نقد اندیشههای عمان سامانی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هنر از ابزارهایی است که برای ترویج افکار و آراء، از دیرباز مورد استفاده قرار میگرفت و جریانهای حق و باطل از این ابزار بهره بردهاند. به عنوان مثال، جریانهای انحرافی مثل صوفیه طی زمانهای مختلف، از ابزارهای هنری همچون نثر مسجع، شعر و استفاده از ابزار موسیقی، برای ایجاد جذابیت در جذب افراد و ترویج عقاید و آداب انحرافی خویش استفاده کردهاند.
«عُمان سامانی»، یکی از شاعرانی است که گرایشات صوفیانه داشته و به همین خاطر، اشعار او توسط مریدان فرقه صوفیه سلطانعلیشاهی در شبکههای اجتماعی و پیام رسان، منتشر میشود. در مقدمه کتاب «گنجینةالاسرار» که توسط انتشارات فرقه صوفیه سلطانعلیشاهی چاپ شده است، به گرایشات صوفیانه «عُمان سامانی» اشاره شده و نوشتهاند: «میرزا نورالله، همانند بسیاری از نیاکان خود در سلک تصوف و عرفان بودند. در حلقه ارادتمندان سعادتعلیشاه اصفهانی مشتهیر به طاووسالعرفا و جانشین وی ملاسلطان محمد گنابادی سلطانعلیشاه از اقطاب سلسله صوفیه نعمت اللهیه بود».[1]
اما دیوان «عُمان سامانی» دارای اشکالات متعدد اعتقادی و تاریخی است و باید آن را به متون دینی عرضه کرد تا میزان درستی یا نادرستیاش مشخص شود.
غلو:
غلو یکی از مهمترین اشکالاتی است که در کتاب «گنجینةالاسرار» وجود دارد؛ سامانی در ابیاتی از آن کتاب، خود را زینباللهی معرفی میکند:
«میکند مستی به آواز بلند کاینقدر در پرده مطلب تا بچند؟
سرخوش از صهبای آگاهی شدم دیگر اینجا زینب اللهی شدم
مدعی گو کم کن این افسانه را پند بی حاصل مده دیوانه را».[2]
حضرات معصومین علیهمالسلام از ابتدای شروع تبلیغ اسلام، برای ارتقاء سطح معرفتی جامعه تلاش کردهاند تا جامعه را بر اساس تعقل بنا کنند و مردم را از خطراتی که پیروان ادیان گذشته را درگیر کرده، بر حذر دارند؛ یکی از این خطرات، غلو مردم درباره بزرگان دینی خود است. ابیات ذکر شده از «عُمان سامانی»، حاوی مطالب غلوآمیز در مورد خدا دانستن حضرت زینب علیهاالسلام است که قطعاً در شرع مقدس و مباحث اعتقادی مکتب اهلبیت علیهمالسلام، اینگونه مطالب حتی در شعر و شاعر قابل قبول نخواهد بود.
فضل بن یسار از امام صادق علیهالسلام در مورد نقد غلات روایت نقل کرده است: «اِحْذَرُوا عَلَى شَبَابِكُمْ اَلْغُلاَةَ لاَ يُفْسِدُونَهُمْ، فَإِنَّ اَلْغُلاَةَ شَرُّ خَلْقِ اَللَّهِ، يُصَغِّرُونَ عَظَمَةَ اَللَّهِ، وَ يَدَّعُونَ اَلرُّبُوبِيَّةَ لِعِبَادِ اَللَّهِ، وَ اَللَّهِ إِنَّ اَلْغُلاَةَ شَرٌّ مِنَ اَلْيَهُودِ وَ اَلنَّصٰارىٰ وَ اَلْمَجُوسَ وَ اَلَّذِينَ أَشْرَكُوا »؛[3] «نسبت به جوانتان از نيرنگ غلات [گروهى افراطگر كه بندۀ خدا را تا مقام خدايى بالا مىبرند]به هوش باشيد كه آنان را به فساد نكشانند، زيرا غلات بدترين آفريدۀ خدا هستند كه شكوه خداوندى را كوچک مىسازند و براى بندگان خدا ادعاى پروردگارى مىكنند؛ به خدا سوگند كه غلات از يهوديان و مسيحيان و زرتشتيان و بتپرستان پليدترند».
واسطه بودن حضرت زینب در رساندن ودائع:
از دیگر مباحثی که «عُمان سامانی» در دیوان خود بیان میکند، اینست که امام حسین علیهالسلام، بعضی از ودائع امامت را توسط حضرت زینب سلاماللهعلیها، به امام سجاد علیهالسلام رسانده است؛ او در این خصوص سروده است:
«این ودیعت را پس از من حامل اوست بعد من در راه وحدت، کامل اوست
واسطه اندر میان ما، تویی بزم وحدت را نمیگنجد دویی».[4]
این سخن سامانی نشانگر جهل او به مباحث تاریخی است؛ چرا که او معتقد است حضرت زینب سلاماللهعلیها، واسطهی مواریث و ودایع امامت بوده است. در رتبه و منزلت بالای حضرت زینب سلاماللهعلیها هیچ شکی وجود ندارد، اما این نکته که او واسطه ودایع امامت بوده، امری نادرست و معارض با گزارشهای تاریخی است.
مسعودی در کتاب اثباتالوصیة خود در مورد نحوه انتقال ودایع امامت به امام سجاد علیهالسلام مینویسد: «امام حسین علیهالسّلام، فرزندش علی بن الحسین علیهالسّلام را فراخواند و او در آن هنگام مریض بود؛ پس اسم اعظم و میراثهای انبیا را به امام سجاد علیهالسلام سپرد و او را آگاه کرد که دانشها، صحیفهها، مصاحف و سلاح را به ام سلمه (در مدینه) سپرده و به وی سفارش کرده است که (پس از بازگشت امام سجاد علیهالسلام به مدینه)، همهٔ آنها را به او بازگرداند».[5]
با توجه به این گزارش مسعودی، روشن میشود که حضرت زینب سلاماللهعلیها جدای از عظمتی که دارد؛ در انتقال ودایع امامت هیچ نقشی نداشت و طبق گزارش مسعودی، مقداری از ودایع امامت، نزد امسلمه همسر رسول خدا صلیاللهعلیها، به عنوان امانت قرار داده شده تا بعد از برگشت کاروان حسینی، تحویل امام بعد داده شود.
در نتیجه باید توجه کرد که «عُمان سامانی» دارای گرایشات صوفیانه بوده و به همین خاطر دیوان او مَملُوّ از مضامین صوفیانه است؛ او در دیوانش، عاشورا را بر اساس همین مذاق ترسیم کرده و به همین خاطر دچار اشکالات اعتقادی و تاریخی شده است.
پینوشت:
[1]. سامانی،عُمان، کتاب گنجینةالاسرار، مقدمه، بکوشش آزاده لاری، ص2.
[2]. همان، بخش 32.
[3]. طوسى، محمد بن الحسن، الأمالي، دار الثقافة، قم، اول، 1414ق، ص650.
[4]. عُمان سامانی، گنجینة الاسرار، بخش ۳۶، در بیان توصیهی آن مقتدای انام و سید و سرور خاص و عام، ... و تفویض بعضی ودایع که بآن حضرت برساند.
[5]. مسعودی، علی بن حسین، اثباتالوصیه، ص۱۶۷-۱۷۰.
افزودن نظر جدید