مولوی

مولوی در مثنوی گزارشی تاریخی نقل کرده که در هنگام مبارزه امام علی علیهالسلام و عمر بن عبدود، حوادثی همچون آب دهان انداختن عبدود بر صورت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ... رخ داده، در صورتی که این گزارش او در منابع تاریخی مطرح نشده و فقط بعضی از کتابهای صوفیانه یا معاصر، آن گزارش را نقل کردهاند.

مولوی در کتاب مثنوی معنوی به شهادت حضرت علی (ع) به دست ابن ملجم مرادی پرداخته است. مولوی در شعر خود میگوید آنگاه که ابن ملجم دانست قاتل حضرت علی (علیه السلام) خواهد شد از آن حضرت خواست که او را بکشد که حضرت در جواب فرمودند قضا و قدر الهی این است. به قطع آنچه مولوی با توجه به عقیده جبرگرایانه و جبراندیشانهای که در این اشعار میگوید با عقاید و مبانی مسلّم اسلام و شیعه در تضاد است.

مولوی به عنوان یکی از مشاهیر تاریخ تصوف در کتاب مثنوی خود به ماجرای شهادت حضرت علی (علیه السلام) به دست ابن ملجم پرداخته است. مولوی ابن ملجم را نهتنها از ملازمان و چاکران حضرت علی (علیه السلام) معرفی کرده بلکه ابن ملجم را آلت حق میداند و حتی ادعا میکند که حضرت به ابن ملجم گفته است که او را در آخرت، شفاعت نیز خواهد کرد!
بعضی تصور میکنند که همه افراد باید به سراغ کتاب مثنوی رفته و این کتاب را بخوانند، در صورتی که علامه محمدتقی جعفری که کتاب شری در مورد کتاب مثنوی نوشته است، چنین اعتقادی ندارد و مردم عادی را از خواندن این کتاب نهی میکند.

مناقب العارفین یکی از معتبرترین منابع برای شناخت شخصیت جلالالدین محمد بلخی است که بعضی از افراد تلاش کردهاند این کتاب را از اعتبار ساقط کنند و این در حالی است که مولوی شناسان معاصر همچون عبدالحسین زرینکوب و بدیعالزمان فروزانفر و... این کتاب را معتبر دانسته و در تحقیقات خویش در مورد مولوی از این کتاب بهره بردهاند.

مولوی در کتاب مثنوی خویش، حدیثی را به شعر در آورده که نه تنها منابع معتبر شیعه و اهلسنت آن را نقل نکردهاند؛ بلکه بعضی از عالمان اهلسنت به جعلی بودن آن اذعان کردهاند.

مولوی دارای گرایشاتی به مکتب خلفا بوده و برای اثبات این امر میتوان شواهد بسیاری از «مثنوی» و «دیوان شمس»، پیدا کرد، به این خاطر سخن از تشیع او، سخنی گزاف و نادرست است.

داستان توبه نصوح در بین مردم به عنوان داستانی که برگرفته از روایات معصومین علیهمالسلام بوده، بسیار رواج داشته؛ در صورتی که اولین منبع این داستان کتاب «مثنوی» بوده ولی در هیچ منبع تاریخی و حدیثی، چنین داستانی نقل نشده است.

ترکیه در آرزوی برپایی امپراطوری عثمانی بوده، به این منظور با ساخت سریالهای تاریخی همچون «مولانا جلالالدین رومی» در پی ایجاد هویت تاریخی برای خویش است، ولی اسناد تاریخی، پوشالی بودن ادعاهای ترکیه را نشان میدهد.

نورعلی تابنده، تلاش کرده جلالالدین محمد بلخی (مولوی) را معتقد به مذهب شیعه معرفی کند؛ در حالی که با بررسی آموزههای بیان شده در کتاب مثنوی، و همچنین در فضای اعتقادی خانواده او، گرایشات بسیار هماهنگی، با اهلسنت مشاهده میگردد.

مولوی در مثنوی، کلام «مُوتُوا قَبْلَ أنْ تَمُوتُوا» را به رسولخدا (ص) نسبت داده، ولی با بررسی منابع معتبر حدیثی شیعه و اهلسنت مشخص میشود که چنین روایتی نقل نشده و منابع اولیه این انتساب، کتابهای متصوفه است؛ به این خاطر نمیتوان این کلام را به معصومین(ع) نسبت داد.

مولوی در مثنوی، فضیلتی را به عایشه نسبت میدهد که در منابع اهل سنت، این فضیلت برای حضرت فاطمه(س) نقل شده است؛ از اینرو، این سؤال در ذهن مخاطب شکل میگیرد که چرا مولوی این فضیلت حضرت فاطمه(س) را برای عایشه نقل کرده است؟

مولوی در کتاب مثنوی، گاهی اوقات برای بیان مطالب اخلاقی، به روایات جعلی تمسک کرده است؛ یکی از این روایات جعلی، کلام «کلمینی یا حمیراء: با من سخن بگو ای حمیرا» است که از رسولخدا(ص) نقل میکند؛ در حالی که علمای شیعه و اهلسنت قائل به جعلی بودن این کلام شدهاند.