انتقاد عبدالحمید از شیوه حکومت داری معاویه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گزارشات تاریخی مملو از جنایاتی است که معاویه به آن دستور داده؛ ازجمله دستورات معاویه شبیخون زدن و وحشت انداختن در جامعه اسلامی و کشتن شیعیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و افراد بانفوذ بود.
_ سفیان غامدى میگوید: معاویه مرا با لشکری عظیم به سمت عراق فرستاد و گفت، شهرهای مسیر فرات را شبیخون بزن؛ آبادىها را خراب كن و هر كس همعقیدهات نبودند بكُش و اموالشان را غارت کن.
_ ضحّاك فهرى توسط معاویه با چند هزار نیروى زبده، به كوفه جهت شبیخون زدن فرستاده شد و به او گفت: با هیچ لشکری جنگ نکن، از شهری به شهر دیگر حرکت کن.
_ معاویه، بُسر بن ارطاة را با سه هزار نفر به سوی مدینه و مکه و یمن فرستاد و به او گفت: مردم این دو شهر را به وحشت انداز و اموالشان را غارت کن؛ او شخصاً نوههای عباس عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را کشت و زنان مسلمان را به اسارت گرفته و در بازار به فروش رساند و در یورشهای وحشیانهاش 30000 نفر را به قتل رسانید و گروهی را سوزاند.(1)
یکی از شخصیتهاى بزرگ اسلامى که توسط معاویه به شهادت رسید، عمرو بن حَمِق خُزاعى بود که از صحابه و مریدان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود و مورد غضب معاویه قرار گرفت و چون فرار کرد، همسرش را دو سال زندانی کردند و پس از یافتن او سر بریدهاش را براى همسرش بردند.
فرزند ابوحذیفه که پدر او از صحابهای بود که به حبشه هجرت کرد و او در آنجا به دنیا آمد، در مصر زخمی شد. عمروعاص او را (که پسر دایى معاویه بود) نزد وی فرستاد. در شام زندانی شد و گریخت؛ به دستور معاویه به قتل رسید.(2)
معاویه شیعیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و افراد بانفوذ را به جهت عقیده آنها زندانی کرده، به قتل میرساند و به این صورت، نظام بنی امیه را مستحکم کرد و خودش 20 سال با همین روش، بر جهان اسلام سلطنت کرد و امویان و مروانیان بیش از 80 سال بر جامعه اسلامی مسلط بودند.
عبدالحمید در نمازجمعه اخیر با اشاره به نبود آزادی در ایران و ظلم به مردم به عنوان یکی از مشکلات ملت ایران چنین گفت: «هر حکومتی در دنیا هست، باید بر مردم خود مهربان باشد. الله به اندازه مویی بر بندگانش ظلم نمیکند؛ حاکم نیز نباید به اندازه مویی بر ملت و مردمش ظلم کند. به ملت، آزادی بدهید؛ مردم آزادی بیان، قلم، عقیده داشته باشند. حاکم باید تسامح و چشم پوشی کند. اگر کسی مرتکب گناه و جرمی هم شد، باید از آن چشمپوشی کند و او را ببخشد.
امروز در زندانها کسیکه جرم نکرده، با کتک و شکنجه وادار به اقرار میکنند، حال اینکه دستور اسلام، تسامح و چشم پوشی است. نبود آزادی بیان، قلم، عقیده و سایر آزادیها یکی دیگر از مشکلات ملت است. همه در قانون و اسلام حق دارند که از آزادی برخوردار باشند. همه و همه حقوق شهروندی، بین المللی، اسلامی و انسانی دارند که باید مراعات شود و حاکم باید حقوق همه را بدهد و نباید حقوق دیگران را پایمال کند. احکام سنگین و زندان کردن زنان، کودکان و جوانان هیچ فایدهای ندارد؛ همه را آزاد کنید. با بازداشت فلهای و فشار بر مردم هیچ مشکلی حل نمیشود.»
کلام مولوی معلوم نیست که خطاب به چه حکومت و به چه دورانی است؛ تمام این اعتراضات، کاملاً منطبق بر عملکرد معاویه است و ظاهراً مولوی حکومت معاویه را نیز نقد میکند؛ زیرا آنچه مولوی به عنوان ظلم بیان می کند در گزارشات مختصری که از جنایات عظیم معاویه ذکر شد، همه این موارد، بلکه خلافهای بیشتری را نیز در بر دارد.
معاویه زنان را به جرم همسرشان به زندان میانداخت و در زندان سر همسر را به عنوان هدیه برای آنان میفرستاد؛ صحابه پیامبر را گردن میزد؛ به چند شهر به جرم اعتقادشان شبیخون میزد؛ چندین هزار مسلمان را کشته و زنانشان را به عنوان کنیز میفروخت؛ عدهای را به آتش کشیدند؛ ترس و وحشت بر مناطقی از حکومت اسلامی گستراند و برخی مسلمانان حاضر بودند به جای مسلمان، آنان را زندیق یا کافر بگویند، ولی بلایی که بر مسلمانان میآوردند، بر سر آنان نیاورند.
بنابراین مشخص است که اعتراضات عبدالحمید به شیوه عملکرد و حکومتداری معاویه نیز هست. اما آیا این مواردی که میگوید در حکومت اسلامی ایران وجود دارد یا نه، باید بررسی شود و عبدالحمید برای اتهاماتی که وارد کرده، دلیل بیاورد، وگرنه کار او تشویش اذهان عمومی است که مجازات آن در احکام و قوانین جمهوری اسلامی کاملاً مشخص است.
پینوشت:
1. «شبیخون زدن به شهرهای اسلامی به دستور معاویه»
2. «کشتن شیعیان امیرالمؤمنین (ع) به دستور معاویه»
افزودن نظر جدید