عبدالحمید: اعتراضات ادامه خواهد داشت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در شهریور سال ۱۴۰۱، به بهانه فوت دختری کُرد در شهر تهران، اغتشاشاتی علیه نظام اسلامی ایجاد شد؛ این اغتشاشات به دانشگاهها و دبیرستانهای برخی شهرهای بزرگ کشیده شد و پس از حدود پنجاه روز فروکش کرد. از مهرماه ۱۴۰۱ نیز با تحریک عبدالحمید، در زاهدان شورش و اغتشاش ایجاد شد. با حمله اغتشاشگران به مدافعین امنیت، آنان مجبور به دفاع شدند و عدهای در این قضیه کشته شدند که برخی از کشتهشدگان در این حادثه بیگناه بودند. عبدالحمید که خود در این قضیه مقصر بود، از آن هفته تاکنون، از کشتهشدگان این واقعه دادخواهی میکند.
نظام اسلامی در این حادثه، عادلانه برخورد کرده، عدهای که بیگناه بوده یا احتمال بیگناهی آنان بود، شهید دانسته و مطابق احکام اسلامی، دیه آنان از بیت المال پرداخت شده است. در مورد قصور یا تقصیر مأمورین امنیت نیز دادگاههایی در حال بررسی است؛ اما عبدالحمید از هشتم مهر ۱۴۰۱ در سخنان جمعه خود به مخالفت و اعتراض به نظام اسلامی میپردازد و عدهای هموطن اهل سنت با سخنان او تحریک شده و هر هفته بعد از نماز جمعه زاهدان، تجمع کرده و به نظام اسلامی اهانت میکنند و این جریان، به رویهای برای آنان تبدیل شده که در رسانههای معاند از آن، به سی و ششمین هفته قیام تعبیر شده است.
در هفته گذشته، عبدالحمید قصد ادامه دادن این روند را در توییتی اعلام کرد و نوشت: «مردم شریف و هوشیار ایران، تشنه مجد و کرامت انسانی خود هستند. آنها برای عدالت، آزادی و رسیدن کشور به جایگاه شایسته خود در جهان، فریاد میزنند. صدای ملّت خاموششدنی نیست؛ هوشمندانه است که صدای مردم شنیده شود.»[1]
وی در نماز جمعه ۱۹ خرداد نیز گفت: «ما روی مسائل فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم که همه ما ملت ایران، مسافران یک کشتی هستیم... که مردم ایران، اعم از ملّت و مسئولان بر آن سوار هستند، انسانهای ضعیف و قوی و اقشار و اقوام و مذاهب و ادیان و تفکرات مختلف و مسلمان و غیرمسلمان، جزء مسافران همین یک کشتی هستند. اینکه بعضی از عزیزان میگویند حرفی گفته نشود و یا اینکه حرفها ملایم باشند، درست است که حرفها باید ملایم باشند، اما مسئولان باید به این نکته فکر کنند که وقتی در این کشتی، درد موجود است و تمام طیفها و اقشار مختلف که سوار بر این کشتی هستند، از شدت درد ناله میکنند و فریاد میزنند... ناله بنده هم حکایت از ناله مردم و برای مردم است. بنده برای مشکلات فردی و شخصی خودم ناله نمیکنم؛ بلکه این ناله ملّت است که انسان را به ناله وادار میکند. عزیزان ما بدانند که این ناله برای درد مردم است و تا زمانی که مردم ایران این درد را داشته باشند، این ناله ساکت نمیشود. ... تا زمانی که شما دردها را علاج نکنید، صدای ملت خاموش نمیشود. این ناله برای آن است که به گوش مسئولان برسد.»[2]
او با این ادعا که مخالفتش با نظام، سخن مردم است، به بهانه مشکلات اقتصادی و رساندن این مشکلات به مسئولین، با اعدام مجرمین مخالف است؛ از بهائیان، قاچاقچیان، بیحجابها و حتی اسرائیل، حمایت کرده و سیاست خارجی ایران را نیز مورد نقد قرار میدهد. او تاکنون از موفقیتهای سیاست خارجه ایران که امید است گشایش اقتصادی در ایران ایجاد کند، سخنی نگفته است؛ وزارت خارجه در این ۲ سال ثابت كرد كه نسبت به دولتهای قبل، دستاوردهای بسیاری داشته است، ولی عبدالحمید به جای تقدیر، آن را نقد میکند و با آن مخالف است. وقتی سیاستمداران اسرائیل، از این موفقیتها خشمگین هستند، آیا انتقاد عبدالحمید به آن، نشان از درد مردم دارد؟!
پیشرفت هستهای موجب بهبود زندگی مردم میشود؛ هر کسی ایران را دوست دارد، هر کسی جمهوری اسلامی را دوست دارد، بایستی به این بخش از فعالیت علمی و تحقیقاتی و صنعتی اهمیت دهد و برایش اعتبار قائل بشود؛ اما وظیفه عبدالحمید چیز دیگری است. او قرار نیست از موفقیتها و دستاوردها و اقدامات جمهوری اسلامی بگوید و با اینکه خود را اهل انصاف، خیرخواه و پیشنهاددهنده راهکار حل مشکلات کشور معرفی میکند، به فکر معیشت و مشکلات آنان نیست!
او مأموریت دارد، با همین ادبیات و لحن سخن بگوید تا خوراک تبلیغاتی برای رسانههای معاند تهیه کند. اگر او به فکر مردم و معیشت و اقتصاد آنان بود، حتماً باید از عملکرد دولت در ایجاد اشتغال و تلاش برای تولید و صادرات بیشتر و دستیابی به طلبهای ارزی ایران، تقدیر به عمل آورد، اما میگوید به این اعتراضات ادامه خواهد داد!
پینوشت:
[1]. توییت عبدالحمید در سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲.
[2]. سخنرانی عبدالحمید در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۲.
افزودن نظر جدید