نارضایتی حضرت فاطمه (س) از خلفا
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ موضوع نارضایتی و خشم حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) از خلیفه اول و دوم، از جمله مسائل غیر قابل انکار تاریخ است و این ازجمله مسائل مهمی است که علمای اهل تسنن از آن دوری میجویند و یا برای آن توجیهاتی میآورند.
از آنجایی که روایات زیادی وجود دارد که رضایت و خشم خدا را در رضایت و خشم فاطمه (سلاماللهعلیها) دانسته، لذا برخی سعی دارند که با توجیهات مختلف، مسئله هجوم به خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و جسارت به ساحت مقدس او توسط برخی از اصحاب از جمله خلیفه اول و دوم را انکار کنند. غافل از اینکه این حوادث تلخ، آنچنان مسلّم و قطعی است که در کتابهای معتبر شیعه و سنی به طور واضح و شفّاف منعکس شده است، لذا جای هیچگونه شک و تردید را برای کسی باقی نمیگذارد.
یکی از دلایلی که نارضایتی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را از غاصبان خلافت نشان می دهد و علمای اهل سنت در منابع خویش به بیان آن پرداختهاند، خاکسپاری مخفیانه و شبانه آن حضرت است. بخاری در صحیح خود با نقل سلسله سندی از عایشه در این باره مینویسد: «فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ على أبی بَکْرٍ فی ذلک فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى تُوُفِّیَتْ.(۱) فاطمه (سلاماللهعلیها) بر ابوبکر غضب کرد و دیگر با وى سخن نگفت تا ازدنیا رفت و بعد از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) شش ماه زندگی کرد و وقتی وفات کرد، همسرش علی (علیهالسلام) او را شبانه دفن کرد و به ابوبکر اجازه نداد تا در تشییع و تدفین او شرکت کند.»
عدم سخن گفتن حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) با خلیفه اول و دوم:
ابن قتیبه در کتاب الامامه و السیاسه میآورد که خلیفه اول و دوم به هم گفتند که با هم نزد فاطمه (سلاماللهعلیها) برويم؛ زيرا ما او را به خشم آورديم. آن دو نزد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) آمدند و اجازه ورود خواستند؛ اما حضرت اجازه ورود ندادند. آن دو نزد حضرت علی (عليهالسلام) آمدند و در اين باره سخن گفتند، حضرت علی (عليهالسلام) آن دو را نزد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) آورد، هنگامی كه نزد حضرت نشستند، آن حضرت روی خود را به سوی ديوار برگردانيد. آن دو به ايشان سلام كردند، آن حضرت جوابشان را نداد... سپس فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود: به خدا سوگند در هر نمازی كه به جا میآورم تو را نفرين خواهم كرد. سپس ابوبكر در حال گريه بيرون رفت. مردم دور او جمع شدند؛ به مردم میگفت: امشب هر كدام نزد همسرتان برويد و راحت بخوابيد و شاد باشيد و مرا رها كنيد؛ من ديگر احتياجی به بيعت شما ندارم، بيعت مرا كنار بگذاريد.»(۲)
درنتیجه باید گفت که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از خلیفه اول و دوم راضی نگرديد و آنها را نبخشيد؛ چرا که ابن قتیبه در تتمه حدیث ذکر شده آورده است که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به خلیفه اول و دوم فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم، آيا نشنيدهايد كه رسول خدا فرمود: خشنودی فاطمه خشنودی من و خشم فاطمه خشم من است؛ پس هر كه فاطمه دخترم را دوست داشته باشد، مرا دوست دارد و هر كه او را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را خشمگين کند، مرا خشمگين ساخته است.
هر دو گفتند: اين روايت را از آن حضرت شنيدهايم. فرمود: من خداوند و فرشتگان او را شاهد میگيرم كه شما دو نفر، مرا به خشم آورديد و خشنود نساختهايد، هرگاه با رسول خدا ملاقات كنم از شما دو نفر شكايت میكنم.»(۳)
پینوشت:
۱. محمد بن إسماعيل أبوعبدالله بخاری جعفی، صحيح البخاری، ج۵، ص۱۲۹، نشر دار طوق النجاة.
۲. ابن قتيبه دينوری، الامامة والسياسة، ج۱، ص۲۰، نشر مؤسسة الحلبي وشركاه للنشر والتوزيع. «... فقال عمر لأبي بكر، رضي الله عنهما، انطلق بنا إلى فاطمة، فإنا قد أغضبناها، فانطلقا جميعا، فاستأذنا على فاطمة، فلم تأذن لهما، فأتيا عليا فكلماه، فأدخلهما عليها، فلما قعدا عندها، حولت وجهها إلى الحائط، فسلما عليها، فلم ترد عليهما السلام ...»
۳. همان.
افزودن نظر جدید