غلو
پیروان احمد اسماعیل بصری(مدعی دروغین یمانی) تلاش کردهاند تا قانون شناخت حجت الهی موجود در روایات را بی اعتبار کنند؛ به این خاطر تمام آن راهها را غلو دانستهاند؛ در صورتی که آنها درک درستی از مسئله غلو ندارند.
یکی از راههای تشخیص انحرافی بودن یک جریان، وجود آموزههای غلوآمیز در تعالیم آن جریان است؛ در بین آموزههای جریان احمد اسماعیل بصری، از این گونه آموزهها، وجود دارد.
قدرت بر تکلم به تمام لغات توسط حجت الهی، یکی از اموری است که در روایات متعددی به عنوان راه شناخت حجت الهی بیان شده، ولی جریان انحرافی برای اینکه رسوا نگردد، منکر چنین راهی برای شناخت حجت الهی شده است.
در روایات حضرات معصومین(ع) برای شناخت حجت الهی ، نشانههایی همچون علم به تمام لغات، معجزه و...بیان شده، تا شیعیان در تشخیص حجت و امام خویش دچار اشتباه و انحراف نشوند؛ این در حالی است که پیروان جریان انحرافی احمد اسماعیل بصری، منکر این نشانهها شده و اعتقاد به آنها را نشانهای از مخالفین خود میدانند.
عُمان سامانی گرایشات صوفیانه داشت و کتاب گنجیةالاسرار او نیز بر اساس همین گرایشات سروده شده است؛ با نگاهی به این کتاب، به اشکالات متعدد اعتقادی و تاریخی او پی میبریم.
طرفداران افراطی جریان «تشیع لندنی» همواره در مورد رهبران خود غلو میکنند؛ به عنوان مثال برای آنان القاب مهم به کار میبرند یا الفاظی با دارای بار علمی زیاد همچون آیتالله، علامه و مرجع تقلید را برای نااهلان و کم سوادان در این جریان، به کار میبرند.
اندیشه و تفکر تشیع انگلیسی، ایدهای در راستای پروژه شیعه هراسی است که با تبلیغات بسیار گسترده و وسیع در سطح جهان و با بهرهمندی از شیعیان، چهرهای زشت و خشن از تشیع، نزد ملل و ادیان جهان به نمایش گذاشته و به تخریب چهره شیعه پرداخته است. این کار، جاذبه شیعه را کم کرده و مانع از نشر مبانی شیعه در جهان میشود.
فرقه شیرازی، جریانی سازمان یافته و یک حزب سیاسی است که اهداف سیاسی خاصی را دنبال میکند. این جریان، حزبی سیاسی با شعارها و پوشش دینی است که به دنبال اهداف سیاسی میرود و از طرف بیگانگان، حمایت کامل میشود. بعضی معتقدند این جریان افراطی، قبل از انقلاب اسلامی، تعصب چندانی نسبت به قمه زنی نداشت و طرفداری افراطی آنها از روی غرض ورزی آغاز شده است.
از جمله آسیبهای اعتقادی که برخی از فرقههای اسلامی به آن دچار شدهاند، مسئله غلو است؛ الوهيت ائمه يا اشخاص، نبوت ائمه، حلول، تناسخ، تشبيه و تفويض از جمله باورهای مذهبي فرقه های غالی است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از آفات بزرگ دینداری در میان معتقدان، روی آوردن به غلو است که این گرایش افراطی پیامدهای خطرناکی به دنبال دارد.
یکی از گونههای غلو در فرقه اهل حق، غلو ورزی نسبت به آموزههای این آیین است. اهل حق آیین خود را برترین آیین و عصاره همه ادیان میدانند که ره آورد این ادعا، بی رغبتی به انجام تکالیف دینی و اباحه گری نسبت به اوامر الهی می باشد
طرفداران غلو، با جعل ادعای غلوآمیز الوهیت برای برخی از بزرگان دینی و مذهبی و انتساب خود به این افراد، بر مبنای عقایدی همچون دونادون، حلول و سرسپاری به دنبال اثبات قداست خویش بوده تا از این طریق به مطامع و انگیزه های دنیوی خود دست پیدا کنند.
غلو در آموزه های فرقه اهل حق را میتوان در ابعاد مختلف از جمله بعد الحادی و غیر الحادی این تفکر بررسی و مشاهده نمود. رساندن افراد به مقام الوهیت و ربوبیت، حلول روح الهی در افراد و تشبیه و تجسیم خداوند از مهمترین نمونههای بعد الحادی به شمار می روند.
آموزههای فرقه اهل حق متاثر از آئینهای مختلف از جمله مسیحیت و هندوییسم است. ریشه باورمندی فرقه اهل حق به غلو نسبت به بزرگان دینی را میتوان در این دو آیین جستجو کرد.