تشیع انگلیسی و غلو درباره رهبران خود

  • 1402/04/29 - 11:24
طرفداران افراطی جریان «تشیع لندنی» همواره در مورد رهبران خود غلو می‌کنند؛ به عنوان مثال برای آنان القاب مهم به کار می‌برند یا الفاظی با دارای بار علمی زیاد همچون آیت‌الله، علامه و مرجع تقلید را برای نااهلان و کم سوادان در این جریان، به کار می‌برند.
انجمن حجتیه برای مهار اقدامات انقلابی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طرفداران افراطی جریان «تشیع لندنی» همواره در مورد رهبران خود غلو کرده و آنان را در جایگاه دست نیافتنی ترسیم می‌کنند. از سوی دیگر علم و تقوای دیگر افراد، به ویژه مخالفین خود را غیر قابل مقایسه با بزرگان خود دانسته و به علمای دیگر توهین می‌کنند؛ این روحیه شیعه افراطی، باعث مرجع سازی و استفاده از القابی، مانند علامه و آیت الله برای افراد کم سواد شده است و رویکردی افراطی را به وجود آورده است.

در ادامه به برخی از رویکرد‌های غالیانه «تشیع لندنی» اشاره می‌شود:

ادعای مرجعیت برای افراد غیر شایسته؛

در خاندان شیرازی که سابقه‌ای پر افتخار برای بزرگان قدیمی آن ثبت شده، امور متناقضی دیده می‌شود؛ یکی از این تناضات، فرار از بار سنگین مرجعیت برای برخی از بزرگان این خاندان و از طرفی ادعای مرجعیت برای جوان 30 ساله منسوب به این خاندان یا اجتهاد در نوجوانی برای افراد استاد ندیده و کم سواد است؛ از این رو باید شخصیت علمی و تقوایی افراد این خاندان مورد ارزیابی قرار بگیرد.
حقیقت این است که جریان افراطی شیع انگلیسی بعد از درگذشت آیت الله سید محمد شیرازی که بعد از سالیانی تألیف و تدریس، اجتهادش مورد پذیرش بود، دچار خلأ شخصیت شد؛ لذا با طرح ادعای مرجعیت «سید صادق شیرازی»، به دنبال پر کردن این خلأ به وجود آمده هستند.

اجازه اجتهادی که سید محمد شیرازی به برادرش سید صادق شیرازی داد، آن را مشروط به اذن و اجازه مرجع تقلید عادل دیگر کرده بود؛ لذا افراطیون که چنین اجازه‌ای را سراغ نداشتند، به یکباره خود ادعای مرجعیت او را علم کردند، این عمل مصداقی از غلو در شخصیت لیدر جریان تشیع افراطی به حساب می‌آید.[1] این کار جریان افراطی، آسیب‌های زیادی را به بار آورد؛ از جمله خروج محوریت سنجش اعلمیت و فقاهت مراجع از مجامع علمی حوزوی و رواج ادعاهای گزافه برای افراد نالایق در این گروه که چندین بار نسبت به افراد کم سواد و نالایق این جریان، شاهد آن بوده‌ایم.

استفاده از القاب گرانسنگ برای افراد کم سواد؛

به کار بردن القاب مهم و دارای بار علمی زیاد، همچون آیت‌الله، علامه و مرجع تقلید برای نااهلان و کم سوادان در این جریان، به کاری عادی و ساده تبدیل شده است؛ یک روز فردی افراطی و زندان رفته را به لندن می‌برند و در سرقت لباس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و القاب مذهبی او را یاری می‌کنند و روز دیگر، طلبه‌ی درس نخوانده خود را علامه، فاضل و اعلم علمای دوران غیبت می‌خوانند!
این‌ها افراد کم سواد و فریب خورده‌ای هستند که در دامن سرویس‌های جاسوسی پرورش پیدا کرده‌اند و دین‌داری مردم را با استفاده از القاب عاریتی به سخره‌ گرفته‌اند؛ جوانانی با قدرت خطابه بالا و داشتن رسانه و کمک مالی زیاد که به تفرقه افکنی می‌پردازند و برای به دست آوردن جایگاه اجتماعی میان مردم، به تکفیر و تفسیق عالمان بزرگ اسلامی پرداخته و مردم را از مراجع بزرگ دینی و شخصیت‌های برجسته اسلامی برحذر می‌دارند.[2]

پی‌نوشت:
[1]. افضلی محمد علی ومومنی ها محمد علی، غلو و افراط گرایی در جریان شیعه انگلیسی، ص175.
[2]. همان، ص175-179.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.