امام حسین
یکی از کارشناسان شبکه وهابی در مورد توسل شیعیان به حضرت علی اصغر (علیهالسلام) و وجود مبارک آن حضرت تشکیک کرد و وجود ایشان را منکر شد، و گفت: وجود این طفل دروغ محض است. در پاسخ باید گفت که نه تنها به وجود این طفل در تاریخ معتبر اهل سنت تصریح شده است بلکه حتی در تاریخ معتبر اهل سنت نحوه شهادت این طفل بیان شده است.
امام حسین (علیهالسلام) بدون استمداد از علم و امدادهای غیبی به هدف خود از قیام رسید و عملاً استمداد از علم غیب با پیروزی واقعی منافات داشت؛ چون با توجه به مفهوم پيروزى و شكست، به اين نتيجه مىرسيم كه پيروزى آن نيست كه انسان از ميدان نبرد سالم به در آيد و یا دشمن خود را به خاك هلاكت افكند، بلكه پيروزى آن است كه هدف خود را پيش ببرد و دشمن را از رسيدن به مقصود خود باز دارد و امام با این مصیبتها و سختیها توانست حق و باطل را مشخص کند و به هدفش برسد.
یکی از پیروان و مروجان فرقه صوفیه گنابادی در فضای مجازی با نادیده گرفتن حق خلافت، برای اهل بیت (علیهم السلام) میگوید: «امامت امری الهی است که مردم در تعیین آن نقشی ندارند ولی خلافت، همان حکومت ظاهری بر مردم و امری انتخابی است، که اراده مردم در تعیین و انتخاب خلیفه، مؤثر و دخیل است». ایشان ضمن اشاره به دوران امامت حضرت امام حسین (علیه السلام) ایشان را نسبت به رسیدن به منصب خلافت بیتفاوت و بیرغبت خوانده است.
به نظر میرسد چیزی که باعث شده مخالفین به احادیثی که درباره فضیلت زیارت امام حسین اشکال کنند، ثواب عظیمی است که برای این زیارت آوردهاند، گویا درک بزرگی این ثواب برایشان مشکل است، وقتی در قرآن ثوابی هفتصد برابر بلکه بیشتر برای انفاق در راه خدا در نظر گرفته شده، پس درک ثواب عظیمی که برای زیارت کربلا بیان شده است، نباید محل اشکال باشد....
روایت معروف نبوی «حسین منی و انا من حسین» در بین شیعیان از جایگاه بالایی برخوردار است. با دقت در منابع اهل سنت معلوم میشود این روایت نزد اهل سنت نیز روایتی صحیح و حسن است؛ اما اهل سنت کمتر به مضامین این روایت پرداختهاند. شاید دلیل این امر عدم آشنایی نویسندگان و اندیشمندان اهل سنت با محکم بودن سند این روایت است.
به اعتقاد فریقین در قرآن چندین آیه درباره عظمت و مقام امام حسین (علیه السلام) وجود دارد. در این نوشتار به طور خلاصه به بررسی چند مورد از این آیات میپردازیم. آن هنگام که آیه مباهله (فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ) نازل شد، رسول خدا، علی و فاطمه و حسنین (علیهم السلام) را به حضور طلبید و فرمود که پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند...
شیعه با توجه به روایاتی که در این زمینه از معصومین (علیهم السلام) در اختیار دارد، معتقد به استشفاء به واسطه تربت سید الشهداء (علیه السلام) نیز هست و آن را امری مسلّم میداند و خوشبختانه نمونهای از این دسته روایات در کتب اهل سنّت و مورد قبول وهابیت نیز وجود دارد که برای در جریان قرار گرفتن عامه مسلمین و حتی افراد عادی سنّی مذهب و کسانی..
همه مسلمانان عقیده دارند که سیره و سنت پیامبر اکرم(ص) در تمام ابعاد برای ما الگو و سرمشق است، درباره عزاداری نیز که یکی از روشها و الگوهای رفتاری رسول خدا(ص) است میتوان مواردی را جستجو کرد که از وقوع حوادثی محزون و ناراحت بودهاند و یا نسبت به پیشامدهای آینده و تلخی و ناگواری آنها ابراز ناراحتی مینمودند
در زمانهای که عالم کفر و الحاد با تمام توان در پی جذب انسانها به سمت کفر خویش هستند و شیطان در حال تحقق بخشیدن قسم خویش مبنی بر کشاندن بنی بشر به سمت جایگاه خویش در جهنم است؛ کشتی نجات حسین در مراسم اربعین هر روز و هر سال پر جمعیتتر میشود و انسانهای بیشتری را از غرق شدن در دریای ظلمانی معاصی نجات میدهد.
برخی از دشمنان مکتب تشیع با ترویج احادیثی از اهل بیت عصمت، در صددند که عزاداری را بدعت به حساب آوردند و چنین وانمود کنند که عزاداری سابقهای در زمان معصومین نداشته است. این در حالی است که معصومین همگی در عزای امام حسین نوحهسرایی و گریه کردهاند. در روایات آمده است که فقط امام سجاد 40 سال در عزای امام حسین گریه کرد.
علمای اهل سنت ضمن تأیید حرکت امام حسین (ع)، به طرفداری از حقانیت واقعه کربلا پرداخته و پسر پیامبر را مظلوم معرفی کرده؛ چرا که در حق او و اهل بیتش ظلم شد و یزید را با عباراتی مانند: ظالم، هرزه، مفسد، عیاش، قاتل و... مورد نکوهش قرار دادهاند، اینان گناه یزید را در حادثه کربلا نابخشودنی و هرگونه توجیه و عذری را بیمورد دانستهاند.
جنایت یزید بن معاویه در کربلا آنچنان است که حتی در بین علمای اهلسنت نیز بسیاری را شاهدیم که برای بزرگ، اقامه عزا میکنند. از باب نمونه ابن جوزی با وجود تعصبّش، وقتی که جنایات یزیدیان را دید نتوانست سکوت کند؛ به همینرو، در مقابل جنایات یزید، سر ندامت فرو آورده و در دو کتاب خود از حریم حسینی (علیه السّلام) دفاع جانانهای نمود.
زمانی که خبر مردن معاویه انتشار یافت همه منتظر بودند که سرنوست حکومت به کجا می رسد. مردم بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شاهد خلاف ها و ظلم های متعددی بودند. وظیفه امام علیه اسلام این بود که مردم را نسبت به چهره فاسد و ظالم یزید آگاه کنند.
در جواب به شبهه وهابیت در مورد علم غیب و چرایی نهضت امام حسین میگوییم: «علم غیب» به اذن خداوند است و هیچ تکلیفی بر متعلق آن از جهت حتمی الوقوع بودن، تعلق نمیگیرد؛ زیرا تکلیف، همواره به ممکنات تعلق میگیرد و لازمهی آن اختیاری بودن است، اما در این نوع از علم غیب، علم به قضای حتمی در زندگی انسان تأثیر ندارد و تکلیفآور نیست.