آیات نازل شده در شان امام حسین به اعتراف اهل سنت

  • 1399/12/26 - 18:29
به اعتقاد فریقین در قرآن چندین آیه درباره عظمت و مقام امام حسین (علیه السلام) وجود دارد. در این نوشتار به طور خلاصه به بررسی چند مورد از این آیات می‌پردازیم. آن هنگام که آیه مباهله (فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ) نازل شد، رسول خدا، علی و فاطمه و حسنین (علیهم السلام) را به حضور طلبید و فرمود که پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به اعتقاد فریقین در قرآن چندین آیه درباره عظمت و مقام امام حسین (علیه السلام) وجود دارد. در این نوشتار به طور خلاصه به بررسی این آیات می‌پردازیم. آیه مباهله [1] از آیاتی است که جایگاه رفیع پنج تن را در نزد خداوند و پیامبرش نشان می‌دهد. بله به راستی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حاضر شد محبوب‌ترین از اهل خود را برای مباهله بیاورد. قرآن در این باره می‌فرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ.[آل عمران/61] هر گاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آن‌ها بگو که بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» و اما قرائنی که این آیه عظمت و بزرگی پنج تن را ثابت می‌کند؛

قرینه اول: در روایات آمده است که وقتی اسقف مسیحیان همراهان پیامبر اکرم را که برای مباهله آمده بودند، دید به دیگر مسیحیان گفت: «یا معشر النصاری، إنی لأری وجوها لو سألوا اللّه أن یزیل جبلا من مکانه لأزاله بها، فلا تباهلوا فتهلکوا و لا یبقی علی وجه الأرض نصرانی إلی یوم القيامة [2] من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوه‌ها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آن‌ها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانی تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند».

قرینه دوم: در صحیح مسلم آمده است که: «حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ وَمُحَمَّدُ بن عَبَّادٍ وَتَقَارَبَا فی اللَّفْظِ قالا حدثنا حَاتِمٌ وهو بن إسماعیل عن به کیر بن مِسْمَارٍ عن عَامِرِ بن سَعْدِ بن أبی وَقَّاصٍ عن أبیه قال أَمَرَ مُعَاوِیَةُ بن أبی سُفْیَانَ سَعْدًا فقال ما مَنَعَکَ ان تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ فقال أَمَّا ما ذَکَرْتُ ثَلَاثًا قَالَهُنَّ له رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَلَنْ اسبه لان تَکُونَ لی وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ الی من حُمْرِ النَّعَمِ ... وَلَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآیَةُ (فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ) دَعَا رسول اللَّهِ عَلِیًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَیْنًا فقال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِی.[3] عامر بن سعد بن ابی وقّاص، از پدرش روایت کرده است که در یکی از روزها، معاویة بن ابی سفیان به سعد دستور داد تا به ابو تراب (حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام) ناسزا بگوید! [«سعد» از دستور او سرپیچی کرد]. معاويه، از وی پرسید: "چرا به علی دشنام نمی‌دهی؟" سعد گفت: "به خاطر آن که سه فضیلت از رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) در شأن علی (علیه السّلام) شنیده‌ام که با توجه به آن‌ها، هیچگاه به سبّ و دشنام او اقدام نمی‌کنم و هر گاه یکی از آن‌ها برای من بود، بهتر و ارزنده‌تر از شتران سرخ مو بود که در اختیار من باشد. ... فضیلت سوم علی بن ابیطالب این است که آن هنگام که آیه مباهله (فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ) نازل شد، رسول خدا، علی و فاطمه و حسنین را به حضور طلبید و فرمود که پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند."»

از دیگر آیاتی که فضیلت امام حسین (علیه السلام) را ثابت می‌کند، آیه تطهیر است: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً [احزاب/33] خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد». طبق روایات شیعه و سنی، منظور از آیه تطهیر، پنج تن آل عبا می‌باشد.[4] «الرجس» یعنی پلیدی و (آل) برای جنس است یعنی اراده خدا بر این است که مطلق پلیدی را از شما دور کند (یعنی جنس پلیدی و بدی از اهل بیت دور است. به تعبیر دیگر اهل بیت معصوم هستند). آیا این عصمت فضیلتی محسوب نمی‌شود؟[5]

آیه دیگر، همان آیه مودت است: «قُلْ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرَاً إِلاّ المَوَدَّةَ فِی القُرْبَی.[شوری/ 23] بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [اهل بیتم].» این آیه در میان مفسران معروف به آیه «مودّت» است. در کتب اهل سنت روایات فراوانی است که شأن نزول این آیه را در باره اهل بیت علیهم السلام ثابت می‌کند. احمد بن حنبل در کتاب «فضائل الصحابة»، از ابن عباس نقل کرده است: «از رسول خدا در تفسیر این آیه سؤال شد که مودت چه افرادی بر ما واجب است؟ فرمود: "علی، فاطمه و دو فرزندش"».[6] سند این روایت نیز از نظر علمای اهل سنت معتبر است؛ چنانچه ابن حجر هیثمی در کتاب «الصواعق المحرقه» می‌نویسد: «أخرج أحمد والطبرانی وابن أبی حاتم والحاکم عن ابن عباس رضی الله عنهما أن هذه الآیة لما نزلت قالوا یا رسول الله من قرابتک هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم قال (علی وفاطمة وابناهما) و فی سنده شیعی غال لکنه صدوق.[7] احمد و طبرانی و ابن ابی‌حاتم و حاکم نیشابوری از ابن عباس نقل کرده‌اند که وقتی این آیه نازل شد، گفتند:‌ "ای رسول خدا! نزدیکان شما که مودتشان بر ما واجب است چه کسانی هستند؟" فرمود: "علی، فاطمه و پسرانش". و در سند این روایت یک تن شیعه غالی قرار دارد ولی راستگو است».

پی‌نوشت:

[1]. زمانی که دو یا چند نفر بر سر مسئله‌ای اختلاف نظر داشته باشند و هیچ کدام حاضر نباشند نظریه طرف مقابل را بپذیرند، در یک جا جمع می‌شوند و به درگاه خداوند تضرع می‌کنند و از خداوند می‌خواهند که آن کس را که بر باطل است رسوا نموده و مورد لعن و مجازات خویش قرار دهد.
[2]. فخر رازی، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج 8 ص 71، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1420.
[3]. مسلم النیسابوری، صحیح مسلم ج 4 ص 1871، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابن تیمیة الحرانی، منهاج السنة النبویة، ج 7 ص 69، دار النشر: مؤسسة قرطبة، 1406، الطبعة الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. برای اطلاع بیشتر به این آدرس رجوع کنید: «آیا آیه تطهیر در شان زنان پیامبر نازل شده است؟»
[6]. أحمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 2 ص 669، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1983، الطبعة الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس و....
[7]. ابن حجر الهیثمی، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض و الضلال و الزندقة، ج 2 ص 487، بیروت: مؤسسة الرسالة،1997، الطبعة الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی و کامل محمد الخراط. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.