار گرفتنشان در برابر طیف اصلی نظام، دیگر نمی‌شد این سخنان را در مورد او بگویند و به‌جای اینکه بگویند منتظری گفته، گفتند در زندان‌ها روالشان چنین بوده که قبل از اعدام، دختر نباید باکره باشد! بنابراین کسی که از قول او پخش کرده‌اند که به این اتفاق، اقرار و ادعا کرده است این اتفاق، به علت اعتقاد برخی از قضات در برخی جاها عملی می‌شد، خود نیز با اعدام‌ها مخالف بوده و آنچه این رسانه‌ها به‌عنوان اقرار یکی از مسئولین، آن را در بوق‌وکرنا کرده‌اند، باید اثبات شود و اتهامی بیش نیست.

از طرفی، در شرع مقدس اسلام، دختران و دوشیزگان نیز اگر گناهی که موجب حد اعدام شود، انجام دهند، در مورد آنان نیز، حد باید اجرا شود و با دیگر افراد فرقی ندارند؛[3] مثلاً اگر دختر باکره، عمداً مرتکب قتل نفس شود و اولیاء مقتول درخواست قصاص کنند، حکم قصاص با وجود حالت باکرگی، جاری می‌شود. در هیچ‌یک از کتب فقهی بین باکره بودن یا نبودن دختر در اجرای حکم اعدام، تفصیل داده نشده است و شرط اجرای حکم قصاص را عقل و بلوغ دانسته‌اند.

همچنین سؤالی مطرح می‌شود که اگر ادعای شبهه‌کنندگان این است که طبق مبنای اعدام‌کنندگان (جمهوری اسلامی) و احکام اسلام، نمی‌توان دختران باکره را اعدام کرد، آیا بر مبنای همین اسلام، نباید برای صیغه‌ کردن یک دختر از او و پدرش اجازه گرفت؟ آیا می‌توان او را به‌زور صیغه کرد و باکرگی او را برداشت و این حکم، حکمی اسلامی است؟ با این دلیل، باطل بودن ادعای این گروه، ثابت می‌گردد.

پی‌نوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید در مسجد مکی زاهدان، ۱۲ خرداد ۱۴۰۲.
[2]. کتاب خاطرات آیت‌الله منتظری، اتحادیه ناشران ایرانی در اروپا [نشر باران، نشر خاوران و نشر نیما]، چاپ دوم ۱۳۷۹، فصل دهم، صفحه ۳۴۵-۳۴۴.
[3]. امام خمينی، تحرير الوسيله، مؤسسه دار العلم‏، قم، ج2، كتاب القصاص، م 49؛ به نقل از مرکز ملی پاسخگویی، «اعدام دختران باکره».

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.