وهابیت
ابن عابدین حنفی با تشبیه وهابیت به خوارج در دوران صدر اسلام اینگونه مینویسد: یکی از ویژگیهای خوارج این است که تنها خودشان را مسلمان میدانند و تمامی مخالفانشان را تکفیر میکنند. پیروان محمد بن عبدالوهاب نیز همین ویژگی را دارند.
وهابیت اطلاق کلمه «مفتی اعظم» را برای خودشان جایز میدانند، ولی اطلاق کلمه «سیدنا محمد» را برای پیامبر (ص) جایز نمیدانند!
مفتی وهابی بازی فوتبال را حرام میداند، چون معتقد است که بازی قمار است.
محمد بنعبدالوهاب با پایین آوردن شآن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در حد یک انسان معمولی از ایشان تعبیر به طارم یا پستچی کرده است و با این تشبیه بر این باور است که ایشان صرفا یک پیامرسان بوده و پس از رحلت کاری از او ساخته نیست!
رفاعی از علمای بزرگ کویت خطاب به وهابیان عربستانی میگوید: شما به تخریب خانه ام المومنین خدیجه کبری اولین حبیبه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رضایت دادید و هیچ عکس العملی از خود نشان ندادید ... چرا از خدا نمیترسید؟
محمد بن عبدالوهاب با تاکید بر حرمت توسل به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و کافر دانستن متوسلین به آن حضرت، در تمامی خطبههای نماز جمعه خود، همواره این جمله را تکرار میکرد: «من توسّل بالنّبی فقد کفر»
پیروان محمد بن عبدالوهاب (وهابیها) زایرین قبر پیامبر را مورد آزار و اذیت قرار میدادند، تا جایی که برای گروهی از زائرین، ابتدا محاسن و ریش ایشان را تراشیدند و سپس به عنوان تشهیر و از بین بردن آبرو، آنان را وارونه بر مرکبهایشان سوار کردند و با همین حالت روانه شهر خود نمودند.
محمد بن عبدالوهاب به پیروی از معاویه و با کراهت داشتن از ذکر صلوت بر رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از انجام آن، مخصوصا بعد از اذان و بر بالای منابر جلوگیری میکرد، تا جایی که برای متخلفین از این دستور خلاف، مجازاتهای سنگینی را نیز وضع کرده بود.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود، بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود، بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
محمد بن سعود پیشنهاد کرد در صورت پیروزی محمد بن عبدالوهاب، وی همکاری خود را با محمد بن سعود حفظ کرده و او را ترک نکند، در گرفتن مالیات از اهالی درعیه با محمد بن سعود همکاری کرده و مانع آن نشود. با قبول شدن پیشنهاد ابن عبدالوهاب توسط ابن سعود هسته اولیه اتحاد وهابی- سعودی شکل گرفت.
نوشتهها و سخنان ابن قیم گرچه دارای ظاهری زیبا و به نحو استدلالی بود، ولی در واقع باطن آن پوچ بوده و چیزی به جز همان افکار باطل، انحرافی و جنجالی استاد خود را در بر نداشت.
ابنحجر عسقلانی درباره او میگوید: او چنان حب ابنتیمیه را در سینه داشت که چشم بسته تمامی سخنان استاد خویش را پذیرفته و به تایید آن میپرداخت. ابنقیّم کتابهای استادش را بازنویسی کرده و به نشر افکار او همت میگماشت.