انتقاد عبدالحمید به عملکرد خود و حکومتهای همفکرش
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در جریان اغتشاشات 6 ماه قبل در ایران که به بهانه فوت دختری در تهران آغاز شد، اقلیتهای مذهبی که گمان کردند، میتوانند از این آب گلآلود استفاده کنند، به مخالفین پیوستند. یکی از کسانیکه خود را به عنوان لیدر مخالفین مطرح کرد، عبدالحمید بود که برای رهبری تمام مخالفین، مجبور شد در سخنرانی نماز جمعه خود، مطالبی خلاف اسلام و خلاف مذهبش مطرح کند.[1]
رسانههای معاند که مهره مناسبی پیدا کرده بودند، با سوژههای هفتگی که به او میرساندند و پخش مستقیم سخنرانیهای وی، او را در مسیری انداختند که هر هفته در کنار مطالب قبلی خود، مطلبی جدید بگوید که از طرف موافقان و مخالفانش مورد بحث و جنجال واقع شود و در آتش تنور خاموش شده اغتشاشات دمیده شود.
یکی از اقدامات معاندین برای مطرح کردن بیشتر عبدالحمید این بود که بگویند نظام اسلامی ایران در مقابل وی به تکاپو افتاده، و موجی که عبدالحمید راه انداخته، قابل مهار کردن نیست؛ آنان به نظام و به طور ویژه به اطلاعات سپاه، اتهام زدند که با استفاده از تاکتیک «پرچم دروغین»[2] قصد ترور عبدالحمید را دارند و چون صدای حق طلبانه وی را نتوانستند خاموش کنند و او که رهبر اهل سنت ایران بوده و اکنون هفتهها است با ایراد سخنرانیها و خطبههای افشاگرانه در مراسم نماز جمعه شهر زاهدان، رهبری قیام علیه حکومت را به دست گرفته است، در پی ناکامیهای نظام جمهوری اسلامی، جان مولوی در خطر است.
با طرح این مسئله، هرگونه اتفاقی برای عبدالحمید به نام نظام تمام میشد؛ ولی با درایت حکومت ایران، شاهدیم که اتفاقی برای عبدالحمید نیفتاده و سوژههای او برای مخالفت با نظام به اتمام رسیده است. هر کسیکه سخنرانی روز گذشته او را گوش دهد، خواهد فهمید که او چند توصیه اخلاقی به حکومت ایران دارد و برای منصف جلوه دادن خود، توصیههایی نیز به حکومت برادرانش در افغانستان (طالبان) داشته است و هیچ سخن جدیدی ندارد.
انتقادات او هم بیشتر به صورت بحثهای عوامانه و در ظاهر خیرخواهانه مطرح میشود و رنگ و بوی کارشناسی ندارد؛ حتی برخی از انتقادات به کشور ایران مربوط نیست، بلکه به دولتهای همفکر او این انتقادات وارد است؛ ازجمله اینکه دختران حق تحصیل دارند و باید زمینه برایشان فراهم شود؛ زنان حق اشتغال دارند و باید برایشان فراهم گردد و اگر زنان شایستهتر بودند، از آنان هم در مسئولیتها به کار گماشته شود. باید مدیریت به دست افراد قوی بیفتد و باید به سخن جوانان گوش داده شود.
در ماههای گذشته، دانشجویان استان سیستان و بلوچستان از مولوی درخواست جلسه پرسش و پاسخ کردند و وی هنوز به آنان زمانی برای شنیدن سخن آنان نداده است و نیز در سخنرانی خود گفته است که در مواجهه با حقوق زنان، متأسفانه در بسیاری از جاها سختگیری فرهنگهای محلی بر دستورات اسلام و فرهنگ اسلامی غلبه پیدا کرده است و این انتقاد نیز به خودشان وارد است که در مراسم عروسی و ازدواج آسان که به مناسبت نیمه شعبان در مسجد مکی برگزار شد، به دلیل فرهنگ محلی بلوچها، اجازه ورود زنان داده نشد؛ در حالیکه در فرهنگ اسلامی، در مراسم عروسی، اجازه حضور عروس داده میشود. در سخنرانی این هفته مولوی، انتقاد خاصی نسبت به نظام نبود، بلکه ظاهراً رویکرد وی دیدن عیوب خود و همفکرانش شده است که اتفاق مبارکی است.
پینوشت:
[1]. «تحریف تاریخ توسط عبدالحمید جهت مقابله با نظام»
«سوء استفاده عبدالحمید از تاریخ در مخالفتش با نظام»
«همراهی عبدالحمید با شعار نه به اعدام»
«توجیهات عبدالحمید برای کنار گذاشتن حکم اعدام»
«حمایت عبدالحمید از تشکیل حکومت اسرائیل و به رسمیت شناختن آن»
«دفاع عبدالحمید از ملی گرایی جهت رهبری مخالفین نظام»
[2]. عملیات پرچم دروغین، به عملیاتهایی گفته میشود که توسط نهادهای نظامی، شبهنظامی، اطلاعاتی یا سیاسی، بهگونهای انجام میشود که این تصور بهوجود آید که گروهها یا کشورهای دیگری این عملیاتها را انجام دادهاند؛ برای مثال، استفاده نیروهای یک طرف درگیر در جنگ، از پرچم و لباس نظامی طرف مقابل، برای حمله و قتلعام ساکنین یک روستا و سپس متهم کردن آن طرف به انجام این کشتار، نمونهای از عملیات پرچم دروغین محسوب میشود. هدف از انجام عملیات پرچم دروغین مخفی نگهداشتن هویت مرتکبان اصلی یا بدنام کردن طرف مقابل و ایجاد بهانهای برای حمله به اوست.
آمریکا در سال 2000 میلادی، حملهای تروریستی را در خاک خود طراحی کرد و مسلمانان را عاملین آن معرفی کرد و با این بهانه به کشورهای اسلامی حمله کرد.
افزودن نظر جدید