اتهام زدن عبدالحمید به نظام جمهوری اسلامی
عبدالحمید برای مخالفت با نظام، دولت را به ظلم و حقکشی و فساد متهم کرد و گفت دلیل خشکسالی و باران نیامدن در ایران همین موارد است؛ تفکر او همانند عمل مشرکین است که به رسولان فرستاده خداوند، فال بد میزدند؛ طبق روایات این فال بد زدن شرک است و طبق آیه قرآن، این انحراف، مقدّمه انحراف عملى است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در اظهارات جدیدش در انتقاد به مسئولین جمهوری اسلامی گفت: «متأسفانه امروز در تمام دنیا، جنگ و خونریزی و ظلم و بیعدالتی زیاد شده است و دلیل آفات و مشکلات کنونی دنیا از قبیل خشکسالی و طوفان و سونامی و گرمی هوا و قطع باران آن است که بشر از مسیر فطرت سالم خارج شده است. ... طبق کارشناسی دینی و اسلامی و از نگاه قرآن علل این مشکلات و تغییرات اقلیمی این است که عملکرد بشر سبب میشود طبیعت از مسیر خودش خارج بشود و به نفع انسانها عمل نکند. متأسفانه در کشور عزیز ما نیز مشکلات و ظلم و حقکشی و فساد زیاد شده است و بزرگترین فساد و گناه همین خونهایی ناحقی هستند که ریخته میشوند ... همین مسائل سبب میشوند که باران در آنطرف مرزهای کشور ببارد، اما وقتی به مرزهای ما میرسد، مسیر ابرها تغییر پیدا کند و یا باران نبارد؛ ... این روزها اعدام هم در کشور بسیار زیاد شده ... میترسیم همین اعدامها و سایر مشکلات و مسائلی که گفتم سبب قطع رحمتهای الهی شوند».[1]
وی در این سخنان غیر از اینکه به نظام اسلامی، اتهام ظلم و حقکشی و فساد زده است -که در هر مورد، پاسخهای مناسب به وی داده شده-[2] خشکسالی و نباریدن باران را اثر این ظلمها دانسته است. در این مورد باید گفت که ظاهر برخی روایات، بهطور کلی برای گناهان، اثر وضعی را ثابت میکند. هر کسی که گناهی انجام داده، ممکن است به بلایی در راستای همان گناه، دچار شود. این روایات باید باعث شود فرد مسلمان درس بگیرد و خود سراغ این گناهان نرود، اما این قاعده برعکس جواب نمیدهد؛ اینکه به هر کسی که بلایی بر او آمده، بگوییم حتماً به خاطر گناه بوده و او گناه خاص و مشخصی مرتکب شده است.
طبق این نظریه، اگر عبدالحمید در زمان حضرت ایوب بود، او را گناهکارترین فرد کره زمین معرفی میکرد. فال بد زدن، يكى از خرافاتى است كه در قديم بوده و امروزه نيز وجود دارد و هر منطقه و قومى، به چيزى فال بد مىزنند. اسلام آن را شرك دانسته و با جمله «الطيرة شرك»،[3] بر آن، خط بطلان كشيده و كفّاره آن را توكل بر خداوند دانسته است. «كفارة الطيرة، التوكل».[4] فال بد زدن، آثار شومى دارد، از جمله سوء ظن به افراد، ركود در كارها، تلقين شكست و احساس حقّارت؛ بدترين اثر آن، فال بد زدن به مقدّسات و اولياء الهى است. كسى كه منطق ندارد، به خرافات متوسل مىشود.
این تفکر همانند عمل مشرکین است که به رسولان فرستاده خداوند، فال بد میزدند؛ «قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ ۖ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛[5] «گفتند: همانا ما شما را به شومی و فال بد گرفتهایم، اگر [از دعوت خود] باز نایستید، قطعاً شما را سنگسار میکنیم و از سوی ما شکنجه دردناکی به شما خواهد رسید». خداوند در پاسخ این اتهام، به طور واضح میفرماید که این فال بد همراه شما بوده و خودتان افراد تجاوزکاری هستید: «قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ ۚ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ».[6]
همچنین طبق آیه فوق، این انحراف فكرى را مقدّمه انحراف عملى دانسته و نشان میدهد کسی که چنین طرز تفکری داشته باشد، در نهایت به خشونت و قتل دست میزند. در استان سیستان و بلوچستان هم شاهدیم که با این تفکر عبدالحمید، -گرچه به ظاهر کشتار را محکوم میکند- پیروانش اعتراضات خود را به خشونت کشیدهاند.
در داستان حضرت صالح پیامبر علیهالسلام نقل شده است که هنگامی که آن حضرت، قومش را به خداپرستی دعوت فرمود، بلایایی چون قحطی، خشکسالی و غیره بین آنان بود؛ از اینرو در پاسخ به دعوت پیامبرشان گفتند: «... شومیتان به ما نیز رسیده است، از ما دور شوید تا از شرّ شما خلاص شویم».[7]
این تطیّر و بدبین انگاشتن، در مورد قوم حضرت موسی علیهالسلام نیز تکرار شد و آنان چنین معتقد بودند: هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند «به خاطر خود ماست»، ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند: «از شومی موسی و همراهان اوست». آگاه باشید سرچشمه همه اینها نزد خداست، ولی بیشتر آنان نمیدانند.[8]
عبدالحمید در گذشته نیز چنین فالهای بدی میزد؛ وی در ابتدای شیوع کرونا از چین گفت، مردم چین گناه کردهاند؛ از اینرو کرونا به عنوان لشکر خداوند در حال عذاب آنان است؛ اما زمانی که به ایران آمد و در قم، این ویروس یافت شد، وی گفت، به دلیل حضور طلاب چینی در ایران است و به این دلیل که جامعةالمصطفی با شستوشوی مغزی آنها گناه میکند، باید تمام قم عذاب شود؛ بعد که ایران را فرا گرفت، اعلام کرد، به دلیل بیاحترامی مردم ایران به اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله است.[9] در آیه 18 سوره یس نیز ذکر شده که دارندگان این تفکر، در نهایت اقدام به نابود کردن ریشه این بدیها کرده، و دست به خشونت میزنند.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 15 دی 1402.
[2]. «انتقاد عبدالحمید از شیوه حکومت داری معاویه»
[3]. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج58، ص322.
[4]. الكافى، کلینی، ج8، ص198.
[5]. سوره یس، آیه 18.
[6]. سوره یس، آیه 19.
[7]. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج15، ص373.
[8]. سوره اعراف، آیه 131.
[9]. خبرگزاری فارس، «پاسخ حامد کاشانی به مولوی عبدالحمید/ تمام عقاید اسلامی را زیر سؤال بردید»، 3 فروردین 1399.
افزودن نظر جدید