سلفیت و وهابیت
شبهه ای وهابیون مطرح کردند که کسی که به ولایت الهی برگزیده می شود، نمی تواند از آن چشم پوشی کند و به غیر واگذارد؛ اما علی (ع) چنین کاری کرد؛ پس از طرف خدا ولایت ندارد. جواب این است که حضرت در جای جای نهجالبلاغه خلافت را حق خود دانسته و دلیل طعنه حضرت بر بی ارزشی حکومت، نشان از این دارد که شرط محقق شدن حکومت مقبولیت است و این جنبه دنیوی وجود نداشت و با اینکه حق حضرت است، نزد ایشان ارزش ندارد.
ابن تیمیه حرانی، حنبلی متشددی است که سلفیان تکفیری بیشترین اعتنا را نسبت به فتواهای وی دارند و اقدامات خود را در سایه فتواهای او انجام میدهند، این در حالی است که خود ابن تیمیه در بین علمای اهل سنت، جایگاه چندانی ندارد.
مجری وهابی در پاسخ به این سؤال که چرا دختر خلیفه اول متعه کرده است گفت: این نوع ازدواج، یکی از انواع زناهایی بود که در جاهلیت رواج داشت و پیامبر (ص) آن را به تدریج حرام کرد تا مردمی که به آن مبتلا بودند بپذیرند. ولی در واقع این سخن بازی با احکام دین است.
مجری وهابی در پاسخ این سؤال که چرا دختر خلیفه اول متعه کرده، گفت: این نوع ازدواج، از انواع زناهای جاهلیت بود که پیامبر (ص) آن را در فتح مکه حرام کرد و راوی آن علی (ع) است؛ پاسخ این مجری اشتباه است؛ روایتی که از حضرت در کتب اهل سنت است، در جنگ خیبر است که ضعیف است و روایتی در حلیت متعه از حضرت در تفاسیر اهل سنت وجود دارد.
وهابیت شبهه کرده اند که چرا امیرمؤمنان علی (ع) از همسرش دفاع نکرد که در پاسخ باید گفت آن حضرت از جانب خدا و رسولش، مأمور به صبر و شکیبایی در برابر این مصیبتهای عظیم بوده است و طبق همین فرمان بود که دست به شمشیر نبرد.
روایات صحیح زیادی در منابع معتبر شیعه و سنی پیرامون واقعه جانسوز و جسارت برخی از صحابه به حضرت زهرا (س) وجود دارد، اما برخی از سر تعصب و جهالت سعی دارند که با طرح ادعاهای بی پایه و اساس بر این اقدام هولناک سرپوش بگذارند؛ غافل از اینکه تاریخ، خود بهترین گواه برای اثبات ناجوانمردی و جسارت این افراد به دختر رسول خدا (ص) است.
نارضایتی و خشم حضرت فاطمه (س) از خلیفه اول و دوم از مسائل غیر قابل انکار تاریخ است. از دلایل نارضایتی حضرت، خاکسپاری مخفیانه و شبانه آن حضرت است. بخاری مینویسد: علی (ع) فاطمه (س) را شبانه دفن کرد و به ابوبکر اجازه نداد تا در تشییع و تدفین او شرکت کند.
حضرت فاطمه زهرا (س) اگرچه عمری کوتاه داشت ولی صاحب فضایل بسیار زیاد است؛ حتی فضایل و کرامات حضرت فاطمه (س) از دید علما و بزرگان اهل سنت نیز پوشیده نمانده و آنان بارها ذیل مباحث مختلف، دیدگاه خود پیرامون شخصیت والای حضرت را توضیح دادهاند.
حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان اولين حامى و مدافع ولايت بر حق الهى و آغازگر دفاع از حريم ولايت و تعيين كننده محور ارزش هاى اجتماعى و سياسى در حركت تاريخى اسلام است. رويكرد ايشان در دفاع از حريم ولايت پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) تا زمان شهادتشان، از فرازهاى مهم تاريخ اسلام به شمار مىرود.
پاسخ این شبهه وهابیت که چگونه ممکن است از ناحیه برخی از مسلمانان بر فاطمه (س) ظلم و ستم روا شده باشد و بنی هاشم که در شجاعت و قدرت زبانزد بودند از او دفاع نکرده باشند این است که این استبعاد از روی تعصب و جهالت است؛ زيرا رواياتی در منابع معتبر اهل سنت وجود دارد كه دلالت بر هجوم و جسارت برخی از افراد به خانه فاطمه زهرا و امير مؤمنان (ع) میكند و امیرالمؤمنین (ع) فرمود یاوری جز خانوادهام برای دفاع نداشتم.
از مهمترین مدارکی که اصل هجوم به خانه وحی و وارد کردن جراحات به حضرت زهرا (س) را ثابت میکند، اعتراف خلیفه اول است که علمای اهل سنت نقل کردهاند؛ روایتی که اوج ناراحتی و پشیمانی خلیفه اول را از این کار نشان میدهد.
حضرت فاطمه (س) به آیندگان اهمیت مسئله ولایت و امامت را فهماند؛ حضرت برای دفاع از ولایت، همه دارایی خویش را فدا کرده و راه را برای آیندگان روشن میکند و در این مسیر، حتی فرزندش محسن (ع) را نیز فدا میکند.
برخی از جریانات ضد شیعی، منکر هجوم و آتش زدن درب خانه حضرت زهرا (س) توسط برخی از صحابه هستند و میگویند که خانههای مدینه در آن روزگار درب نداشت. این در حالی است که با بررسی روایات، به این نتیجه میرسیم که خانههای عصر پیامبر (ص) نیز دارای درهای چوبی بوده است.
شبهه کرده اند که بزرگان شیعه، خود نیز شهادت حضرت زهرا (س) را قبول ندارند و برای ایشان از واژه وفات، استفاده میکنند. در پاسخ باید گفت که کلمه وفات، هم شامل مرگ طبیعی و هم شهادت میشود و در کتب شیعه و سنی، برای سایر شهدا نیز از کلمه وفات استفاده شده است.