جلوگیری از اغتشاشات و ایجاد امنیت، وظیفه حکومت اسلامی

  • 1402/06/26 - 14:30
عبدالحمید در آستانه سالگرد اغتشاش سال گذشته، نظام را به ظلم کردن متهم کرد و مدعی شده است حکومت‌های صدر اسلام، غیر از این عمل می‌کردند؛ وی با مطالعه تاریخ حکومت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) متوجه خواهد شد که امنیت، اهمیت بسیاری نزد آنان داشته و به گونه‌ای شدیدتر با اغتشاشگران برخورد می‌شد.
عبدالحمید

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نزدیکی سالگرد اغتشاشات سال 1401، عبدالحمید به مخالفتش با نظام اسلامی ادامه داد و بار دیگر به اتفاق جمعه 8 مهر زاهدان پرداخت و با ادعای اینکه مردم هیچ تقصیری نداشتند، اتهام ظلم و عدم عدالت به حکومت ایران زده و گفت: «افرادی که در اعتراضات اخیر در سطح کشور کشته شدند یا نقص عضو شدند، اگر این افراد سلاح داشتند و قصد داشتند، مأموری را بزنند، مأمور حق داشته بزند، اما اگر سنگ و چوبی زده‌اند، جواب سنگ و چوب که گلوله جنگی نیست. علما باید به این سؤال پاسخ بدهند که مجازات مأمورانی که این معترضین را زده‌اند، چیست. آیا مأمور حق داشته این مردم را بزند؟ اگر حق نداشته، باید مجازات بشود. اگر حکومت محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله و حکومت خلفای راشدین و حضرت علی رضی‌الله‌عنهم می‌بود، چکار می‌کردند؟ در بازداشتگاه‌ها بر سر بازداشتی‌ها چه آمده است؟ اینها مسائلی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند و اگر ما این مسائل را امروز حل نکنیم، بدانیم که خدایی هست و میدان حساب‌وکتاب در پیش است. ما صبر می‌کنیم و مردم صبر کرده‌اند، اما این صبر، نه به‌معنای بخشیدن حق، بلکه به امید رسیدن به حق‌شان است».[1]

درباره این سخنان که هم مصداق تشویش اذهان عمومی است و هم نشر اکاذیب، باید پاسخ دهیم که برقراری امنیت، یکی از وظایف حکومت اسلامی است و هم در حکومت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و هم حکومت امیرالمؤمنین علیه‌السلام با اغتشاشات برخورد می‌شد. برای برقراری نظم، باید با اغتشاشگر مقابله کرد؛ اینکه گفته شود مأمور باید نگاه کند ببیند، اغتشاشگر با چه وسیله‌ای می‌آید، با همان وسیله ظاهر شود، سخن صحیحی نیست. باید اغتشاشات تمام شده و امنیت حاصل شود، حتی اگر این مهم، به وسیله زندانی کردن یا برخورد شدید با سران اغتشاشات باشد!

در حکومت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، مواردی وجود داشته که عده‌ای نظم عمومی و امنیت را مختل می‌کردند؛ برخورد پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با این افراد، جنگ مسلحانه بود. برخورد با «کعب بن اشرف» و اعدام او در مدینه[2] و تعقیب شروران و سارقان توسط «کرز بن جابر فهری»،[3] نشان از حساسیت مسئله امنیت برای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دارد و این درس را به تمام اغتشاشگران و بر هم زنندگان امنیت می‌دهد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برای ایجاد امنیت، خود به عرصه می‌آید و تا مسافتی طولانی به تعقیب اشرار می‌پردازد.

در حکومت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز اغتشاشاتی صورت گرفت که در تاریخ با عبارت غارات که جمع غارت و به معنی حمله‌های غافلگیرانه آمده، یاد شده است. کتابی به این نام توسط یکی از اصحاب امام هادی علیه‌السلام نگاشته شده که از منابع دست‌اول تاریخی و مهم در ارتباط با حوادث اواخر خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السلام است؛ در این کتاب پاسخِ نامه والیان حضرت در یمن، که وقایع شورش یمنیان را شرح داده، آمده است. با اینکه شورشیان درخواست عزل والی را شرط فرمانبرداری خود کرده بودند، امیرالمؤمنین علیه‌السلام او را عزل نکرد و در نامه خود نوشت: «... آنچه درباره آغاز شورش شما و چیزی که در دل نهان كرده‌ايد و آنچه موجب عصيان شما گشته پرسيدم. چيزهايى كه گفتند اعمال شورشگرانه شما را توجيه نمى‌كند و جايى براى عذرى آشكار و كلامى در خور و دليلى روشن باقى نمى‌گذارد. وقتی فرستاده من نزد شما آمد، سریعاً پراكنده شويد و به خانه‌هاى خود رويد، شما را عفو مى‌كنم. از خدا بترسيد و به اطاعت باز آييد تا بر جاهلانتان ببخشايم و... در ميان شما بساط عدل بگسترم و به كتاب خدا عمل كنم. اگر سر برتافتيد و به وظیفه عمل نكرديد، پس آماده پيكار باشيد كه سواران جنگجوى من در لشكرى عظیم بر سر شما خواهند آمد و اهل طغيان و عصيان را گوشمالی خواهند داد و در زير سنگ‌هاى آسياب جنگ، خردشان خواهند كرد. هركه نيكى كند، به سود اوست و هر كه بدى كند، بر زيان اوست و پروردگار تو بر بندگان خود ستم روا ندارد. بدانيد كه هيچ ستاينده جز پروردگارش را نستايد و هيچ ملامتگر جز خود را ملامت نكند و السلام عليكم».[4]

عبدالحمید می‌تواند با مراجعه به تاریخ صدر اسلام، متوجه شود که نظام اسلامی بسیار رئوفانه با او رفتار کرده و اگر در زمان امیرالمؤمنین بود، به گونه‌ای دیگر با او و پیروانش برخورد می‌شد.

پی‌نوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در تاریخ 17 شهریور 1402.
[2]. الطبقات الكبرى، ابن سعد، ج2، ص32.
[3]. الطبقات الكبرى، ابن سعد، ج2، ص93.
[4]. الغارات، ثقفی کوفی، ج2، ص596.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.