امام حسین
در میان جوامع و ادیان بویژه در دین اسلام با تمام مذاهب آن عزاداری و سوگواری وجود داشته است، چرا که این مراسمات امری انسانی و نوعی عاطفه و احساس میان مردم است که جهت تسلی دل و آرامش روحی و التیام و ناراحتیهای روانی در برابر مصائب و حوادث جانسوز و دردناک اشخاص برگزار میشود. که باعث خشنودی رضایت بازماندگان را فراهم میکند.
یکی از شبهاتی که وهابیون در مورد واقعه کربلا و شهادت امام حسین (علیهالسلام) مطرح میکنند این است که میگویند: اگر امام حسین علیه السلام مستجاب الدعوه بود، چرا در کربلا معجزه نکرد تا باران ببارد؟
در طول تاریخ برای هیچ فردی به این اندازه عزاداری و نوحهسرایی نشده است و این نهایت مظلومیت و حقانیت امام حسین (علیه السلام) را میرساند. حتی قبل از شهادت ایشان هم انبیاء الهی برای ایشان گریه و آه و ناله نمودهاند. تاریخ انسانیت عزادار و در ماتم مصیبتی است که بر خاندان رسول الله وارد شد...
در احادیث زیادی از کتب فریقین شیعه و اهل سنت از پیامبر بزرگ اسلام(صلی اله علیه و آله و سلم) وارد شده است که فرمودند مهدی موعود این منجی و مصلح جهانی از نسل او و از فرزندان حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و از نوادگان پسری امام حسن(علیه السلام) میباشد اما برخی از علمای اهل سنت مثل سمهودی بی انصافی کرده و او را از نسل امام حسن(علیه السلام) میدانند و برای این ادعای خود هم دلیل واهی و پوچی را مطرح میکند که طبق روایات متواتره در کتب معتبرشان یقیناً درست نیست
یکی از شیوخ وهابی به نام عائض القرنی که در جهان عرب طرفداران زیادی دارد در رابطه با امام حسین (علیهالسلام) میگوید: من سنی حسینی هستم.
دو قبیله بزرگ مکه، بنی هاشم و بنی امیه در جوار کعبه زندگی میکردند. قبیله بنی هاشم سیادت و آقایی بهدست آورد و بنی امیه به آنها حسادت میورزیدند و کینه نسبت به این خاندان داشتند و مترصد فرصتی بودند تا زهر خود را بریزند، که بعد از رحلت پیامبر و دوران خلفای غاصب این امر میسر گردید.
از جمله مولفههای اصلی مهدویت ناب، اعتقاد به بودن امام مهدی (علیهالسلام) از نسل امام حسین (علیهالسلام) است. این مساله از سوی سلفگراها مورد انتقاد قرار گرفته است. به عنوان مثال ابنتیمیه و پیروان آن این مساله را برنتابیده و آن را به چالش کشاندهاند. مبنای این تفکر روایتی ضعیف است.
در دشمنی وهابیت و داعش با اهل بیت هیچ شکی نیست، این دو فرقه منحوس نه تنها از مخالفان اهل بیت میباشند بلکه از مدافعین سرسخت دشمنان اهل بیت هم میباشند. ابن تيميه که از سران وهابیت میباشد در کتاب خود، يزيد بن معاويه را همشان با ساير خلفای مسلمين قرار میدهد و برای اثبات بیگناهی يزيد در حادثه كربلا، کلمات دور از انصافی بیان میکند
حادثه دلخراش کربلا یک لکه تاریک در تاریخ اسلام است که دل هر انسان آزاده را به درد میآورد. آنچه که این حادثه را تلختر میکند این است کسانی در این نبرد در مقابل امام ایستادند که حضرت را به خوبی میشناختند و میدانستند که او فرزند رسول خدا بود.و زشتتر اینکه برخی از قاتلان صحابه بودند و بارها امام حسین را در کنار پیامبر دیده بودند.
تربت سیدالشهداء (علیه السّلام) به واسطه عزیزی که در آن مدفون است از چنان احترام و جایگاهی برخوردار است که رعایت نکردن آن، عواقب دردناکی برای مرتکب آن خواهد داشت. روایات اهلبیت (علیهم السّلام) در منابع شیعی در این باب فراوان است. همچنین از کتابهای اهلسنت و مورد قبول وهّابیت نیز روایات صحیحالسند در اینباره فراوان است.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
با وجود دلایل و اسناد فراوان در کتابهای اهلسنت و وهّابیت مبنی بر دستور یزید بن معاویه در به شهادت رساندن امام حسین (علیه السّلام) امّا میبینیم وهّابیت همچون همشیه به متهم نمودن دیگران پرداخته و در شبههای مضحک، شیعیان را مسبب شهادت امام حسین دانسته و کوشیدهاند دامن بزرگان خود را از این لکّهی ننگ تاریخی پاک کنند.
با وجود دلایل و اسناد فراوان در کتابهای اهلسنت و وهّابیت مبنی بر دستور یزید بن معاویه در به شهادت رساندن امام حسین (علیه السّلام) امّا میبینیم وهّابیت همچون همشیه به متهم نمودن دیگران پرداخته و در شبههای مضحک، شیعیان را مسبب شهادت امام حسین دانسته و کوشیدهاند دامن بزرگان خود را از این لکّهی ننگ تاریخی پاک کنند.
یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت در مبحث عزاداری به شیعه وارد میکنند شبهه قرآن خواندن سر بریده امام حسین (علیه السّلام) بر فراز نیزه است که است مسئله برای آنان قابل هضم نمیباشد و غالبا با تمسخر و استهزاء آنان مواجه میگردد. این در حالی است که این مسئله یکی از مسلّمات تاریخی بین شیعه و اهلسنت میباشد.