نقد روایات جعلی در مثنوی مولوی(کلمینی یا حمیرا)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شیوههای قرآن این است که برای هدایت انسانها از داستانها و سخن راست استفاده میکند و هیچ گاه برای هدفی مقدس، به دروغ متوسل نمیشود. به این خاطر است که در قرآن کریم، خداوند راستگوترین موجود عالم معرفی شده است: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا»؛[1] «و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، به زودى آنان را در بوستانهايى كه از زير [درختان] آن، نهرها روان است درآوريم. هميشه در آن جاودانند. وعده خدا راست است و چه كسى در سخن، از خدا راستگوتر است؟».
مولوی در کتاب مثنوی خویش، در صدد بیان اندرز و نکات اخلاقی است، اما مواردی در این کتاب پیدا میشود که از احادیث جعلی (که در منابع اهلسنت وجود دارد) نقل کرده؛ که دلبستگی او را به این منابع نشان میدهد، یکی از عباراتی که مولوی به رسولخدا صلیاللهعلیهوآله نسبت میدهد، کلام مشهور«كَلّمِينِى یا حمیرا» است، که در مثنوی، ضمن ابیاتی منعکس شده است:
«رستم زال ار بود وز حمزه بیش هست در فرمان اسیر زال خویش
آنک عالم مست گفتش آمدی کلمینی یا حمیرا میزدی»[2]
اولین منبعی که به عبارت «كَلّمِينِى یا حمیرا» اشاره کرده است، کتاب «احیاءالعلوم» ابوحامد غزالی است، البته باید توجه کرد که غزالی این عبارت را به صورت «كَلّمِينِى يا عائشة»؛[3] «اى عايشه با من سخن بگو» نقل کرده است ولی منابع دیگر، لفظ عائشه را به حمیراء تبدیل کردهاند. بديع الزمان فروزانفر که یکی از شارحان معروف مثنوی است، در ذیل این ابیات مولوی، جعلی بودن این کلام را از قول بعضی عالمان اهلسنت نقل کرده و قول آنها را رد نمیکند؛ این امر بیانگر این است که جعلی بودن این کلام را پذیرفته است: «فائق زمخشرى، نهايهى ابن اثير، تاج العروس در ذيل: حمر. كلمينى يا حميراء : حديثى است مشهور كه بعضى آن را از موضوعات (جعلیات) شمردهاند».[4]
طبق تحقیقات علامه عسکری در مورد منشأ این کلام، مشخص شده که این مطلب اولینبار در کتاب احياءالعلوم ابوحامد غزالی نقل شده است و پيش از غزالی چنين حديثی در هيچ يک از منابع حديثی شیعه و اهلسنت نقل نشده است. علامه عسکری در کتاب احادیث أمالمؤمنين عائشة، در این رابطه مینویسد: «من _همچنین_ اصل و منبعی برای این کلام نیافتم، چون اصل و اساس نداشته تا من آن را پيدا کنم و اما علماء بعد از غزالی، همچون مولامهدی نراقی در کتاب جامعالسعادات و فرزند او مولا احمد نراقی در کتاب معراجالسعادة بر مطالب او اعتماد کرده و این حدیث را به رسولخدا صلیاللهعلیهوآله نسبت دادند و همچنین غزالی کتاب خودش احیاءالعلوم را از این گونه اخبار دروغ و جعلی پر کرده است و دیگران از او گرفتهاند... ما شک و ترديد نداريم که غزالی در کتاب احياءالعلوم خود، از هر کتابی مطلبی ديده، آن را نوشته است».[5]
علمای اهلسنت نیز در کتابهای متعددی به جعلی بودن این کلام اشاره کردهاند؛ به عنوان نمونه میتوان از ملاعلی قاری نقل کرد که در مورد کلام «کلمینی یا حمیراء»، آورده است: «این حدیث، مشهور است، اما نزد علما برای آن، اصلی وجود ندارد».[6]
ابنقیم پس از نقل یک حدیث که ابتدای آن «یا حمیراء» بود، آورده است: «هر حدیثی که در آن «یا حمیراء» یا «حمیراء» بود، آن حدیث، دروغین و ساختگی است»[7] طبق کلام ابن قیم، تمام روایاتی که لفظ حمیراء در آن موجود است، جعلی به حساب میآید، این روایت مورد بحث ما نیز، در ذیل این قاعدهای که ابن قیّم بیان کرده، قرار میگیرد.
در نتیجه باید توجه کرد کلامی که مولوی در مثنوی به رسولخدا صلیاللهعلیهوآله نسبت داده، خبری جعلی و دروغ است؛ لذا نمیتوان تمام سخن مولوی را اخلاقی و صحیح پنداشت و دیگران را متهم به عدم درک اشعار او کرد؛ بلکه باید سخنان او را با واقعیت های تاریخی و روایی سنجید تا صحت یا عدم صحت سخنان او آشکار شود.
پینوشت:
[1]. نساء، 122.
[2]. مولانا، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش ۱۱۸، مراعات کردن زن شوهر را و استغفار کردن از گفتهٔ خویش
[3]. ابو حامد محمد غزالى، إحياء علوم الدين، دار الكتاب العربى، بيروت، اول، ج8 ؛ ص184.
[4]. فروزانفر، بديع الزمان، شرح مثنوى شريف، تهران، علمى و فرهنگى، 1375ش، ج 3 ، ص 811.
[5]. العسكری، السيد مرتضى، أحاديث أم المؤمنين عائشة، كلية أصول الدين، ج2، ص 26.
[6]. قاری، ملاعلی، الاسرارالمرفوعه فی الاخبارالموضوعه، المکتبالاسلامی، الطبعةالثانیة، ص191.
[7]. جوزیه، ابنقیم، المنارالمنیف فی الصحیح و الضعیف، مکتبالمطبوعاتالاسلامیة، ص60.
افزودن نظر جدید